اسلام شناسی فیلسوف ودانشمند نامدار فرانسوی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اظهارات متفکّران و دانشمندان بزرگ غرب و شرق دربارهی خدمات علمی و اصلاحی اسلام و شخصیّتهایی که پرورش داده، بهقدری گسترده است که جمعآوری آنها، چندین جلد دائرةالمعارف را تشکیل میدهد و اما آنچه که الان برای شما خواننده عزیز ذکر میکنیم، نمونهای از صدهاست.
«ولتر» از نامدارترین فیلسوفان و نویسندگان فرانسوی[1] نظرش را در مورد اسلام اینگونه بیان میکند: «در دوران توحش و نادانی، پس از سقوط امپراطوری روم، مسیحیان همه چیز را، مانند هیئت، شیمی، طب، ریاضیات و غیره، از مسلمانان آموختند، و از همان قرون اولیهی هجری ناگزیر شدند، برای گرفتن علوم متداولهی آن روزگار، بهسوی آنان روی آورند.
دینی که محمد آورد، بیگمان از مسیحیت برتر بود. در آیین او، هرگز مردی را بهخدایی نگرفتند، و زنی را مادر خدا نپنداشتند، و در آیین او، هرگز به کفر جنونآمیز مسیحیان دچار نگشتند و یک خدا را سه خدا و سه خدا را یک خدا ندانستند. در آیین او هرگز خدای خود را به زیر دندانها خرد نکردند، «اشاره به عَشاء ربانی»[2]ایمان به خدای یگانه، تنها اصل بزرگ آیین محمد بود. دین محمد دینی است، معقول و جدی و پاک و دوستدار بشریت. زیرا هرگز به جنون شرک گرفتار نگشت و برای خدا همدست و همانند نساخت و اصول خود را بر پایهای اسرارآلود و متناقض و دور از عقل استوار نکرد.[3] جدی است، زیرا قمار و شراب و وسایل لهو و لعب را حرام دانست و بهجای آنها پنج نوبت نماز در روز تعیین نمود. پاک است، زیرا تعداد بیحد و حصر زنانی را که بر بستر فرمانروایان آسیا میآرمیدند، به چهار زن محدود کرد. دوستدار بشریت است، زیرا زکات و کمک به همنوع را از سفر حج، واجبتر شمرد. اینها همه نشانههای حقیقت اسلام است. فضیلت تساهل و همزیستی را نیز بر آنها بیفزایید».[4]
پینوشت:
[1]. متولد ۲۱ نوامبر ۱۶۹۴م، درگذشتهٔ ۳۰ مه ۱۷۷۸، از نامدارترین فیلسوفان فرانسوی، شهرت او به خاطر ذکاوت خارقالعادهاش، مخالفتهایش با کلیسای کاتولیک وحمایت از آزادی مذهب وبیان بود،. تمام شور زندگی او در جستجوی عدالت بود.ولتر در تمام سبکهای ادبی و نوشتاری از جمله نمایشنامه، شعر، رمان، مقاله، و نوشتههای تاریخی و علمی دست داشت. اوبیش از ۲۰ هزار نامه و بیش از ۲ هزار کتاب و کتابچه نوشت. او مانند بسیاری از متفکران عصر روشنگری به نقد میپرداخت.
[2]. عَشای رَبّانی یا آیین سپاسگزاری یکی از هفت آیین مقدس «هفت راز» است. که تقریبا در تمام فرقههای مسیحیت به انجام میرسد. که به آن تقسیم مقدس راز محراب و راز خجسته هم گفته میشود. منشاء این آیین به آخرین شامی باز میگردد که حضرت عیسی مسیح در شب دستگیری خود توسط سربازان رومی با حواریون خود خورد، که به شام آخر معروف است و نان و شراب اجزای اصلی عشای ربانیاند. چون هنوز مشغول خوردن بودند، عیسی نان را برگرفت و پس از شکرگزاری نان را پاره کرد و به شاگردان داد و گفت بگیرید بخورید این است بدن من. سپس شراب را برگرفت و پس از شکرگزاری به شاگردان داد و گفت همه شما از این بنوشید، این است خون من برای عهد جدید، که به جهت آمرزش گناهان ریخته میشود.
[3]. منظور ولتر از این جمله، رد بر تثلیث مسیحیت است، که میگویند خدا یکی است، در عین اینکه سه تا است.
[4]. دکتر جواد حدیدی، اسلام از نظر ولتر، ص127،چاپ دوم،بهمن1351
افزودن نظر جدید