خداوند هر دعایی را پاسخ میدهد
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دعا «رابطه قلبی شما با خداست» و پایه اصلی آن امید است. امید «دلها را مشتعل میکند و منوّر نگه میدارد» و موجب «نشاط و حرکت» میشود. از اینرو «تأثیرات معجزه آسایی بر روی دل انسان دارد و دلهای مرده را زنده میکند.»[1] دلهایی که از حق اثر نمیپذیرند، یا به باطل مشغولند، با دعا متحول میشوند. هنگامی که انسان از سر نیاز بهسوی خدا میآید، خداوند دل او را میرباید و معجزه اتفاق میافتد. دعا جوهر و مغز عبادت است و کسانی که دعا کردن خودداری میکنند، از ارتباط با خدا محروم میشوند و در زمرۀ مستکبران در میآیند. «وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ.[غافر/60] و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مىورزند به زودى خوار در دوزخ درمىآيند.»
دعا انسان را از کبر بیرون میآورد و دیوار خودبینی را فرومیریزد؛ زیرا احساس فقر و نیاز به خدا در او ایجاد میشود. از هر دعایی حقیقت فقر و نیاز وجود درک نمیشود؛ اما هرگونه احساس فقر و نیاز به لطف خداوند، قدم در راه قرب و ارتباط ربوبی است. نخستین و مهمترین قدم در راه معنویت «خود را فقیر و تهیدستِ مطلق دیدن است» که با دعا این درک بهوجود میآید،[2] و پایههای استکبار درونی درهم شکسته میشود.
وقتی ما با خدا سخن میگوییم، او را نزدیک خود احساس میکنیم و مخاطب خود میدانیم؛ به این ترتیب به حریم معنویت وارد میشویم. دعا دستاوردهای بسیاری دارد کهه همه آنها در شکوفایی معنوی مؤثرند: نخست «زنده نگهداشتن یاد خدا در دل» و زدودن غفلت است که حقیقت تقوا را پدید میآورد. دوم، «تقویت و استقرار ایمان در دل» و آمادگی برای تسلیم و دریافت لطف و رحمت اوست. سوم «دمیدن روح اخلاص در انسان» است بهطوریکه خداوند مهمترین شاهد در زندگی شناخته میشود و رضای او به رضای دیگران ترجیح داده میشود. چهارم، «خودسازی و رشد فضایل اخلاقی» است. پنجم، «ایجاد محبت به خدای متعال» ششم، «دمیدن روح امید در انسان» و هفتم، «برآمدن حاجات»[3] است. این مجموعۀ ارزشمند، انسان را در ابعاد بینشی، انگیزشی و عملی و حتی نیازهای مادی در ارتباط با خدا قرار میدهد. زیباترین جنبۀ معنوی دعا و ذکر و یاد خدا این است که «اگر شما با خدا حرف زدید، خدا هم با شما حرف میزند؛ «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ.[بقره/152] پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم».»[4] ما چون توجه نداریم، از گوش درونی استفاده نمیکنیم و حقیقت را نمیشنویم. در برداشت از آیه شریفه «ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم[غافر/60] بخوانید مرا، اجابت کنم شما را» بعضی گمان میکنند «أَسْتَجِبْ لَکُم» یعنی خداوند هرچه بخواهیم به ما میدهد. این مطلب در بسیاری از آیات قرآن که دربارۀ بلا و آزمونهای الهی است رد شده است. گاهی خدا آنچه را بندۀ مؤمن میخواهد به او نمیدهد؛ حتی از او میگیرد و او را با «نقص در اموال و انفس و ثمرات» میآزماید تا صبر و بردباری وی آزموده و استعدادهای درونیاش شکوفا شود.
خداوند هر دعایی را پاسخ میدهد. هرکه او را یاد کند، خدا هم یادش میکند. اگر با او حرف بزنید او هم با شما سخن میگوید و جواب میدهد. «أَسْتَجِبْ لَکُم» یعنی جواب دادن، نه برآوردن خواستهها. گاهی پاسخ خدا این است که این خواسته به صلاح تو نیست «عَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ.[بقره/216] و شاید چیزى را دوست بدارید در حالى که آن براى شما شرّ است. خداوند مى داند و شما نمى دانید.» این سخن خدا دل را آرام میکند و ما مدتی یا برای همیشه از خواستۀ خود دست میکشیم. این اثر پاسخ خداوند و حرف زدن اوست؛ اما بیتوجهی ما مانع ارتباط بیشتر با خداوند و شنیدن سخن او میشود.
بنابراین دعا یکی از عوامل اساسی ارتباط با خدا است و ارتباطی دوطرفه را شکل میدهد که براساس انس، محبت، امید و آرزو شکل میگیرد. انسان در این ارتباط ابتدا به جستوجوی حاجاتش برمیآید؛ اما چیزهای گرانبهاتری پیدا میکند و به تدریج میفهمد که نهایت همۀ آرزوها اوست.
پینوشت:
[1]. خامنهای، علی، (رهبر معظم انقلاب اسلامی)، بیانات، 30/6/87.
[2]. همو، بیانات، 7/2/69.
[3]. همو، بیانات، 29/7/84.
[4]. همو، بیانات، 9/6/90.
برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به: معنویت رهایی بخش، مظاهری سیف، صهبای یقین، قم،1393، ص104.
افزودن نظر جدید