حضور مؤمنین راستین در انتخابات
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به نظر شما مؤمن به چه کسی اطلاق میشود؟ آیا به کسی که اعمال عبادی را انجام میدهد ولی در مسائل اجتماعی و سیاسی هیچگونه دخالتی نمیکند، مؤمن اطلاق میشود!؟ به گمان برخی هر کس که در مسائل سیاسی دخالت نکند با ایمان و با ورع است. اینگونه افراد زهد را در ذکر و دعا و نافله و رفتن به زیارتگاه و خواندن زیارت عاشورا میدانند. اسلام برای اینها یعنی کتاب مفاتیح و کتاب زاد المعاد. همهی اسلام برای اینها در کتاب مفاتیح خلاصهشده است و غیر از این اساساً چیزی وجود ندارد، اینها اصلًا کاری به زندگی دنیایی ندارند، به مقررات اجتماعی، اصول و ارکان اسلامی، به تربیت اسلامی و اساساً به هیچ مسئلهای کاری ندارند. درست مثل ربیع بن خثیم (خواجه ربیع) فکر میکنند؛ بااینکه معروف است که او از زهاد هشتگانه جهان اسلام میباشد و زهدش زبانزد خاص وعام است اما بصیرت دینی ندارد و تمام نیروی خویش را صرف عبادت کرده و از اجتماع فاصله گرفته بود، اينقدر كارش به زهد و عبادت كشيده بود كه در دوران آخر عمرش قبر خودش را كنده بود و گاهى مىرفت در قبر و در لحدى كه خودش براى خودش كنده بود، مىخوابيد و خود را نصيحت و موعظه مىكرد.[1] درحالیکه اسلام هم عمل میخواهد و هم بصیرت. اینچنین آدمی بصیرت ندارد. در دوران ستمگری مانند معاویه و ستمگرتری مانند یزید بن معاویه زندگی میکند -معاویهای که دین خدا را زیرورو میکند، یزیدی که بزرگترین جنایتها را در تاریخ اسلام مرتکب میشود و تمام زحمات پیغمبر هدر میرود- و آقا گوشهای را انتخاب کرده، شب و روز دائماً مشغول نمازخواندن است و جز ذکر خدا کلمه دیگری به زبانش نمیآید؛ یک جملهای هم که بهعنوان اظهار تأسف از شهادت حسین بن علی علیه السلام میگوید، بعد پشیمان میشود که اینْ حرفِ دنیا شد، چرا به جای آن، سُبْحانَ اللَّه، الْحَمْدُ للَّه نگفتم؟ چرا به جای آن، یاحَیُّ یا قَیّوم نگفتم؟ چرا اللَّهُ اکْبَر نگفتم، لا حَوْلَ وَلا قوَّةَ الَّا بِاللَّه نگفتم؟ این با تعلیمات اسلامی جور درنمیآید.[2] برخی چون زهد را در ترک دنیا و دوری از مسائل اجتماعی و سیاسی میدانند حتی حاضر به شرکت در انتخابات در جامعه اسلامی نمیشوند. در حالیکه حضور در پای صندوق رأی از واجبات است.
حضرت آیتالله جوادی آملی شرکت در انتخابات را یکی از صفات مومنین دانسته و بر لزوم آن تأکید کرده و در بیان اهمیت این موضوع در تفسیر سوره نورچنین فرمودند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا کانُوا مَعَهُ عَلی أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ أُولئِکَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ [نور/62] مؤمنین راستین کسانی هستند که هم ازنظر عقیده به خدا و پیامبرش معتقدند و هم ازنظر درک مسائل اجتماعی و هوش جمعی، جامعه را خوب میشناسند و در مسائل جمعی همواره حضور دارند و منزوی نیستند. «وَ إِذا کانُوا مَعَهُ عَلی أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوهُ» امر جامع، همان مسائل جمعی یک نظام است. مثلاً نماز جمعه یک امر جامع است، تظاهرات، علیه طغیان و استکبار، حضور در انتخابات، تأیید رهبری و مسؤولین اسلامی، تأیید خدمتگزاران راستین، امربهمعروف عمومی و نهی از منکر جمعی و صدها نمونه از این قبیل همه امور جامع هستند. لذا خداوند میفرماید مؤمنین راستین کسانی هستند که در هیچ امر جامع رهبرشان را تنها نمیگذارند و بدون کسب اجازه از مقام رهبر، صحنه را ترک نمیکنند که قصّه حنظله غسیلالملائکه در ذیل همین بخش از آیات آمده است که به اجازه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) موقتاً صحنه جنگ را ترک کرده است. داشتن هوش اجتماعی و رعایت حیثیت جمعی بهقدری محترم است که قرآن آن را از ویژگیهای مؤمنین دانسته و میفرماید: مؤمنین راستین کسانی هستند که در مسائل جمعی جامعه حضور دارند و رهبرشان را تنها نمیگذارند، و بدون عذر موجّه صحنه را ترک نمیکنند و اگر هم معذور بودند بدون اطلاع نمیروند. حتی کسی که مثلاً مریض است بدون اعلام، صحنه را ترک نمیکند، بلکه اعلام میکند که چون مریضم نمیآیم تا راه بهانهگیری را برای دیگران باز نکند. «فَإِذَا اسْتَأْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ» آنگاه اگر کسی معذور بود و به اذن مقام رهبری صحنه را ترک کرد بازهم فضیلتی را از دست میدهد، از این رو ذات اقدس اله به رسولش صلی الله علیه و آله دستور میدهد که تو برای آنهایی که با عذر صحنه را ترک میکنند و با کسب مجوز و اعلام عذر درصحنه نمیآیند استغفار کن.
بنابراین معلوم میشود که اگر کسی موفق نشد در یک مسأله اجتماعی حضور پیدا کند از فیضی بیبهره مانده است که باید با استغفار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ترمیم شود. همانطوری که زن در بعضی از ایام ماه از توفیق نماز محروم است و گفتهاند که اگر وضو بگیرد و در مصلای خود رو به قبله بنشیند و به مقدار وقت نماز، ذکر بگوید امید ترمیم آن ثواب هست، و یا مسافری که از خواندن نماز چهار رکعتی محروم است، اگر بعد از اتمام دو رکعت، سی یا چهل بار تسبیحات اربع را بخواند موجب ترمیم آن ثواب خواهد بود، در اینجا هم اگر کسی معذور بود و نتوانست در صحنه حضور پیدا کند و با مجوز رفت، رهبران الهی مأمورند که برای او طلب مغفرت کنند، چون طلب مغفرت رهبران الهی مایه سکینه، آرامش و طمأنینه قلب او میشود. این نموداری از وظیفه جمعی افراد جامعه است که قرآن آن را ترسیم میکند و در این بخش فرقی بین زن و مرد نیست. غرض آنکه انسان گرچه تکویناً آزاد است و در انتخاب هیچ دینی مجبور نیست، لیکن تشریعاً موظّف است دین حق را بپذیرد».[3]
با توجه به سخنان این دو فیلسوف بزرگ اهمیت شرکت در انتخابات روشن میشود. به امید انتخاباتی پرشور و باشکوه.
پینوشت:
[1]. مطهری مرتضی، مجموعه آثار، ج 23، ص: 503،501
[2]. مطهری مرتضی، مجموعه آثار، ج 23، ص: 502
[3]. جوادی آملی، عبدالله، زن در آینه جلال و جمال، مرکز نشر اسراء:1376، ص 294-297
نویسنده: مجتبی محیطی
افزودن نظر جدید