جایگاه اندیشمندان از منظر اسلام و مسیحیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ اسلام سرشار از معارف ناب و اصيلی است که نظير آن را يا نمیتوان يا کمتر میتوان در اديان و فرق ديگر يافت. يکی از اين معارف اصيل اسلامی، ارزش و جايگاه انديشمندان در نزد قرآن و سيره اهل بيت (عليهمالسلام) است. خداوند در بخشی از آيات هدايتگر خود، انديشمندان را با احترامی خاص خطاب کرده و آنان را عباد خود میخواند: «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ [زمر/ 17،18] پس بندگان مرا بشارت ده، همانهايى را كه به هر سخنى گوش مىدهند، پس بهترين آن را پيروى مىكنند، آنان هستند كه خدا هدايتشان كرده و آنان هستند صاحبان خرد». اين خطاب خاص نشانگر جايگاه ويژه انديشمندان و علما در نزد خداوند است.
امام صادق (علیهالسلام) درباره جايگاه ژرف و عظيم انديشمندان و علما، روايتی را بيان کرده و به قدری به علما ارزش قائل شده که ارزش قلم و مرکب انديشمندان را بالاتر از خون شهيد میداند. ايشان دراين باره چنين میفرمايند: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ الْمَوَازِينُ فَتُوزَنُ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ فَيَرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاء».[1] مترجمين اين روايت را چنين ترجمه کردهاند: «چون روز قيامت شود، خداوند عزّ و جلّ مردم را در يك زمين هموار گرد هم مىآورد و ميزانها برقرار مىشود، پس خونهای شهيدان با مركّب دانشمندان سنجيده میگردد، ولى وزن مركب دانشمندان بر خونهای شهيدان راجح و افزون باشد».[2]
درست در همين زمان که اسلام و امامان معصوم (عليهمالسلام) چنين جايگاهی را برای انديشمندان قائل بودند، در آنسوی زمين کليسا و پاپ که به نام پدر، پسر و روحالقدس بر مردم عوام بهناحق حکم رانده و خود را معصوم میدانستند، شديدترين جنايتها و اجحافها را عليه انديشمندان در قرون وسطی روا میداشتند. خفقان، توحش و بربريت به قدری بر قرون وسطی حاکم بود که پاداشِ يافته علمی انديشمندان، جز مرگ و سوزانده شدن و توبه چيزی ديگر نبود.
کارشناسان تاريخی آمار عجيبی از مجازاتهای صورت گرفته در کليسای قرونوسطايی ارائه دادهاند. در يکی از نقلها چنين آمده است: «در بين سالهای 1481 تا 1801 م دادگاه کليسايی، حداقل 340 هزار نفر را مجازات کرد و 32 هزار نفر را زندهزنده سوزانيد».[3] زندهزنده سوزاندن 32 هزار نفر، حاکی از جنايات گسترده کليسا در اين دوران است. کليسايی که اکنون دم از صلح و دوستی میزند، به وقت قدرت گرفتن از هيچ جناياتی عليه بشريت کوتاهی نمیکند. قربانيان جنايت هولناک کليسا در قرون وسطی منحصر به اين تعداد نبوده و در برخی نقلها فقط مجازات شدگان محکمه تفتيش عقايد اسپانيا، به بيش از 234 هزار نفر متهم به کفر و الحاد میرسد.[4]
در اين دوره مسيحيان و کليسا نهتنها مردم عوام را به محکمههای ساختگی خود ازجمله تفتيش عقايد میکشاندند، بلکه انديشمندان نامی و صاحبنظران برجسته را نيز به دادگاه کشانده و برخی از آنان را زندهزنده در آتش میسوزاندند. راجر بيکن شيمیدان بزرگ قرون وسطی که خود نيز مسيحی بوده و تعصبات مسيحی نيز داشته است، سالهای متمادی تنها به جرم شرکت در مباحث علمی، زندانی و حبس شد.[5] «گاليله، نيز بیرحمانه مجازات شد تا اينکه در زندان جان سپرد. برای اينکه برخلاف نصّ مقدس (انجيل) عقيده داشت، زمين به دور خورشيد میچرخد».[6]
کليسا و پاپ، به خاطر اين جنايتها سرانجام مجبور به واگذاری قدرت شد و پسازآن متحمل حقارتها و تحقيرهای فراوانی شدند. قرآن خطاب به انسانها میفرمايد: «قُلْ سيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمينَ [نمل/69] بگو در اين سرزمين بگرديد و بنگريد، سرانجام بزهكاران چسان بود». عربستان سعودی در جريان بازداشت و حکم اعدام شيخ نمر در حال ارتکاب همان اشتباهی هستند که مسيحيان در قرون وسطی مرتکب شدند، سرانجامی جز نيستی و نابودی نخواهند داشت.
نهتنها شيعيان و نهتنها غيرمسلمانان آزاده از اين رفتار جاهلانه عربستان سعودی به خشم آمدند، بلکه برادران خوشفکر و نيکانديش اهل سنت نيز به حمايت از شيخ نمر پرداخته و اهداف شوم و بیسرانجام عربستان سعودی را محکوم کردهاند. ماموستا عبدالرحمن خليفهزاده، دراينباره چنين گفتهاند: «هدف آل سعود از اعدام شيخ نمر، ابراز قدرت و تسلط بر مردم و ايجاد خوف و رعب در جامعه و به خيال خود خاموشی آتشی است که خودشان نه در عربستان، بلکه در خاورميانه و کشورهايی ديگر جهان به وجود آوردهاند. اعدام شيخ نمر نهفقط در بين مردم عربستان بلکه در منطقه تبعات شومی دارد و مورد سرزنش و طعن مردم قرارگرفته و اين عمل آل سعود مورد محکوميت جامعه اسلامی قرار میگيرد. وظيفه علما، حاکمان و عدالت خواهان اسلام اين است که جلو اين حکم ظالمانه و ستمکارانه را گرفته و از اعدام اين عدالتخواه بزرگ جلوگيری کنند و نگذارند آل سعود به اهداف شوم خود دست يابد».[7] بايد ديد که آيا عربستان و سعودیها از تاريخ شوم کليسا و پاپ در قرون وسطی عبرت خواهند گرفت يا اينکه آنها هم به سرانجام خفتبار و ننگين کليسا و پاپ مبتلا خواهند شد؟
پینوشت:
[1]. من لا يحضره الفقيه، ابن بابويه، محمد بن على، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، ج 4، ص 399.
[2]. من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى، صدر، ج6، ص: 345.
[3]. همزيستی مسالمتآميز در اسلام و حقوق بينالملل، محمدمهدی کريمی نيا، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره)، ص 124.
[4]. تاريخچه کشمکش عقل و دين، توفيق الطويل، علی فتحی لقمان، انتشارات نويد شيراز، ص 57.
[5]. تاريخچهی کشمکش عقل و دين، ص 36.
[6]. همزيستی مسالمتآميز در اسلام و حقوق بينالملل، ص 124.
[7]. پايگاه خبری مشرق، کد خبر: 488023.
افزودن نظر جدید