فرصت‌‎طلبی‌های آمریکا در عصر پهلوی

  • 1394/08/19 - 22:26
در سال 1357 وقوع انقلاب اسلامی در ایران پدیده‌ی شگرفی بود که مورد توجه و مطالعه‌ی بسیاری از ناظران و اندیشمندان داخلی و خارجی قرار گرفت و با وجود گذشت سال‌ها، هنوز از چشم‌اندازهای مختلف، مورد بررسی، نقد و تحلیل قرار می‌گیرد. بی‌گمان یکی از وجوه مورد بررسی در هر انقلاب، که می‌تواند چهره‌ی واقعی‌ تری از آن نشان دهد، بررسی شرایط و اوضاع سیاسی آن است. آغاز...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در سال 1357 وقوع انقلاب اسلامی در ایران پدیده‌ی شگرفی بود که مورد توجه و مطالعه‌ی بسیاری از ناظران و اندیشمندان داخلی و خارجی قرار گرفت و با وجود گذشت سال‌ها، هنوز از چشم‌اندازهای مختلف، مورد بررسی، نقد و تحلیل قرار می‌گیرد. بی‌گمان یکی از وجوه مورد بررسی در هر انقلاب، که می‌تواند چهره‌ی واقعی‌ تری از آن نشان دهد، بررسی شرایط و اوضاع سیاسی آن است. آغاز سلطنت خاندان پهلوی در ایران، در حقیقت، فصل جدیدی از تاریخ ایران است که با ظهور رضاشاه به عنوان نخستین نماینده‌ی استعمار نو در ایران، شکل می‌گیرد و با سلطنت پسرش پنجاه و سه سال از کتاب بزرگ تاریخ ایران را به خود اختصاص می‌دهد. اساسا حکومت پهلوی برای قدرت بخشیدن به دولت مرکزی جهت سرکوب نیروهای مردمی و جلوگیری از خطر نفوذ بلشویک‌ها در ایران به وجود آمد.
آمریکا تا قبل از جنگ جهانی اوّل، حضور قابل توجهی در عرصه‌ی جهانی نداشت. امّا اندکی پس از جنگ جهانی دوم، این کشور با حداکثر استفاده از شرایط مساعد به وجودآمده، به خصوص دور بودن از منطقه‌ی درگیری و فرسایش اقتصادی کشورهای متخاصم اروپایی، به عنوان کشوری قدرتمند در صحنه‌ی جهانی ظاهر شد. ورود آمریکا به صحنه‌ی سیاست جهانی و بین‌المللی سبب شد تا ایران بیش از گذشته مورد توجه این کشور قرار گیرد. به ویژه اینکه ایران، تازه از سیطره‌ی دیکتاتوری رضاشاه در آمده و شاه جوان هنوز گیج و مبهوت از حوادث مختلف، سردرگم و ناتوان بود. به این ترتیب، فرصتی طلایی برای آمریکا رقم خورد تا برای فریب ملت‌های تحت سلطه، منادی آزادی و مبارزه با استعمار جلوه نماید. انگلیس و روسیه سیاست‌های کهنه‌ی خود را در ایران می‌آزمودند؛ چرا که آنان از دیرباز به اهمیت استراتژیکی و اقتصادی این منطقه واقف بودند و آمریکا نیز به عنوان قدرتی نوظهور در صحنه‌ی جهانی از این خوان نعمت نمی‌توانست چشم‌پوشی کند: «... شرکت‌های نفتی آمریکایی درصدد بودند در منطقه‌ی خاورمیانه، به ویژه ایران که دارای ذخایر شناخته شده و غنی بود، امتیازات نفتی کسب نمایند و از طرف دیگر دولت آمریکا با توجه به طرح سیاست محاصره‌ی جهانی کمونیسم و وجود 2500 کیلومتر مرز مشترک ایران و شوروی، جدیت داشت که زمینه را برای الحاق ایران به پیمان‌های نظامی غرب فراهم کند.»[1]
آنچه مسلم است آمریکا تا سال 1332 و پس از جریان ملی شدن صنعت نفت نتوانست آن چنان مقبولیتی از نظر سیاست خارجی ایران کسب نماید. اما دقیقا پس از این تاریخ است که آمریکا موفق می‌شود با کودتای نظامی در 28 مرداد 1332 نفوذ خود را برای 25 سال تحکیم بخشد و این آغازی برای محمدرضاشاه بود که اربابی جدید در نظام بین‌المللی پیدا کند بارزترین نتیجه‌ی آن احساس دِین شاه نسبت به آمریکاییان و وابستگی روزافزون او به سیاست آمریکا بود که تا واپسین روزهای سلطنتش آن را با خود یدک می‌کشید. نخستین قدم شاه برای تحکیم قدرت خود پس از حل مسئله‌ی نفت، برکناری زاهدی از مقام نخست‌وزیری بود، زیرا شاه پس از تجربه‌ی تلخی که از نخست‌وزیران مقتدر گذشته، قوام‌السلطنه، رزم‌آرا و مصدق داشت، وجود شخصیت‌های مستقل را در کنار خود برنمی‌تافت. شاه بر آن شد تا قدرت زاهدی که تاج و تخت را نجات داده و او را از تبعید به ایران بازگردانده بود، تضعیف و محدود سازد.[2] دوران حکومت مطلقه‌ی محمدرضاشاه در ایران به واقع از این تاریخ شروع می‌شود؛ چرا که او به دنبال کنترل دولت، مجلس را نیز با خود همراه ساخت.

پی‌نوشت:
[1]. انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب‌های فرانسه و روسیه، منوچهر محمدی، انتشارات مؤلف، چاپ دوم، 1374، ص 85 ـ 86.
[2]. تحلیلی بر انقلاب اسلامی، منوچهر محمدی، انتشارات امیرکبیر، 1372، چاپ چهارم، ص 67.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.