توهین به ادیان در فرقه اکنکار
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مهمترین شاخصههای جنبشهای نوپدید دينی-عرفانی، انتقاد شدید آنان به وجود ادیان بزرگ و تعالیم آنان است، لذا در بسیاری از این جریانهای معنوی، انواع زیادی از انتقادها به ادیان وجود دارد. ازاینرو، باید گفت که بزرگترین اشکال آنان این است که در نقد آنها، همه ادیان به یکچشم دیده میشوند و چنین میپندارند، که تمام ادیان دارای خصوصیات و تعالیم مشترکاند و حالآنکه ادیان دارای تقسیمات متفاوتی هستند و نزدیکترین و شبیهترین ادیان نیز در دل خود بزرگترین تفاوتها و اختلافهای ظاهری و باطنی را باهم دارند. بنابراین هیچگاه نمیتوان با نادیده گرفتن تفاوتهای ادیان، بهنقد و بررسی آنان پرداخت. و لذا بهجرئت میتوان گفت که در تعالیم اکنکار، بزرگترین انتقادها و اشکال به ادیان ابرازشده است. مؤسّسهی اکنکار در سال(1970) میلادی توسط پال توئیچل به عنوان مؤسّسهای غیرانتفاعی تأسیس شد. پال توئیچل در سال (1971) میلادی در حالی درگذشت که عدّهی بسیاری را در زمره پیروان اک[1] قرار داده بود. پال توئیچل درباره دین و احکام آن میگوید: هیچ! مگر پیکری از احکام و مقررات که از جانب قشر روحانیت رسمی، برای تحت کنترل نگاهداشتن پیروانشان تنظیمشده، تا بدان وسیله، عنان سیاسی و اقتصادی تودههای مردم را به دستگیرند. آيا پدیدهای شنیعتر از سیستم طبقاتی که توسط مانو پایهگذاری شده، وجود دارد؟ یا محدودیتهای اجتماعی که در مفاد نظام حمورابی مطرح است؟ یا پی آدمهایی که احکام مدوَّن در فرامین موسی یا اخلاقیات کلیسا و تشکیلات مذهبی مسلمین امروزی باعث میشوند؟ محدودیت، محدودیت، محدودیت! این، تمام آن چیزی است که این شاخصهای اجتماعی بر آن سعی دارند.[2] اگر مذاهب را بهقدر کافی بشناسی برایت معلوم خواهد شد، که احکام و مقررات مربوط به هر گروه خاصی در خود دو تأثیر مثبت و منفی را پیشنهاد میکند. به این معنی که اگر ازآنچه تشکیلات مذهبی مقرر داشته تبعیت کنی، قول پاداش میگیری، ولی در صورت غفلت از مقررات و احکام، مجازات در پیش خواهی داشت... همه ادیان بهاینترتیب تأسیس میشوند. از طریق قدرت تصور پیروانشان. روحانیت این تصور را اختراع میکنند و آنقدر در مقابل مردم نگه میدارند تا قبولش کنند و نیایش آن را بپذیرند.[3]
ازاینرو، پال توئیچل به ادیان و گروههای مذهبی انتقاد کرده و ابراز میدارد، که از گروههای فلسفی مذهبی و فرهنگهایی که امروز نیز پرچم ایمان به خدا و اشاعه راه پیشوایان و فرستادگان خدا رژه میروند، اعتراض دارم.[4]
از نظرگاه آنان، تمامی مذاهب از پنج عنصر اساسی تشکیلشدهاند که عبارتاند از:
- فرایض خرافی
- فانتزیهای عاطفی
- مراسم آیینی
- تفکرات ماوراءالطبیعه
- اصول اخلاقی(البته اخلاق را بهعنوان ابزاری جهت شستوشوی ذهنی افراد میدانند.)[5]
پال میگوید: «خواندن هیچیک از کتب آسمانی ما را حتّی یکقدم به خدا نزدیکتر نخواهد کرد.[6] مذاهب با سرسختی به تشریفات ظاهری میپردازند.»[7]
درجایی دیگر میگوید: «تمام محتوای شگفتانگیزی که دربارهی ادیان شرقی و مکاتب اسرار یونان باستان و همچنین مذاهب غربی گفتهشده، زیر کوهی از خرافات، آیینها و تشریفات مدفونشده تا ادیان بتوانند بقا یابند.»[8] او در مورد ادیان میگوید: «همهی ادیان از طریق قدرت تصور پیروانشان تأسیس میشوند. روحانیت این تصوّر را اختراع میکند و آنقدر در مقابل مردم نگه میدارد تا قبولش کنند و نیایش آن را بپذیرند.»[9] همچنین درجایی دیگر میگوید: «ظاهراً قرار است مذهب دوست بشر باشد، ولیکن تقریباً در تمام طول تاریخ، این دو با یکدیگر ستیز مرگباری داشتهاند.»[10]
پال دربارهی کتب آسمانی میگوید: «کتب آسمانی پیامبران ادیان الهی، ساختهی دست خودشان است. کتب آسمانی حاوی تجربیات درونی انبیاء(بنیانگذاران ادیان، مانند بودا، کریشنا، مسیح، محمد و ...) است.»[11] او دربارهی معجزات انبياء(علیهم السلام) میگوید: «تمام معجزات، چیزی بهجز اعمال ذهنی نیستند؛ هنگامیکه ذهن تحریکشده باشد، قابلیت انجام هر کاری را خواهد داشت، چه مخرّب و چه سازنده.»[12]
بنابراین اکنکار با توهين به همه اديان و توهم خواندن اعتقاد به خداى متعال، سعى در اثبات خداى برتر خود، نسبت به ديگر اديان الهى دارد. آنان میگويند: آن خداى واحدى که همه اديان الهى قبول داشته و فکر میکنند، که خداى متعال است، تنها کَل نيرانجان میباشد، که با حيله و نيرنگ انسانها را به پرستش خويش مشغول داشته است.
گفته شد که(نيرانجان)، خداى قطب منفى است، که شامل چهار عالم تحتانى(فيزيکى، اثيرى، علّى، ذهنى) میباشد، که البته هر کدام از اين جهانها داراى خدا و پروردگارى خاص بوده و هر یک به عنوان خداى زير دست کَل(نيرانجان) انجام وظيفه میکنند. به عنوان مثال، خداى طبقه دوم(اثيرى) که »بِرَهَم« است، خدايى است بس خودستا، که تمامى سعیاش در اين است که همه را به پرستش خود وا دارد و در مقابل، پاداش ناچيزى به بندگان میدهد. او با استفاده از مايا[13]، که قدرت توهم است، پيروانش را تحت کنترل نگه میدارد. استفاده او از ذهن و ديگر کالبدهاى لطيف انسان، آنچنان زيرکانه و نامحسوس است که تقريبا هيچکس به شگردهاى مخفيانه اين خداى جهان دوم و مافوق دنياى خاکى پى نمیبرد.
واقعاً خيلى جالب است، که با وجود چنين ويژگیهايى، نامشان را خدا میگذارند و تاکنون هيچ يک از اديان الهى متوجه نبودهاند، که تحت سيطره چه خداى بدجنسى قرار دارند و با روى کار آمدن مکتب اکنکار ماهيت اين چنين خداى بدطينتى براى بندگان روشن گرديد. البته در نوشتههاى پال توئيچل، نسبت به اين خداى قطب منفى، تناقض وجود دارد؛ زيرا وى گاهى خداى اديان را خداى قطب منفى مینامد، و گاهى در جايى، آنها را خداى قطب مثبت و سوگماد ناميده و از قول سوگماد میگويد: در ميان همه اقوام، نامهاى بیشمارى دارم: ذات کيهان، رادها سوامى[14] وجود تبارک، زارانا آکوانا[15] وجود لايتناهى، اهورامزدا يا هرمز، ارباب خِرَد، پادشاه نور، الله، بودا، و بسيارى نامهاى ديگر.[16]
بنابراین یکی از مهمترین رویکردهای جنبشهای نوپدید دینی استفاده از اومانیسم در تعالیم معنوی است. در عرفان اکنکار علت پیدایش ادیان، نهفته در تلاشهای معنوی انسانها تلقی میشود. یعنی اگر آدمی بتواند مراحل و تمرینات معنوی خاصی را طی کند، میتواند همسان دیگر انبیاء و پیامبران ادیان بزرگ صاحب مذهب و نحله عرفانی منحصربهفردی باشد و آن را برای رساندن دیگر مردمان عالم به سعادت و نیک بختی، به تبلیغ گذارد. وجود این دیدگاه به این معناست، که پدیده دین بهمثابه امری از ناحیه خدا و بهواسطه افراد برگزیده خدا تلقی و معرفی نمیشود، بلکه هر انسانی میتواند خود، دین و مذهب جدیدی بیافریند و خود، پیامبری آن را بر عهده گیرد. این ادعا در حقیقت بیان روح جنبشهای نوپدید دینی است.
پینوشت:
[1]. eck
[2]. توئیچل پال، سرزمینهای دور، ترجمه هوشنگ اهرپور، نگارستان کتاب، چاپ دوم، ص 50.
[3]. همان، ص 66.
[4]. همان، ص 53.
[5]. همان، ص 376.
[6]. توئیچل، پال، دندان ببر، ترجمه هوشنگ اهر پور، چاپ پنجم، نشر نگارستان کتاب و زرین، ص 18.
[7]. همان، ص 190.
[8]. توییچل، پال، اک ویدیا، دانش باستانی پیامبری، ترجمه هوشنگ اهر پور، نشر بیجا، ص 75.
[9]. توئیچل پال، سرزمین دور، ترجمه هوشنگ اهرپور، نگارستان کتاب، چاپ دوم ص 66.
[10]. همان، ص 348.
[11]. توییچل، پال، اکنکار کلید جهانهای اسرار، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، نشر نگارستان کتاب، ص 23.
[12]. همان، ص 161.
[13]. MAYA، زواياىی که بشر به واقعيت مىنگرد؛ کل نيرانجان يا کل مايا: توهُّم واقعيت؛ آنچه که در واقع از حقيقت گسسته شده و محدود به زمان و مکان گشته است؛ بخشی از اصل خلقت محدود به سطح آگاهى بشر؛ بى ثباتى و ناپايدارى.
[14]. RADHA SWAMI
[15]. ZARANA AKERANA
[16]. توئیچل، پال، دندان ببر، ترجمه هوشنگ اهر پور، نشر نگارستان کتاب و زرین، ص178.
افزودن نظر جدید