پيامبر اسلام، پيش از بعثت بر چه آیينی بودند؟
پایگاه جامع، فرق ادیان و مذاهب_ حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) قبل از بعثت در پناه پروردگار متعال و دور از آلودگیها و عادات جاهلیت رشد نمود. آن حضرت از نظر مروّت، بهترین و از نظر اخلاق نیکوترین بود، با حیاترین و راستگوترین و امانتدارترین فرد محسوب میشد. از بدگویی دوری میجست و قومش بنا بر خصلتهای نیک آن حضرت وی را «امین» مینامیدند. بنابراین آنطوریکه شواهد تاریخی غیر قابل انکار گواهی میدهند پیامبر خدا از نظر تربیتی در نهایت درجه مکارم اخلاقی قرار داشته و به همین دلیل از موقعیت اجتماعی خاص و منحصر به فرد برخوردار بوده است. اما اینکه پیامبر خدا قبل از بعثت چه دینی داشته است توجه به مطالب زیر لازم میباشد:
از آنجا که از ابتدای خلقت تا روز قیامت، دین مورد رضایت خداوند متعال یکی بیش نبوده است و تمام انبیای الهی از آدم تا خاتم(صلی الله علیه و آله) بشر را به یک دین دعوت نمودهاند. و این مطلب از آیه ای که میفرماید: «خدا آئینی که برای شما قرار داد احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی نیز سفارش نموديم».[1] و نیز «دین نزد خدا اسلام است».[2] و آیات دیگر معلوم میشود که هدف اصلی از بعثت انبیاء تبلیغ به یک دین توحیدی بوده که عبارت از دین اسلام باشد. در رابطه با دین پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) قبل از بعثت دو نظریه از دانشمندان شیعه و سنی ارائه شده که هر دو نظر به موحد بودن آن حضرت تأکید دارند.
نظریه اول: برخی معتقدند که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) تابع یکی از ادیان گذشته بوده و در اعمال خود به آن دین عمل میکردهاند. دلایل این گروه این است که اولاً اگر آن حضرت تابع شریعت و دینی نبودند با چه معیاری به حج و عمره مشرف میشدند و اعمال آنها را انجام میدادند و با چه دستوری از گوشت مردار و یا حیوانی که با نام خدایانی غیر از خداوند یکتا ذبح شده بود نمیخوردند پس باید گفت که پیامبر از یکی از ادیان گذشته تبعیت میکردند. و در تأیید نظر خودشان به آیاتی از قرآن تمسک کردهاند که عبارتند از: «آنان (پیامبران) کسانی بودند که خدا خود آنان را هدایت نمود تو نیز از راه آنها پیروی نما».[3] «خدا آئینی که برای شما قرار داد احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش كرديم».[4] «آنگاه بر تو وحی کردیم که از آئین پاک ابراهیم تبعیت کن که او هرگز به خدای یکتا شرک نياورد».[5] «ما تورات را که در آن هدایت و روشنایی است فرستادیم تا پیغمبرانی که تسلیم امر خدا هستند بدان کتاب حکم كنند».[6] دلیل دوم این گروه این است که در تاریخ برخورد میکنیم که پیامبر در حکم سنگسار کردن زناکار به تورات مراجعه کرده بودند.[7]
نظریه دوم: در مقابل نظریه اول، نظریه ای قرار دارد که قریب به اتفاق دانشمندان شیعه و اهل سنت و تمام معتزله بر آن قائل میباشند و آن این است که حضرت رسول اکرم قبل از بعثت تابع هیچ شریعتی از شرایع گذشته نبودهاند، بلکه به تکلیف خود عمل مینمودند.[8] ادله این نظریه عبارت است از اینکه تمام مسلمانان اتفاق نظر دارند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بر تمام انبیاء برتری دارد و افضل از همه آنان است، و از نظر عقل تبعیت کردن افضل از مفضول صحیح نیست. همچنین اگر پیامبر به شرایع یکی از ادیان گذشته عمل میکردند، در تاریخ زندگی آن حضرت ذکر میشد و اهل آن شریعت این را جزو افتخارات خود میدانسته و از این امر به نفع خود احتجاج میکردند. در حالی که در هیچ جای تاریخ چنین امری ذکر نشده است. حضرت امیر المؤمنین(علیه السّلام) که تربیت یافته حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) میباشند میفرمایند: «از همان زمان که رسول خدا از شیر بازگرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خود را با او قرین ساخت، تا شب و روز او را به راههای مکارم و طرق اخلاق نیک جهان سوق دهند».[9] و همچنین از خود پیامبر(صلی الله علیه و آله) به طرق صحیح از شیعه و سنی نقل شده است که فرمودند: «من به مقام نبوّت رسیده بودم در حالی که هنوز روح به جسد آدم دمیده نشده بود».[10] با مراجعه به سیره عملی آن حضرت(صلی الله علیه و آله) در طول چهل سال قبل از بعثت این امر به خوبی معلوم و مشخص میشود که ایشان در این مدت راه و روش خاص خود را میرفته و هیچ موردی ملاحظه نشده است که ایشان به کتاب و یا دانشمندی از دانشمندان شرایع گذشته مراجعه نمایند و یا در معابد و کلیساهای یهودیها و نصاری و یا مذاهب دیگر رفته و مشغول عبادت و انجام اعمال آنها شده باشند.
در جواب نظریه اول باید گفت: آیاتی که به آنها تمسک شده در این آیات مقصود از اوامر الهی در خصوص تبعیّت پیامبر اسلام از انبیاء گذشته احکام فروع دین از قبیل نماز و روزه و حج و امور دیگر نیست هرچند که در شرایع گذشته این امور بودهاند بلکه مقصود این قبیل آیات تبعیت در اصول کلی دین مانند توحید و معاد و مکارم و محاسن اخلاقی بوده است. به علاوه این که چطور ممکن است خداوند پیامبر را به تبعیت از شرایع گذشته وادار بنماید در حالی که آنها خود با هم اختلاف در فروع داشته و در تناقض با هم بودهاند.[11] اما در رابطه با دلیل دوم نظریه اول باید گفت اولاً این حدیث خبر واحد است و در ثانی تورات اصلی در این زمان وجود نداشته بلکه سالها پیش از بین رفته است. و تورات تحریف شده هیچ ارزش دینی ندارد تا پیامبر(صلّی الله علیه و آله) بر طبق آن حکم کند. بنابراین چنانکه گفته شد پیامبر اسلام قبل از چهل سالگی مقام نبوت را داشتند و به همین جهت فرشتهای از فرشتگان همیشه همراه ایشان بوده و احکام لازم و محاسن اخلاقی و آداب نیک را به ایشان تعلیم میداده است چنانکه حدیث امام علی(علیه السّلام) نیز بیانگر این امر بود. پس نظر صحیح که بیشتر مسلمین از شیعه و اهل سنت بر آن اتفاق دارند همان است که پیامبر تابع هیچ یک از شرایع گذشته نبودهاند، بلکه آن حضرت به تکلیف خود عمل میکرده و پیوسته خط توحید را ادامه میداده و به اصول اخلاقی و عبادت الهی مقید و پای بند بوده است.
پی نوشت:
[1]. شوری: 13.
[2]. آل عمران: 19.
[3]. انعام: 90.
[4]. شوری: 13.
[5]. نمل: 123.
[6]. مائده: 44.
[7]. محمد، رصافی، بعثت نامه (مجموعه مقالات)، قم، انتشارات صبح صادق، چاپ اول، 1383، ص 287.
[8]. همان، ص 288.
[9]. نهج البلاغه، خطبة 192، معروف به خطبه قاصعه.
[10]. مجلسی، بحارالانوار، ج 18، ص 277.
[11]. رصافی، پیشین، ص 290.
منبع: نرم افزار پاسخ، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
افزودن نظر جدید