گزیده ای از آئین زروان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_پديده زروانيسم برخاسته از نوميدى و ياس و دل مردگى مزمنى است كه در بدنه فرهنگى ايران باستان ذره ذره ريشه دوانده است. فروپاشى انديشه جهانى آرمانى در ذهن انسان مزديسنا، او را به اين عقیده تلخ رهنمون كرد كه اهورامزدا، در واقع از اهريمن شكست خورده است و اهريمن گوى سبقت را ربوده و توانسته بود بر اريكه سلطنت دنيوى تكيه زند. با توجه به نظر فرقه ای از دین زرتشتی، زروان به عنوان آفريننده و پدر همه چيز می باشد که اهورامزدا و اهريمن فرزندان او می باشند که اهریمن بی شک حاصل شک زروان بود ه و پیش دستی کرده و زود تر متولد شد و دنیا را در اختیار گرفت. بعضی از محققان بر آنند که آیین زروانی سنتی است متعلق به پیش از زرتشت اما این نظریه نیز رواج دارد که کیش زروانی در دوره هخامنشی بر اثر نفوذ عقاید بابلی پیدا شدهاست[1]. در لوحههای بابلی مربوط به قرن پانزدهم پیش از میلاد از ایزدی به نام زروان سخن به میان امده است[2]. همچنین در قرن چهاردهم پیش از میلاد در الواح کشفشده در یونان، نامی به شکل زروانوس dZa-ar-va-na یافت شدهاست[3]. جان هینلز، كيش زروانى را بدعتى در دين زردشتى مى انگارد و می گوید اسناد مستقیم درباره آیین زروانی تقریباً بدون استثنا مربوط به زمان ساسانیان هستند[4]. در معتقدات زروانی اهورا و اهریمن از زروان پدید آمدهاند. بدین ترتیب که خدای نخستین در مدت هزار سال قربانی کرد تا پسری برایش بیاید و نام او را اورمزد نهد اما عاقبت وی در مورد تأثیر قربانی خود به شک افتاد و این شک باعث شد که دو فرزند در بطن او پدید آید. اورمزد برای قربانی و اهریمن برای شک. زروان وعده کرد که پادشاهی زمین را به فرزندی دهد که زودتر متولد شود. اهریمن رحم مادر را شکافت و خود را به نزد زروان رساند که به علت بوی بد، زروان او را به فرزندی نشناخت و گفت «تو فرزند من نیستی.» تا اینکه اورمزد با بوی خوش خود را ظاهر کرد که زروان او را بشناخت. اهریمن وعده پدر را به خاطر او آورد، زروان پاسخ داد که سلطنت جهان را مدت ۹ هزار سال به اهریمن و پس از انقضای مدت مزبور، برای ابد به هرمزد خواهد سپرد[5]. هرمزد و اهریمن مشغول آفرینش شدند و هرچه که اورمزد میآفرید همه خوب بود و راست و هرچه اهریمن می آفرید پلید و وارونه. [6]. البته در زمانهای بعد آیین زروانی دین تازهای در مقابل آیین مزدیسنا محسوب نمیشد بلکه بیشتر یک طرز تلقی دیگر از مسئله خیر و شر بود و نوعی مذهب کلامی در آیین مزدیسنا به شمار میآمد[7].
این نظریه مطرح است که پیش از زرتشت، اقوام ایرانیتبار تحت تأثیر اعتقادات بومیان قرار گرفته و اهورامزدا و انگره مینو را هم زادان نیک و بدی میدانستند که از یک منشأ متولد شدهبودند [8]. این دلیل است که باوری مشابه، پیش از زرتشت وجود داشتهاست[9]. همچنین گمان میرود که پیش از زرتشت همین نقشی که زروان در غرب داشتهاست در شرق اهورامزدا عهدهدار بودهاست[10]. زرتشت این باور را مردود شمرد، اما بعد از مرگ او این باور باز در اوستای نو سر به درآورد و با لقب بیکران، ابدی akarana وارد عقاید مزدیسنا گردید سپس مانند تمام عقاید دیگر این باور هم شاخ و برگ گرفت[11].
پی نوشت:
[1]. هینلز، جان. شناخت اساطیر ایران. ترجمهٔ ژاله آموزگار و احمد تفضلی. چاپ سوم. تهران: نشر چشمه، ۱۳۷۵ص111
[2]. یاحقی، محمدجعفر. فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی. تهران: مؤسسهٔ مطالعات و تحقیقات فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی و سروش، ۱۳۶۹ص225
[3]. قرشی، امانالله. ایران نامک نگرشی نو به تاریخ و نام ایران. تهران: مؤلف، ۱۳۷۳ص166
[4]. جان هینلز، شناخت اساطیر ایران. ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضلی. چاپ سوم. تهران: نشر چشمه، ۱۳۷۵ص113
[5]. یاحقی، محمدجعفر. فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی. تهران: مؤسسهٔ مطالعات و تحقیقات فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی و سروش، ۱۳۶۹ص225
[6]. نیبرگ، هنریک ساموئل. دینهای ایران باستان. ترجمهٔ سیفالدین نجمآبادی. چاپ سوم. تهران: مرکز ایرانی مطالعهٔ فرهنگها، ۱۳۵۹ص388
[7]. زرینکوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران، پیش از اسلام. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴ص487
[8]. کریستن سن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان. ترجمهٔ رشید یاسمی. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۷ص47
[9]. بنونیست، امیل. دین ایرانی بر پایهٔ متنهای مهم یونانی. ترجمهٔ بهمن سرکاراتی. چاپ دوم. تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴ص108
[10]. نیبرگ، هنریک ساموئل. دینهای ایران باستان. ترجمهٔ سیفالدین نجمآبادی. چاپ سوم. تهران: مرکز ایرانی مطالعهٔ فرهنگها، ۱۳۵۹ص104
[11]. قرشی، امانالله. ایران نامک نگرشی نو به تاریخ و نام ایران. تهران: مؤلف، ۱۳۷۳ص166
دیدگاهها
زروان
1397/10/29 - 21:37
لینک ثابت
واقعا تصور شما اینست که تفسیر
ناشناس
1399/08/16 - 13:31
لینک ثابت
بیشتر مطالب از ویکیپدیا
افزودن نظر جدید