رویکرد انجمن حجتیه نسبت به انقلاب اسلامی
اعضای انجمن حجتیه، اعتقادی به مبارزه با رژیم سفاک و خونریز پهلوی نداشتند و با شعار «جدایی دین از سیاست» نیروی خود را صرف عوامل کم اهمیت کرده و از مبارزه با اصل و ریشه فساد غافل ماند و به همین جهت مورد استقبال دربار و حکومت پهلوی قرار گرفت.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آنچه که با قاطعیت میتوان در مورد انجمن حجتیه گفت این است که انجمن برخلاف حرکت اسلام سیاسی و انقلابی حرکت کرده و با شعار «جدایی دین از سیاست» نیروی خود را صرف عوامل کم اهمیت کرده و از مبارزه با اصل و ریشه فساد غافل ماند و به همین جهت مورد استقبال دربار و حکومت پهلوی قرار گرفت.
آقا علیاکبر پرورش از فعالان اولیه و سابق انجمن حجتیه در مورد همکاری میان رهبران انجمن و حکومت پهلوی میگوید که: «رهبران انجمن از برادران و خواهران که عضو انجمن بودند نوشته میگرفتند که در امور سیاسی دخالت نکنند و رهبران انجمن شدیداً از درگیر شدن با مسائل سیاسی اجتناب میکردند.» در واقع به همین دلیل (گرفتن همین تعهد کتبی مبنی بر عدم مبارزه و عدم دخالت در امور سیاسی از اعضا) بود انجمن حجتیه نهتنها کوچکترین تهدیدی از جانب رژیم منحوس پهلوی نشد؛ بلکه بعضاً مورد حمایت آنان نیز قرار گرفت.
اسناد و مدارک به دست آمده نشان میدهد که ساواک تا واپسین ماههای عمر رژیم پهلوی، بر مجموعه فعالیتهای انجمن حجتیه نظارت داشته و رفتار گردانندگان آن را کنترل و برای ادامه فعالیت آنها اقدامات و تسهیلات لازم را فراهم آورده است. در اسناد به دست آمده، تصریح شده است که گردانندگان اصلی این انجمن، با آن سازمان همکاری نزدیکی داشتهاند، بهعنوانمثال در یکی از اسناد بهدستآمده، رئیس واحد اطلاعات دستگاه امنیت دستور میدهد که هر اقدام نسبت به گروه و جلسات انجمن حجتیه با نظر آقای حلبی باشد. [1]
سند دیگری نیز وجود دارد که گویای آن است که هرگاه افرادی، از روی بیاطلاعی از روابط انجمن با دستگاه امنیت اقداماتی علیه برخی از فعالان حجتیه انجام دادهاند مورد توبیخ دستگاه امنیت و رئیس آن قرار میگیرند:
بهعنوانمثال در توبیخ یکی از مأموران حکومتی که برخوردی با اعضای انجمن داشته آمده است که: «... با آنکه مشارٌالیه (یکی از اعضای انجمن) صراحتاً اعتراف نموده که کلیه سوابق امر توسط گردانندگان انجمن در مرکز در اختیار ساواک قرار گرفته معهذا مرتباً به عناوین مختلف اظهار و مورد بازرسی قرار گرفته است. خواهشمند است دستور فرمایید چگونگی و علت احضار نماینده انجمن فوقالذکر را اعلام دارد.» [2]
اسناد فوق نشان میدهد که تا چه اندازه روابط انجمن با دستگاه امنیتی شاه نزدیک بوده است. بدون تردید اگر آنها کوچکترین خطری احساس میکردند به شدت با انجمن حجتیه برخورد میکردند در صورتی که دستگاه امنیتی خود به حمایت و تشویق آنها پرداخته است. علیاکبر پرورش درباره عکسالعمل دستگاه امنیت از استعفای خود از انجمن حجتیه میگوید: «وقتی ساواک متوجه شده بود که من از انجمن کنار رفتهام همین نادری [از مسئولان عالیرتبه دستگاه امنیت] ملعون ما را خواست و خیلی فحاشی کرد و گفت چرا دیگر در انجمن نیستی». [3]
پینوشت:
[1]. سند به این شرح است که: «پیرو نامه شماره (20171/12525-17/1/36) سازمان اطلاعات و امنیت تهران، خواهشمند است دستور فرمایید از هرگونه اقدام و نظراتی که نسبت به اعضای پنج نفر یادشدگان در نامه پیروی مذکور به عمل خواهند آورد، این واحد را نیز آگاه سازند. ضمناً چون تجمع نامبردگان جنبه ضدیت با مسلک بهایی را دارد و برابر اطلاع حاج شیخمحمود ذاکر زاده تولایی معروف به حلبی از گردانندگان این جلسه با بخش 21 سازمان اطلاعات و امنیت تهران همکاریهایی دارد اصلح است هرگونه اطلاعی در مورد جلسه متشکله را قبل از احضار بقیه از مشارٌالیه استفسار نمایند.» (رئیس واحد اطلاعاتی کمیته مشترک ضد خرابکاری، ناصری 23/1/36.
[2]. محمدرضا اخگری، ولایتیهای بی ولایت، ص25.
[3]. اکبری آهنگر، رضا، مروری بر تاریخچه و تفکرات انجمن حجتیه، ص117، انتشارت سوره.
افزودن نظر جدید