آیا نفرین اشخاص سرانجام به خودشان باز می‌گردد؟

  • 1397/01/18 - 15:04
آنچه از کلام خداوند و روایات اهل‌بیت(علیهم‌السلام) برمی‌آید این است که لعن و نفرین در اسلام جایگاه‌ مختلفی دارد، در بعضی موارد نکوهیده و ناپسند شمرده شده و درجایی دیگر بجا و ابزاری برای دادخواهی به شمار می‌رود ولی آنچه که طاهری در شبهه عرفان خود در مورد لعن و نفرین از آن یاد می‌کند، برداشت غلطی از کلام خدا و اهل‌بیت است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شبهه‌ای که در شبهه عرفان حلقه مطرح است و طاهری و مسترهای وی به مخاطبینشان القاء می‌کنند، این‌چنین است که هرگونه لعن و نفرین را مذموم و نکوهیده می‌دانند، تا جایی که قائل‌اند که باید انسان‌های شرور را نیز مشمول دعای خیر خود قرار داد. وی درجایی می‌گوید: «وقتی دید، لعن و نفرین باشد. تشعشع منفی است و افراد را درگیر می‌کند و چون طلب مغفرت نکردیم برای همین خودمان هم گرفتار می‌شویم.»[1] این درحالی‌ است که از روايات اهل‌بیت(علیهم‌السلام) چیز دیگری می‌توان برداشت کرد. به این ترتیب که لعنت و نفرين بر چهار قسم است: لعنت حرام، مكروه، جايز و مستحب.

لعنت حرام عبارت است‌ از:
لعنت مؤمن و كسى كه مستحق لعنت نيست حرام مى‏باشد. رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند: «هرگاه لعنت از دهان لعنت‏گر خارج شود نگاه مى‏كند، اگر راهى به‌سوی آن چيزى كه متوجه آن شده است يافت به طرفش مى‏رود وگرنه به‌طرف كسى كه از دهانش خارج شده است برمى‏گردد».
امام باقر(سلام‌الله‌علیه) فرمودند: «از لعنت كردن مؤمن بپرهيزيد كه به خودتان برمى‏گردد». حتى شخصى كسى را كه پيامبر به او حد مى‏زد لعنت كرد، حضرت فرمودند: لعنتش مكن او خدا و رسولش را دوست دارد (گرچه گنه‌کار است).

لعنت مكروه:
لعنت حيوانات است كه انسان حيوانى را لعن كند.

لعنت جايز:
لعنت كافرين[احزاب/64]، لعنت ظالمين و كسانى كه به خداوند دروغ مى‏بندند[هود/18]، لعنت مردان زن‏نما و زنان مردنما، بدعت آورندگان در دين، قصاص كسى كه جرم مرتكب نشده است، كسى كه پدر و مادر خويش را لعن كند، رشوه دهنده و رشوه‏ستان و واسطه ميان آن دو، كسى كه بين مرد و زنى سعايت كند تاميان آن‌ها جدايى افكند، كسى كه ميان مؤمنان سخن‏چينى كند، كسى كه تقدير خدا را دروغ بداند، رباخوار و ربادهنده و گواهان بر ربا، كسى كه احترام مسجد را نگه ندارد، زن آوازهخوان و... .[2]

لعنت مستحب:
لعنت به كسانى كه خدا و رسولش را اذيت كنند[احزاب/57]، كسانى كه به زنان پاک‌دامن و مؤمن تهمت زنا مى‏زنند[نور/23]، كسانى كه دشمن دين و اهل‏بيت پيامبر(سلام‌الله‌علیها) هستند.[3]

بنابراين می‌توان گفت: به‌طورکلی نفرين نمودن نسبت به دوستان و اطرافيان كار پسندیده‌ای نيست. انبياء و اولیاء الهی جز در موارد نادرى كه مجبور می‌شدند، قوم خويش را نفرين نمی‌نمودند. ايشان در اغلب موارد حتى نسبت به كسانى كه به ايشان ستم روا می‌داشتند و از پذيرش هدايت روى برمی‌تافتند، دعا می‌نمودند و از خداى متعال براى آن‌ها هدايت و مغفرت می‌خواستند.

نفرين در حقيقت نوعى انتقام گيرى از كسى است كه ستمى از او به ما رسيده است. در فرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غصب و انتقام خصوصاً نسبت به مؤمنين و نزديكان ترجيح داده شده است.
و همچنین در عفو لذتى است كه در انتقام نيست، همان‌گونه كه رحمت الهى برغضبش سبقت دارد. مسلماً هیچ‌یک از مؤمنان سزاوار
نفرين و بدخواهى برادر مؤمن خويش نيست، بنابراين شما می‌توانید با دعاى خير در حق كسى كه او را نفرين نموده‌اید، عمل خويش را جبران نماييد «ان الحسنات يذهبن السيئات»[هود/114] به‌درستی كه خوبی‌ها بدی‌ها را خواهد پوشانيد. و به هیچ‌وجه لازم نيست كه او را در جريان نفرين خود قرار دهيد.

البته نفرين نوعى دعا است ولى دعا براى دور شدن كسى از خير و رحمت و سعادت است و اگر شرايط دعا در آن جمع باشد و نفرين به‌جا و به مورد باشد اين دعا نيز با خواست خداوند اجابت می‌گردد.
در قرآن كريم نيز نمونه‌هایی از نفرين انبيا(علیهم‌السلام) وجود دارد كه مورد اجابت خداوند قرار گرفته است مثل نفرين حضرت نوح(علیه‌السلام) در مورد كفار و مشركان: «وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا »[نوح/27] پروردگارا بر روى زمين هيچ كافرى باقى مگذار چون اگر آن‌ها در زمين باقى بمانند بندگانت را گمراه می‌سازند و از آن‌ها تنها فرزندانى گنه‌کار و كافر به وجود می‌آید.

 البته اين در هنگامى بود كه حضرت نوح(علیه‌السلام) حجت را کاملاً بر آن‌ها تمام كرده بود و آن كافران با گستاخى و لجاجت در برابر حق ايستادگى می‌کردند و باعث گمراهى ديگران می‌شدند. اگر قدرت روحى و ظرفيت انسان زياد باشد و با چشم مهربانى و دلسوزى و شفقت به انسان‌ها نگاه كند معمولاً كمتر ديگران را نفرين می‌کند.
مطالعه زندگى پيامبران و امامان معصوم(علیهم‌السلام) و پيروان واقعى آن‌ها كه باوجود تحمل اذيت و ظلم و آزار از ديگران، براى آن‌ها دل می‌سوزاندند و طلب هدايت می‌کردند و بدى آن‌ها را با خوبى پاسخ می‌دادند، می‌تواند ظرفيت و تحمل انسان را در برابر آزار و ظلم ديگران بيشتر نمايد چون آن‌ها الگوها و رهبران ما هستند و ما بايد در همه امور البته به‌اندازه ظرفيت و گنجايش درونى خود از آن‌ها تبعيت و پيروى نماييم.

پی‌نوشت:
[1]. جزوه‌ی کمیته عرفان، محمدعلی طاهری، جلسه سیزدهم، 1388، بی‌نا.
[2]. ری‌شهری، ميزان‏الحكمه، ج11، ص5324، نشر دارالحدیث، 1389.
[3]. شیخ حرّ عاملی، وسائل‏الشيعه، ج 4، كتاب الصلاه، ابواب التعقيب، مؤسسه‌ی آل البیت‌، قم‌، 1416ه‍‌ق.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.