نمونهای از جهل بهاءالله
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علم به تمام موجودات و اشیاء ادعایی است که جناب حسینعلی نوری برای خود اعلام داشته و میگوید: «إنّا قَرَأنا کُتُبَ القَومِ وَ ما اطَّلَعنَا بِما عِندَهُم مِنَ العُلُومِ...؛(اسرارالآثار خصوصی، ج 1، ص 191) ما هرگز کتابهای این قوم را نمیخوانیم و از آنچه از علوم نزد ایشان است، به این وسیله آگاهی نمییابیم؛ بلکه هر زمان بخواهیم بر نظرات حکیمان و دانشمندان اطلاع یابیم. تمام آنچه در عالم وجود دارد و در کتابها و الواح مختلف آمده است، در لوحی در مقابل پروردگارت قرار میگیرد که ما آن را میبینیم و از روی آن مینویسیم». اما وی در جای دیگری، در بیان شرح حال محمدکریم خان کرمانی میگوید: «این بنده چون ذکر او بسیار شنیده بودم اراده نمودم که از رسائل او قدری ملاحظه نمایم. هرچند این بنده اقبالی به ملاحظهی کلمات غیر نداشته و ندارم ولیکن چون جمعی از احوال ایشان سؤال نموده و مستفسر شده بودند، لهذا لازم گشت که قدری در کتب او ملاحظه رود و جواب سائلین بعد از معرفت و بصیرت داده شود... با وجود این کتاب را طلب نموده و چند روز معدود نزد بنده بود و گویا دو مرتبه در او ملاحظه شد. از قضا مرتبه ثانی...».(ایقان، صص 122-121)
حال اعتراف به جهل نسبت به این کتاب و مطالعهی دومرتبهی او چه معنی میدهد؟!
پینوشت:
اسدالله مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، بیجا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع.
حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: مؤسسه ملّی مطبوعات بهائی آلمان، 1988.
افزودن نظر جدید