بهائیت و ادعای امی بودن بزرگانش
بهائیان سعی کردهاند امتیازات بزرگانِ اسلام را برای خود قائل شوند و از این راه، خود را صاحب آیین جدیدی بدانند و در این راه ادعا میکنند که حسینعلی نوری، امّی بود. در حالیکه نمیتوانند این را اثبات کنند و این ادعا با حرف بزرگانِ خود در تعارض است و اگر هم اثبات شود چون معلوماتی ارائه نکردند، برای آنها امی بودن دلیلی به حساب نمیآید.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اگر در آموزههای مکتب بهائیان بررسی اجمالی داشته باشیم به صورت واضح به این نکته میتوان رسید که بزرگان و زمینهسازانِ این آیینِ ساختگی، سعی کردهاند که از نقاطِ کلیدی دین اسلام استفاده کنند و خود را صاحب و دارندهی این امتیازات بدانند و در نهایت بتوانند خود را صاحب شریعت جدیدی معرفی کنند. این در حالیست که معمولاً اگر دین جدیدی از طرف خداوند میآمد، شکلِ معجزات آن دینِ جدید بر اساس نیاز همان روز و معمولاً متفاوت بوده است.
در کتاب اقدس از حسینعلی نوری اینگونه میبینیم که: «انا ما دخلنا المدارس و ما طالعنا المباحث اسمعوا ما یدعوکم به هذه الامی[1]؛ بدرستی که ما در هیچ مدرسهای داخل نشدهایم و از مباحث، چیزی مطالعه نکردهایم. بشنوید این امی در آنچه شما را به آن دعوت میکند.»
و همین ادعا در مورد حسینعلی نوری، در کتاب مفاوضات عبدالبهاء هم آمده است که میگوید: «در میان طائفهی شیعیان عموماً مسلّم است که ابداً حضرت (بهاءالله) در هیچ مدرسهای تحصیل نفرمودند و نزد کسی اکتساب علوم نکردند.»[2].
به بهائیان باید گفت که این ادعای شما با سخنان خیلی از نزدیکان و حرفهای بسیاری از بزرگانِ عقیدهی خودتان در تعارض است. آنها امی بودن و درس نخواندنِ حسینعلی نوری را انکار کرده اند.
از جمله کسانی که اُمی بودنِ حسینعلی نوری را رد کرده است، عزیه خانم نوری، مؤلف تنبیه النائمین و خواهر حسینعلی نوری است که در کتابش میآورد: «کسی که از بدایت عمر از صرف و نحو و معانی بیان آگاه بوده... واز مطالب حکماء و عرفاء مستحضر، شب و روز با عرفاء و دراویش، محشور و در نظم نویسی معروف و مشهور بوده است... و بعد از مصاحبت تمام وقت با بزرگانِ دین ... و چنین کسی که بعد از چهارده سال ممارست در کتاب بیان و کلمات حضرت اعلی و توقیعات مبارکه بیاید ادعای زبان فطرت نماید، احمق آن شخص است که به این دعوی گوش دهد.»[3].
از طرفی، حسینعلی نوری، سالها قبل از اینکه ادعای امی بودن کند و حتی سالها قبل از اینکه علیمحمد باب، ادعای امی بودن کند، به برادرانِ کوچکتر خود تعلیم مشق میداده است[4]، در حالیکه در آن زمان هیچکس از علم لدنی او حرفی نزده است و یا از علمِ او اظهار تعجب نکرده است.
بزرگانِ زیادی تحصیل علمِ حسینعلی نوری را گزارش کردهاند که به همین دو مورد بسنده میکنیم. مهم ایناست که بدانیم ادعای امی بودن برای این افراد، نه قابل اثبات است و نه دردی را از آنها دوا میکند. زیرا معلوماتی ارائه نکردند که بتوان این علوم را به خداوند نسبت داد.
پینوشت:
[1]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص101.
[2]. عبدالبهاء، النورالأبهی فی مفاوضات عبدالبهاء، نسخهی الکترونیکی، ص19.
[3]. عزیه خانم نوری، تنبیه النائمین، نسخهی الکترونیکی، ص21.
[4]. عبدالبهاء در کتاب خودش از قول میرزا موسی کلیم (برادر بهاء و صبح ازل) خطاب به صبح ازل نقل میکند که میرزا موسی در نصیحت به برادرش از او میخواهد که از مخالفت با حسینعلی دست بردارد و میآورد که: «گفت ای برادر اگر دگران پی به حقایق مبارک نبردند، امر در پیش من و تو مشتبه نیست... الطاف جمال مبارک را فراموش کردهای که من و تو را تربیت مینمودند... وشب روز املاء و انشاء تعلیم میدادند و...» عبدالبهاء، تذکره الوفاء، نسخهی الکترونیکی، ص138
افزودن نظر جدید