جایگاه اخلاق در بهائیت

  • 1395/01/19 - 22:15
افراد فرقه‌ی ضاله‌ی بهائیت، از اخلاق نیکو، به عنوان یک حیله‌ی تبلیغی استفاده می‌کنند و از این طریق، عده‌ای را جذب فرقه‌ی خود می‌کنند، اما باید توجه داشت که در تاریخ و احکام بهائیت شاهد بداخلاقی‌های بسیاری هستیم، نظیر جنایات و کشتارهای این فرقه، فحاشی سران آن به یکدیگر و دیگران و حکم غیرانسانی طرد روحانی است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رهبر بهائیان، شوقی‌افندی، گفته است: «ای اهل عالم، همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار، به عالم انسانی مهربانی کنید و به نوع بشر مهرپرور گردید».[1] اعضای فرقه‌ی بهائیت در ظاهر، افرادی بسیار اخلاق‌گرا و خوش اخلاق هستند و شاید این سؤال پیش بیاید که بهائیت عجب آئین خوب و پیروان خوبی دارد! حتی ممکن است به واسطه‌ی برخورد با اعضای این فرقه و مشاهده‌ی اخلاق نیکو از ایشان، موجب گرایش برخی، به فرقه‌ی بهائیت شود. ما در اینجا به بررسی علت اخلاق‌گرایی در بهائیت می‌پردازیم و اینکه آیا واقعاً بهائیان آن‌گونه که ادعا دارند، خود و رهبران‌شان مقید به اخلاق نیکو هستند یا خیر؟
با بررسی تاریخ این فرقه، شاهد اعمالی خلاف اخلاق و حتی خلاف انسانیت از این فرقه هستیم که گاهی زبان از گفتن آن شرم دارد. با توجه به اینکه اعضای برخی ادیان با رسیدن به قدرت و حکومت، جنایاتی مرتکب شده‌اند، نظیر جنایات اشَوَنان زرتشتی در تازش به ترکستان [2] و یا مسیحیان در قرون وسطی [3]؛ اما جالب توجه است که فرقه‌ی بهائیت در طول تاریخ با اینکه حکومتی نداشته و در نهایت ضعف بوده، جنایت‌های بسیاری مرتکب شده است. حال توجه شما را به برخی از اعمال منافی اخلاق و خلاف انسانیت این فرقه جلب می‌کنیم:
از جمله‌ی جنایات این فرقه؛ کشتار، خون‌ریزی و غارت سرکردگان بابی و بهائی در ماجرای قلعه شیخ طبرسی مازندران، ترور شهید ثالث از علمای بزرگ شیعیان، ترور نافرجام ناصرالدین شاه قاجار، ترور رقیب‌هایشان (کسانی که ادعای جانشینی باب را داشتند، توسط حسینعلی‌بهاء و برادرش صبح‌اَزل به قتل می‌رسیدند)، ترور و غارت اموال زوار امیرالمؤمنین و امام حسین (علیهما‌ السلام) و... است.[4]
بعلاوه؛ رهبران بهائی برای به دست آوردن ریاست، با یکدیگر به درگیری و نزاع می‌پرداختند و به هم فحاشی کرده و تهمت‌های ناروا نسبت می‌دادند، حتی یکدیگر و سایرین را به خَر، گوساله، مشرک بالله، جُعل (حشره‌ای که روی مدفوع می‌نشیند)، شیطان، مگس، سگ، خوک، حرام‌زاده، سوسک، کرم خاکی، خفاش، جغد، کلاغ، روباه و گرگ تشبیه کرده‌اند. [5]
همچنین از مسائل منافی اخلاق در فرقه‌ی بهائیت، مسأله‌ی طرد روحانی در درون ایشان است، به این صورت که اگر شخصی بهائی، به بطلان فرقه‌اش پی برد و از بهائیت روی گردان شد، شامل طرد روحانی می‌شود و هیچ‌کس از نزدیکانش حق ندارند با او معامله، رفت و آمد و حتی گفت‌گو کنند. عباس اَفندی از رهبران بهائیت نوشته است: «... اَيادی اَمرالله بايد بيدار باشند، به محض اينكه نفسي بنای اعتراض و مخالفت با ولي اَمرالله گذاشت، فوراً آن شخص را اِخراج از جمع اهل بهاء نمايند و ابداً بهانه‌ای از او قبول ننمايند، چه بسيار كه باطل محض به صورت خِير درآيد تا اِلقای شبهات كند».[6] حال باید پرسید که جدا کردن فرزند از مادر، برادر از برادر و خویشان از یکدیگر، با کدام اصول اخلاقی جور درمی‌آید که بهائیان ظاهرساز، مدعی آن هستند.
بنابراین با توجه به اینکه اخلاق و انسانیت در آئین بهائی بسیار سبک شمرده شده است، رعایت ظاهری برخی اصول اخلاقی توسط پیروان ایشان در زمان کنونی، تنها حیله‌ی تبلیغی‌ای بیش نیست که برای فریب عوام الناس به کار می‌برند.

پی‌نوشت:

[1]. عباس‌افندی، مکاتیب، ص ۱۶۰.
[2]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: جنایات اشَوَنان زرتشتی در تازش به ترکستان
[3]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی:جنایات مشابه آل سعود و کلیسا
[4]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: بهائیت حامی صلح یا خشونت
[5]. مسعود بسیطی، زهرا مرادی و حسین آخوندعلی، آواز دُهُل (پژوهشی در تعالیم میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله)، بی‌جا: چاپ دوم، پاییز 1394، ص 134-133.
[6]. عباس افندی، الواح وصايا، ص ۲۶.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.