عهدینی که با هم بر سر یک پیمان نیستند!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جریان مسیحیت تبشیری خود را حامل پیام خداوند، میداند. مسیحیت گونهای پیام و اعلان*، برای یهودیان داشت. این پیام از طریق مکتوباتی، یعنی از طریق متون مقدس دست به دست به مسیحیان امروزی رسیده است. آن گونه که از متون مقدس مسیحیان استفاده میشود، پیام اصلی مسیحیت دراینباره آن است که خدا در حضرت مسیح به صورت خاصی برای بشر تجلی کرده است.[1] پاننبرگ با پیروی از سنت کلاسیک الاهیات، تصدیق میکند که تمامی الاهیات نظاممند، اساساً در مورد آموزهی خداست. در واقع خدا، موضوع مطالعهی تمام الهیات است. اگرچه علم اصول اعتقادات مسیحی از پرداختن به آموزهی خدا فراتر میرود و مباحثی چون انسانشناسی، کلیسا شناسی و مباحث مشابه را نیز در بر میگیرد، همهی این مباحث به آن موضوع فراگیر مربوط میشوند.[2]
الاهیدانان، مفسران کتاب مقدس و کشیشان مبلغ و مروج مسیحیت پولسی/تبشیری یکی از متون و بهتر است بگویم اولین منبع معرفتشناختیشان را کتاب مقدس قرار دادهاند. مسیحیت سه شاخهی اصلی و شناختهشدهتر دارد. کلیسای کلیسای کاتولیک یکی از سه شاخه اصلی مسیحیت است. کلیسای کاتولیک با بیش از یک میلیارد نفر پیرو بزرگترین شاخه از کلیسای مسیحی شناخته میشود.
برای اصول عقاید کاتولیک سه منبع وجود دارد که عبارتاند از کتاب مقدس، سنت و تعلیمات رسمی کلیسا. ارتباط میان کتاب مقدس و سنت بر شورای ترنت (۱۵۴۵-۱۵۶۳) متکی است. این دو از نظر «ارزش» دارای رتبه واحدی هستند که باید نسبت به هر دو «به طور یکسان احترام و اخلاص قایل شد». سنت عبارت است از مجموع شعایر و اصول عقایدی که از حواریون دست به دست رسیده و آنها نیز آن را به طور شفاهی از خدا یا روحالقدس دریافت داشته بودند. عنوانی که به این سنتها دادهشده عبارت است از «سنتهای غیر مکتوب» که دست به دست گشته تا به ما رسیده است.[3] منابع و مآخذ اصول اعتقادی ارتودکس نیز عبارتاند از کتاب مقدس و سنت.[4]
در باب نوع نگاه مسیحیان به کتاب مقدس، آقای توماس میشل میگوید: «مسیحیان معتقدند که خداوند کتابهای مقدس را به وسیلهی مؤلفان بشری نوشته است و بر اساس این اعتقاد میگویند که کتابهای مقدس، یک مؤلف الهی و یک مؤلف بشری دارند؛ به عبارت دیگر، مسیحیان معتقدند که خدا کتاب مقدس را به وسیلهی الهامات روحالقدس تألیف کرده است و برای این منظور مؤلفانی از بشر را برای نوشتن آنها برانگیخته و آنان را در نوشتن به گونهای یاری کرده که فقط چیزهایی را که او میخواسته است، نوشتهاند».[5] آقای دیوید بست هم مینویسد: «به همین ترتیب، مسیحیان همه جا و همه وقت بر این باور توافق داشتهاند که کتاب مقدس بر خلاف دیگر کتابهایی که نوشته شدهاند به صورت منحصر به فرد کلام خداست».[6] او معتقد است که اگر کتاب مقدس کلام مکتوب خدا باشد، میبایست تمامی آن را قبول کرد، به آن ایمان داشت و از آن پیروی نمود.[7]
کتاب مقدس مشتمل بر عهدین (عتیق و جدید) است. مجموعهی عهد عتیق در روندی تاریخی از میان کتابهای موجود گزینششده و به گونهای قانونی و رسمی اعلام گشته است.[8] موضع بیشتر الاهیدانان مسیحی، از یک سو، «تأکید بر پیوستگی» میان عهدین و از سوی دیگر، تمایز میان آنهاست. کالون بحثی روشن و مخصوص دربارهی پیوند میان آنها ارائه داده است که هم اکنون بدان میپردازیم. کالون معتقد است که میان عهد عتیق و عهد جدید «نوعی پیوستگی و همگونی اساسی» وجود دارد. کالون بر این باور است که هر دو عهد در اساس «عین یکدیگرند».[9]
عهد جدید هم که بخش کمترِ کتاب مقدس را به خود اختصاص داده دارای کتب و نامههایی است که یکی از آنها کتاب «اعمال رسولان» است. توماس میشل الاهیدان مسیحی در معرفی کتاب «اعمال رسولان» میگوید: «کتاب اعمال رسولان حوادث مربوط به رشد و بالندگی گروه مسیحیان نخستین به دست روح خدا را روایت میکند. این بالندگی نه تنها افزایش شمار مسیحیان، بلکه تجربههای شخصی، ماهیت و رسالت دین را نیز شامل میشود. گاهی کتاب اعمال رسولان را "انجیل روح" مینامند. همچنین این انجیل نشان میدهد که چگونه مسیحیان از فرقهای یهودی و کوچک که به "مسیح بودن" عیسی اعتقاد داشت، به گروهی جهانی که از یهودیت فاصله گرفته بود، متحول شدند. علاوه بر این، لوقا در کتاب اعمال از ضمیر اول شخص مفرد بسیار بهره میگیرد و این نشان میدهد که وی شخصا شاهد بسیاری از حوادث کتاب خود بوده است».[10]
با توجه به مطالب و مستندات فوق -از نگاه الاهیاتی و نیز منطقی- مسیحیان بایستی ملتزم به مجموع کتاب مقدس بوده و شناختهایشان را بر مبنای بافت کل کتاب مقدس و به نحوی منسجم از درون تمامی بافت آن سامان دهند؛ اما به گمانم در این راه با مشکلی جدی مواجه شوند. واقعیت آن است که عهد عتیق و جدید ناهمخواناند.[11] به طور نمونه به این موارد بنگرید:
1
1-1 «پس خداوند موقعیت سلطنت یهوشافاط را تحکیم نمود... یهوشافاط با دل و جان، خداوند را خدمت میکرد. او بتکده های روی تپهها را خراب کرد و بتهای شرم آور اشیره را درهم شکست»[12].
۱-۲ «یهوشافاط در سن سی و پنج سالگی بر تخت نشست و بیست و پنج سال در اورشلیم سلطنت کرد... او هم مثل پدر خود آسا مطابق میل خداوند عمل میکرد به جز در یک مورد و آن اینکه بتخانههای روی تپهها را از بین نبرد»[13]. در این مورد همچنانکه مشهود است طبق یک گزارش (مورد ۱-۱)، یهوشافاط بتکدههای روی تپهها را خراب کرده؛ اما گزارشی دیگر (مورد۲-۱)، میگوید که بتخانههای روی تپهها را از بین نبرده است!
۲
۲-۱ «آنکه دور باشد به وبا خواهد مُرد و آنکه نزدیک است به شمشیر خواهد افتاد و آنکه باقی مانده و در محاصره باشد از گرسنگی خواهد مُرد و من حدّت خشم خود را بر ایشان به اتمام خواهم رسانید»[14].
۲-۲ «شمشیر در بیرون است و وبا و قحط در اندرون. آنکه در صحرا است به شمشیر میمیرد و آنکه در شهر است قحط و وبا او را هلاک میسازد.»[15]. این هم یک نمونهی دیگر است که در آن بین دو روایت و مقایسهیشان، تفاوت به چشم میخورد. در جایی (مورد ۱-۲)، عقاب ِ وبا برای آنانی است که دور (بیرون) اند، و در جایی دیگر (۲-۲)، همین عقاب (وبا) برای آنان که اندرون (نزدیک) اند.
۳
۳-۱ «یهویاکین هیجده ساله بود که پادشاه یهودا شد و سه ماه در اورشلیم سلطنت کرد»[16].
۳-۲ «یهویاکین هشت ساله بود که پادشاه شد و سه ماه و ده روز در اورشلیم سلطنت کرد»[17]. این مورد هم تفاوت فاحشی را در زمان پادشاهی یهویاکین (هیجده در ۱-۳ و هشت سالگی در ۲-۳) نمودار میسازد.
4
4-1 در عهد قدیم آمده است که بنیاسرائیل پس از فتح سرزمین کنعان، «استخوانهای یوسف را که بنیاسرائیل از مصر آورده بودند در شکیم، در حصۀ زمینی که یعقوب از بنیحمور، پدر شکیم به صد قسیطه خریده بود، دفن کردند، و آن ملک بنییوسف شد».[18]؛
4-2 اما در کتاب اعمال رسولان میگوید که آن مقبره را ابراهیم خریده بود: «و ایشان را به شکیم برده، در مقبرهای که ابراهیم از بنیحمور، پدر شکیم به مبلغی خریده بود، دفن کردند»[19].
نتیجه آنکه کتاب مقدس دارای تناقضات، ناهمخوانیها و ابهامات مختلفی است که هر کدام بخشی و یا کل کتاب را نشانه رفتهاند. نقادان و محققان جدیدِ کتاب مقدس اشکالات محتوایی مهمی بر عهد قدیم وارد کردهاند،[20] و در مورد عهد جدید نیز یکی از پرسشهایی که به نحو جدی ذهن منتقدین را به خود معطوف کرده این است که چرا از میان تمامی اناجیل این چند انجیل بایستی معتبر باشد؟ اگر اعتبار و حجیت کتب را کلیسا مشخص میکند، تکلیف اعتبار کلیسا را چه منبعی مشخص میکند؟ مشکل دور چگونه قابل حل است؟[21]
پینوشتها:
* Proclamation
[1]. قائمی نیا، علیرضا، راز زدایی از پیام متن (هرمنوتیک بولتمان و گستره راز زدایی در تفسیر متون دینی)، فصلنامه قبسات؛ شماره 17.
[2]. گرنز، استنلی، اولسن، راجر، الاهیات مسیحی در قرن بیستم، مترجمان: روبرت آساریان، میشل آقامالیان، تهران، نشر ماهی، 1389، ص 288.
[3]. مولند، اینار، جهان مسیحیت، ترجمهی محمدباقر انصاری و مسیح مهاجری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۷، ص ۸۹.
[4]. همان، ص 49.
[5]. میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمهی حسین توفیقی، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۷، ص ۲۶.
[6]. دیوید، ایراداتی به مسیحیت (پاسخ کتاب مقدس به هشت ایراد بر ایمان مسیحی)، ص ۳۳.
[7]. همان، ص 34.
[8]. سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، سیری در ادیان زندهی جهان، قم: آیت عشق، 1383، ص 178.
[9]. مک گراث، الیســتر؛ درسنــامهی الهیات مسیحی؛ بهروز حــدادی، انتشـــارات دانشگاه ادیان و مذاهـــب، ج 1 ص 258-259.
[10]. میشل، توماس، کلام مسیحی، ص 48.
[11]. حقانی فضل، محمد، خطاناپذیــری کتاب مقدس از دیدگاه مسیحـیــان، قم:انتشارات دانشـگاه ادیان و مذاهـــب، 1392، ص 144.
[12]. دوم تواریخ ۱۷: ۵.
[13]- اول پادشاهان ۲۲: ۴۲.
[14]- حزقیال ۶: ۱۲.
[15]- حزقیال ۷: ۱۵.
[16]- دوم پادشاهان ۲۴ : ۸.
[17]- دوم تواریخ ۳۶ : ۹.
[18]- یوشع 24 : 32.
[19]. اعمال رسولان 7 : 16.
[20]. سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، سیری در ادیان زندهی جهان، ص 179.
[21]. بنگرید به «نقد اعتبار سنجی عهد جدید».
افزودن نظر جدید