چگونگی دلالت کلام عیسی (ع) بر الوهیت خود
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیان معتقدند که عیسی خداست؛ و بر این ادعای خود مستنداتی از کتاب مقدس نیز ارائه دادهاند. به گفته خود مسیحیان، عیسی مسیح (علیه السلام) در هیچ جا صراحتاً اقرار به خدایی خود نکرده است؛ اما برخی از کلام مسیح مَجازاً به خدا بودنشان دلالت میکند. ازجمله مهمترین و واضحترین جملات منسوب به مسیح که مَجازاً به خدا بودن ایشان دلالت میکند، این است که مسیح فرمودند: «من و پدر یک هستیم [۱]»؛ اما حقیقت این است که به استناد کتاب مقدس این کلام مسیح مَجازاً هم به خدایی ایشان دلالت نمیکند و اشکالات اساسی بر آن وارد است.
اولاً باید گفت که منظور از وحدت در کلام مذکور، وحدت در هدف است چنانکه دراثنای دعای که عیسی (علیه السلام) با خدا انجام میدهد این یک بودن و وحدت را به حواریون نیز اطلاق میکند. «تا همه یک گردند چنانکه تو ای پدر، در من هستی و من در تو تا ایشان نیز در ما یک باشند تا جهان ایمان آرد که تو مرا فرستادی [۲]»؛ و چارهای نیست که این وحدت را مجازاً وحدت در هدف بدانیم و الا باید حواریون را نیز مانند خدا و عیسی (علیه السلام) از اقانیم دانست و هیچکس به این امر قائل نیست.
ثانیاً پس از اینکه مسیح فرمود «من و پدر یک هستیم»، یهودیان گفتند که چون تو انسان هستی و خود را خدا نامیدی ما تو را سنگسار میکنیم؛ و عیسی در توضیح ادعای خود به یهود گفت که در کتاب تورات خدا شما را نیز خدایان نامیده است: «یهودیان در جواب گفتند، به سبب عمل نیک، تو را سنگسار نمیکنیم، بلکه به سبب کفر، زیرا تو انسان هستی و خود را خدا میخوانی. عیسی در جواب ایشان گفت، آیا در تورات شما نوشته نشده است که من گفتم شما خدایان هستید؟ [۳]»؛ و حضرت اشاره به این آیه از عهد عتیق کرده است: «من گفتم که شما خدایانید و جمیع شما فرزندان حضرت اعلی. لیکن مثل آدمیان خواهید مرد و چون یکی از سروران خواهید افتاد! [۴]» و دلالت این کلام در رد ادعای الوهیت عیسی واضح است.
علاوه بر این دو اشکال، به فرض حتی اگر بپذیریم که این کلام مَجازاً بر خدا بودن عیسی دلالت میکند باید گفت که اقوال دیگری از مسیح ذکر شده است که صراحتاً دلالت بر این دارند که او خود را فرستاده خدا میداند نه فرستنده و خودِ خدا؛ و پر واضح است که در تزاحم بین نص صریح با قول مجازی، قول مجازی مطرود و مردود است. عیسی در جایی چنین میفرماید: «از آسمان نزول کردم نه تا به اراده خود عمل کنم بلکه به اراده فرستنده خود [۵]»؛ و در جای دیگر چنین فرموده است: «تعلیم من از من نیست بلکه از فرستنده من [۶]»؛ با کاوش در کتاب مقدس امثال این آیات و کثرت آن مشهود است و بدیهی است که فرستاده با فرستنده نمیتواند در یک رتبه وجودی قرارگرفته و هر یک، یک ضلع اقانیم ثلاثه باشد.
پینوشت:
[۱]. یوحنا ۱۰: ۳۰.
[۲]. یوحنا ۱۷: ۲۱.
[۳]. یوحنا ۱۰: ۳۳، ۳۴.
[۴]. مزامیز ۸۲: ۶، ۷.
[۵]. یوحنا ۶: ۳۸.
[۶]. یوحنا ۷: ۱۶.
افزودن نظر جدید