کوروش بزرگ، زرتشتی نبود!

  • 1392/03/07 - 01:22
هیچ دلیل عقلانی و تاریخی بر زرتشتی بودن کورش وجود ندارد. بلکه طبق اسناد تاریخی، کورش خدایان مختلفی را پرستش می‌کرد که یکی از آنان بت مردوک (به معنی گوساله) و دیگری بعل بود. جالب اینکه هخامنشیان، یک خدای دیگری را نیز پرستش میکردند به نام آلیلات که پرستش این خدا را از عرب‌ها یاد گرفته بودند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیا کورش دوم (مشهور به کوروش بزرگ) فردی زرتشتی بود یا خیر؟ در این نوشتار به این مسأله خواهیم پرداخت که کورش بزرگ، زرتشتی نبود. دلایل، شواهد و قرائنی ارائه خواهیم کرد که نشان می‌دهد کورش، بی‌تردید زرتشتی نبود.

- در منابع یونانی به ویژه از نگاه هرودوت (Herodotus)، پارس‌ها، چندگانه پرست بودند. از جمله یکی از خدایان آن‌ها، آلیلات (Alilat) نام داشت که پرستش این خدا را از عرب‌ها آموخته بودند.[1] گزنفون (Xenophon) دیگر تاریخ‌نگار یونانی هم دقیقاً اشاره می‌کند که کورش چندگانه پرست بود. او بارها تصریح می‌کند که کورش خدایان را می‌پرستید و برای آنان قربانی می‌کرد.[2]

- در منابع زرتشتی هم که ابداً و مطلقاً نام کورش به عنوان شاه ایران نیامده است. امروز، برخلاف تبلیغات دروغ موبدان زرتشتی و باستانگرایان (که مدعی هستند عرب‌ها همه کتاب‌ها را به آتش کشیدند) لیکن هزاران صفحه از متون فارسی میانه زرتشتی، از دوران پیش از اسلام و نیز عصر اسلامی باقی مانده است ولیکن نام کورش در این کتاب‌ها به عنوانِ شاه ایران نیامده است. اگر کورش زرتشتی بود، یقیناً نام او در متون و تاریخ شفاهی به عنوان شاه ایران ثبت و ضبط می‌شد.

- طبق یافته‌های باستان‌شناسی کورش زرتشتی نبود. برای نمونه در منشور کورش هخامنشی (همین استوانه مشهور) به بت‌های بعل و مردوک قسم یاد شده است. به ویژه مردوک که خدای آسمان‌ها و زمین خوانده شده و کورش می‌گوید که همواره به دنبال پرستش و نیایش مردوک بوده است. حتی خود را برگزیده وی می‌داند. کورش، مردوک را سرور بزرگ خود می‌خواند و برای تحکیم معبد اسانگیلا، تلاش بسیار می‌کند. در منشور کورش، بیش از 10 مرتبه از مردوک یاد شده است. جالب اینکه امروزه از حیث علمی ثابت شده که مردوک در اصل به معنی گوساله است.[3]

- باز هم از نگاه باستان‌شناسی، ثابت شده است که در مجموعه پاسارگاد (که امروزه مشهور است) نماد یک بعل فینیقی وجود دارد. این بعل هم خدای بت‌پرستان فینیقیه بود که نماد آن در کاخ منسوب به کورش موجود است. به راستی نماد بعل در کاخ منسوب به کورش چه می‌کند!؟ جالب اینکه در تورات و قرآن شدیداً از پرستش و ستایش بعل، نهی شده است. به ویژه در تورات، آنانی که بعل‌پرستی و بعل‌ستایی را ترویج می‌کنند لعنت شده؛ خونشان مباح شمرده شده است.[4] پرستش بت بعل در دیانت زرتشتی جایی ندارد. همین خود نشان می‌دهد که کورش زرتشتی نبود.

- در هیچ کتیبه‌ای از کورش، ابداً نامی از اهورامزدا (خدا در آیین زرتشتی) و مطلقاً نامی از زرتشت وجود ندارد. اگر او زرتشتی بود حداقل در یک سندِ اصیل، نام خدا و پیامبر زرتشتیگری را بر زبان می‌آورد. اما دریغ از کمترین اشارت!

- طبق منابع یونانی، کورش وصیت کرد که بدنش به خاک سپرده شود.[5] این در حالی است که در دین زرتشتی، خاکسپاری ممنوع بوده است. به عبارتی دیگر، زرتشتیان مردگان خود را دفن نمی‌کردند. بلکه درون دخمه‌ها قرار می‌دادند تا خوراک جانداران شوند و این رسم تا همین اوائل دوران حکومت پهلوی برقرار بود. چون زرتشتیان معتقد بودند که خاک عنصری مقدس است و نباید آلوده شود (از همین روی دفن مردگان در خاک را گناهی بزرگ می‌دانستند). حال اگر فرض بگیریم که کورش زرتشتی بوده؛ پس چرا دقیقاً خلاف تعالیم زرتشتیگری وصیت کرده بود؟ همین خود نشان می‌دهد که او زرتشتی نبود.

- ماکس مالوان هم تصریح می‌کند مدرک برای زرتشتی بودن کورش وجود ندارد.[6] از همین روی عرض می‌کنیم کسانی که مدعی زرتشتی بودن کورش هستند، در پی فریب مردم هستند.

یک قاعده عقلانی برخاسته از حکمت وجود دارد که می‌گوید: «یقین، با احتمال و گمان نقض نمی‌شود.» و به عبارتی دیگر، یقین سابق، با شک لاحِق نقض نمی‌شود. یعنی فقط یقین است که می‌تواند یقینِ دیگری را کنار بزند. از آنچه گفته شد، درمی‌یابیم که کورش زرتشتی نبود و یقیناً سندی بر زرتشتی بودن او وجود ندارد. در این میان، مدعیانی که اصرار می‌کنند کورش، زرتشتی بود، باید دلایلی روشن و قانع‌کننده و متقن ارائه کنند. نه اینکه از احتمالات و اما و اگرها سخن بگویند. در مجموع هیچ دلیل عقلانی و تاریخی بر زرتشتی بودن کورش وجود ندارد.

پی‌نوشت:

[1]. بنگرید به: «آیا هخامنشیان عرب‌پرست نبودند؟»
[2]. بنگرید به: «سرنوشت کورش از نگاه گزنفون مورخ يونانى»
[3]. بنگرید به: «کورش هخامنشی و پرستش مردوک»
[4]. بنگرید به: «هخامنشیان و بعل»
[5]. بنگرید به: «سرنوشت کورش از نگاه گزنفون مورخ يونانى»
[6]. ماکس مالوان، تاریخ ایران کمبریج، جلد ۲، قسمت ۱ (کورش بزرگ) ترجمه تیمور قادری، تهران: نشر مهتاب، 1387، ص 494

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام .... واقعا متاسفم برای نویسنده ی سایت که کوروشو فردی یهودی میدونه!!! این نا آگاهی نویسنده رو میرسونه کسی که هیچ اطلاعاتی نداره و به خودش حق قضاوت میده!!! برادر من شما بهتره اول تحقیقی در مورد دین یهود بکنی و تمام کتبشونو مطالعه کنی تا افکار یهودیارو بشناسی سپس با کوروش رو با یک ادم یهودی مقایسه کنی!!! اینکه که کوروش یهودی ها رو از بند ازاد کرد و ازادشون گذاشت و .... هیچ شکی توش نیست اما کوروش فقط یهودی هارو ازاد کرد؟؟ نه بلکه تمام مردمی رو که برده بودند ازاد کرد و تمام اونارو در ازادی عقیده ی خودشون ازاد گذاشت اگه شما کمی در تورات مطالعه کنی میبینی که خدا جز قوم یهود کس دیگه ایی رو ادم حساب نمیکنه و حتی دستور قتل و کشتار غیر یهودیانو بخاطر یهود موجه میدونه ... کوروش کدوم دفه چنین رفتاریو کرد ؟ اول مطالعه کنید سپس صحبت کنید جناب نویسنده چون در مورد تاریخ و شخصیت کوروش هیچ اطلاعی نداری اینگونه جاهلانه قضاوت میکنی در اینکه کوروش زرتشتی بوده هیچ شکی وجود ندارد و او طبق ایین خود رفتار میکرده است(در دین زرتشت ازادی عقیده بیان شده است) پس کوروش و داریوش بزرگ نیز به تمام ادیان احترام میگذاشتن کوروش علاوه براینکه یکتا پرست بوده مرد سیاست نیز بوده است و برای حفظ امپراتوری و ایجاد صلح بسیار زیرکانه عمل مینموده است.... نویسنده کوچولوی ما نمیدونه که کتیبه ی کوروش یک اعلامیه ای سیاسی است نه توجیه دین و اعتقاد شخصی او!!! حتی داریوش بزرگ در کتیبه هایش خود را مزدا پرست نامیده و همه موفقیت های خود را مرهون اهورا مزدا میداند... ولی به همه ادیان مناطق زیر سلطه اش احترام میگذاشته و سعی در ترویج انها می نموده است. به همین دلیل مغان را که در ایران طبقه روحانیون بودند مانند تمام روحانیون سرزمین های دیگر مورد پشتیبانی و تایید قرار داده استهمانگونه که از روحانیون نیت در سائیس مصر و یهوه در بیت المقدس , آپولون در ماگنزیا , مردوک در بابل و .... حمایت کرده است.مغان را هم که نماینده مذهبی یک ملت بودند از نظر مذهبی ازادی داده و انها را تاکید به شرط انکه در خدمت دربار در ایند. سیاست کوروش و داریوش بر این بود که مردم به مذهب متوجه شده و در کار سیاست دخالت نکنند لذا ادیان جوامع را محترم شمرده و کاهنین را تایید میکردند و حتی در همه سرزمین ها قانون ان جامعه را ,که همان کتاب مذهبی انان بود مورد تایید قرار میدادند.جالب است که در زمان داریوش قوانین همه سرزمین ها مجددا تنظیم شد ولی اثری از قانون ایران قدیم تا کنون نیافته اند, یعنی قوانینی که در همه امپراتوری ایران قابل اجرا باشد.دلیل ان است که داریوش مایل بود هر سرزمینی به قوانین خود متکی باشد.مثلا طبق یک پاپیروس مصری داریوش دستور داد در سال سوم سلطنتش ,دانایان ,جنگاوران,روحانیون و نویسندگان مصری جمع شوند تا قوانین مصر را تنظیم و تحریر کنند....یا در زمان خشایار شاه کاهنی بنام غزرا در فلسطین مامور شد تا قانون موسی یا پنج کتاب پنتاتویخ را برای جامعه یهود تنظیم نماید.تاسیس جامعه یهود اصولا نتیجه یک سیاست مذهبی دولت ایران بود و حتی امروز مسلم شده که وضع این قوانین به دستور پادشاه ایران انجام شده است. کوروش و داریوش با این سیاست متوجه ساختن مردم به مذاهب و عدم دخالت در سیاست ,محیطی ایجاد کردند که دویست سال ارامش در این امپاتوری عظیم برقرار گردید. در ان زمان بسیار دور و تاریک که کشت و کشتار و خونریزی و غارت و چپاول , افتخار محسوب میشد , کسانی ظهور کردند که این قضیه را تغییر دادند و شرافت و انسانیت را افتخار دانشتند و به ابادانی سرزمین ها پرداختند. این کارها فقط میتواند کار کسانی باشد که در ادوار تاریک با پیام زرتشت اشنایی یافته است.تا دو هزار سال پس از کوروش و داریوش هم ما به شاهانی نظیر داریوش و کوروش برخورد نمیکنیم . برخورد مردمی و انسانی کوروش و داریوش با مغلوبین در هیچ یک از ادیان ان دوران(حتی یهود) سابقه ندارد و در دولت های همزمان انها بی نظیر است چند نکته ایی را باید متذکر شوم در زمان کوروش و داریوش ادیان دارای کانن شکل گرفته و مشخصی نبودند و مهمترین مشخص مذاهب مختلف خدا یا خدایان انها ,معابد و دستگاه کهانت و اداب و رسوم و قربانی بود.ادیان دارای پایه گذار و پیامبری نبودند و دین بنام خدای بزرگ و معبد ان نامیده میشد.مثلا دین یهود به بنام موسی مشخص نمیگردید بلکه دین یهوه نامیده میشد.سلاطین بابلی و اشوری هم عصر کوروش همیشه نام خدایان خود را ذکر میکردند و اغلب نام خدای بزرگ و یا خدای معبدی که پادشاه به ان وابسته بود در کتیبه ها نام برده میشد و یا شکل او بر فراز سر پادشاه نقش میگردید متاسفانه اغلب افراد مثل با برداشت های زمان خود به برسی موضوع میپردازند,در حالی که حادثه در زمان های بسیار دور رخ داده و باید به زمان و مفاهیم ان به توجیه مساعل پرداخت دوم انکه کوروش و داریوش نیز برای تقویت امپراتوری و قدرت خویش از وجود کاهنین و روحانی نمایان جامعه بهره گیری کرده اند .فتح بابل یک نمونه جالب این سازش است .اثار بدست امده حاکی است که بین پادشاه بابل و کاهنان در سر تقسیم قدرت برخوردهایی به وجود امد و این خادمین را خدا!!!! که قدرت و سود هود را بر همه چیز دیگر ترجیح میدهند با یک فرمانروای خارجی کنار امده تا با سقوط فرمانروای یکه تاز دست انها برای استثمار توده ها باز گردد.کاهنین در زیر پرچم مردوک مردم را تشویق رمیکنند تا مقدم کوروش را گرامی دارند.مسلم است که کوروش باید بگونه ایی رضایت این لاشخوران را جلب کند .اون به ظاهر سر بر استان مردوک خم میکند ولی در واقع دهان کاهنین را میبندد و دستگاه کهانت انها را به زیر سلطه خود در می اورد همانطور با روحانیون سرزمین های دیگر چنین کرد.این سیاست کوروش بزرگ بزرگ را میرساند شما فقط نام مردوک را دیده ایی که بر زبان کوروش جاری شده ولی از اقداماتی که او انجام داده بی خبر است اینکه او برده داری را بر انداخت(کای که خدای یهود و مسلمانان انجام نداد) عبادتگاه ها را از نو ساخت(مانند معبد سلیمان برای یهود) ازادی عقیده را بنیان نهاد و غیره و غیره... که این کارها و اقدامات را کسی میتواند انجام دهد که پیام زرتشت اشنا بوده باشد

درود برشما دوست وهموطن آریایی ‌ چقدر زیبا بزرگی کورش را بیان کردین .ای کاش همه ایرانیها اینو میدونستن

دوشت عزیز چرا نظرمو نذاشتی تو سایت؟؟

زنده باد خون پاك پارسي،زنده باد كوروش پارسي،براي نويسنده اين متن متاسفم واقعا جاي تاسف داره

نژادپرستی و توهم خون پاک عاریایی از سر و روی نظرت می باره! خدا شفات بده!!!‌ خون پاک پارسی!!!!!!!!!! بعضیا واقعن زنجیر پاره کردن!

آقای ارمیا شما دلیلی دارید که کورش زرتشتی بوده؟ به جای توهین و شعارهای بی معنی لطفاً اگر دلیلی دارید که کورش زرتشتی بود بیان کنید. سعی کنید در برخورد با گزاره‌ها منطقی و منصف باشید. در مقابل یک سؤال منطقی مـتأسف نباشید. متأثر باشید و در پی پاسخ حرکت کنید. به گفته کارل مارکس: انسان، تنها از راه آگاهی می‌تواند به شأن سزاوارش دست یابد. پس تلاش کنید به آگاهی برسید و از شعارزدگی جدا شوید. ممنون

کارل مارکس هم بهش نرسید

کوروش در منشورش به روشنی بیان کرده که خدای من مردوک (یک نوع بت ) میباشد و مردوک با دیدن کسانی که به غیر از اون رو پرستش میکند خشمگین میشود. این یعنی رو یکتاپرستی و آزادی ادیان. بنگرید به ترجمه واقعی منشور کوروش در سایت گمانه

علی جان .... نقدی که در چند خط بالاتر نوشتم بخون متوجه میشی اوضاع از چه قرار بوده منشور حقوق بشد همانطور که از اسمش و مطالبش پیداست یه بیانیه ی سیاسی بوده نه اعتقادی

دوستان عزیز تمام پیامبران سامی در منطقه پیغمبر خیز خاورمیانه متولد شدند کی میگه کلام اونا کلام خداست ونمیدونم چرا شما اینقدر از قرانی که توسط روزبه ایرانی سروده شده استلال میارید هر چی بدبختی وبرادر کشی ست تو همین خاورمیانه ست تموم پیامبرای سامی فقط قبیله خودشونو برگزیده میدونستن وبه قتل وعام وکشتار دیکر قبایل وملتها میپرداختن چرا یه کم غیرت به خرج نمیدین واز افتخارات سرزمینمون حمایت نمیکنین! به نظر بنده کورش نماد کامل انسانیت تو اون زمان بوده هرگز ما اریایی ها رو با تازیها ونژاد سامی مقایسه نکنین ۱۲۳۹۹۸تا پیامبر برای قون سامی به قول خودشون اومده اونا ادم نشدن حالا به فردی مثل کورش که هزار وپانصد سال قبل از اخرین پیامبر سامی ها با اینهمه درایت وبزرگی اومده ویک سوم جهان رو در قلمرو خودش در اورده واون همه عدالت ومهر ورزی داشتهرو به باد انتقاد میگیرید که او زرتشتی نبوده یا یهودی بوده و...؟ کاش امروز هم توی اینرانمون یکی مثل کورش میومد وبا عدالت پادشاهی میکرد تا ما اینقدر اسیر ودربند خرافه پرستی ومزخرفات سامی ها نبودیم ایرانی ها واریایی ها گرامی به فکر پیشرفت وطن وگریز از خرافه پرستی باشید وبا نیروی اندیشه وخرد به ساخت ایرانی متمدن وسرافراز کمک کنید چرا که ما امرو. با این حکومت سامی پرست از عربهایی که ما اونا رو ادم حساب نمیکنیم جا موندیم واقعا ما داریم دنده عقب می ریم کمی بیندیشید!!!!؟؟؟ درپناه. یزدان پاک باشید اگه این نظرم پخش نشه در خرافه پرستی شما هم شکی نیست

کلام اونا کلام خداست ودینشون دین خدا وقرآن هم کلام حداست نه سروده ی روزبه ایرانی یاهمون سلمان فارسی اگه طبق حرف تو اونجوری بود ودروغ باشه روزبه باید ادعای پیغمبری میکرد نه پیامبر اسلام پیامبران هیچکدوم نژاد پرست نبودن ونزاد پرستی از نظر اسلام مردوده ودین اسلام اومد وملاک برتری وتقوا وایمان به خدا قرار داد نه ملاکهای پوچ دنیایی مثل نژاد وشخصا قتل وغارت نمیکردن وفقط از خودشون دفاع میکردن واین پیامبران همه واسه عرب نبودن درضمن خرافه ومزخرفات افکار پوچ خودته انقدر چرت نگو مثلا توخیلی آدمی خرافه پرست خودتی تو عربو آدم حساب نکن ولی چرا اسمت عربیه عوضش کن خدا هدایتت کنه

تکلیف خودتان را مشخّص بفرمائید: 1. قرآن توسّط روزبه ایرانی نوشته شده است؟ 2. قرآن توسّط محمّد نوشته شده است؟ 3. قرآن از اساطیرِ گذشته گرفته شده است؟ 4. قرآن از تورات و انجیل گرفته شده است؟ هر بار یکی از این موارد را می‌گویید، اینجاست که عجز و سفلگی در شما موج می‌زند و پراکنده‌گویی شما کمالِ دون‌همّتی و رذیلتِ شما را می‌رساند. Just Be Right!

علیرضا تو میتونی تمام نطرات مضحک خودتو برای خودت نگه داری و تو جمع کسایی مثل خوت که با لفظ قلم صحبت کردن میخوان خودشونو و افکار کمدی خودشونو به دیگران تحمیل کنند مطرح کنی.....واقعا با وجود کسایی مثل شماها از ایرانی بودنم شرم میکنم....از اونور میگی پیامبران قبیله خودشونو برگزیده میدونستن و به قبایل دیگه حمله میکردن ولی همه میدونن که پیامبری به هیچ قوم وقبیله ای حمله نکرد و اگر هم جنگی بوده دفاع بوده....بعد ما میگیم حرف تو درست خوبه؟ تو که حمله کردن به دیگران را بد میدونی پس غلط میکنی به کشور گشایی کوروش افتخار میکنی.....عدالت و مهر اگر کسی سرش بشه که به بقیه حمله نمیکنه که بخواد اون همه ادم کشته بشه بعد بره بگه من اومدم بهتون محبت کنم برید هرکاری دوست دارید بکنید من فقط خواستم بیام....کسی کوروش رو به باد انتقاد نگرفته چون کورش هرکی بوده یا هر چی بوده مرده رفته...موضوع اصلی شماها بی سوادهای ساده لوح هستید که انقدر گیج هستین و نفهم که با این همه که دارن میگن بهتون دارید بازی استعمارو میخورید باز حالیتون نمیشه....تا کی میخواید کور بمونید و نبینید؟؟؟!!! سر صحبتم با همه کسایی هستش که دنبال تمدن و نژاد و این چرت و پرتا میرن.....ببینید اروپاییها با امریکاییها که شاید تاریخ پیدایششون با سند از 800 سال بیشتر نمیشه با ما خاورمیانه ایها با این قدمت تاریخی که داریم( بیشتر از 8000 سال) چجوری با سیاستهای کثیف ناسیونالیسم نژادی بازی میکنند....اونا با مطرح کردن ناسیونالیسم نژادی بین قومیتهای خاورمیانه اونارو به جون هم انداختن بعد خودشون اتحادیه درست میکنند که همه یکی باشند (منظورم اتحادیه اروپا هستش) تورو خدا در بیارید کله های زیر برف کردتونو تا ببینید دارن چیکار میکنند باهاتون.

دریغ است ایران ویران شود کنام پلنگان و شیران شود ملی گرای ایرانی

جناب مخصوص اهل بیت که انقدر دم از دین میزنی و هیچی جز نظر و دینتو درست نمیپنداری ایمیلتو بزار تا من خصوصی باهات چت کنم .... اونوقت ببینم بعد از شنیدن و خواندن مدارک معتبر من باز همینجوری راجب بقیه قضاوت میکنی یا ن؟؟!!

بله دین اسلام درسته بعدشم مثلا چیو میخوای بگی با مدارک نامعتبرت بعضیا بخاطر دشمنی وحسد با دین ومقدسات یا حتی از روی اشتباه یه سری مطالب دروغ یا نامفهوم و مطرح کردن بعضی جاها چون شما عقلتون نمیرسه وبه درستی دین شک دارین واز حکمتاش خبر ندارین شروع میکنید به کوبیدن

فاطمه ما از روی حسد ورزی دین اسلام رو زیر سوال میبریم؟؟ چه حسادتی باید به اسلام بکنیم این شماها هستید که از حسادت کوروش رو زیر سوال میبرید... کسی ک تمام دنیا قبولش دارن و بهش میگن بزرگ مرد تاریخ دلیل حسادتون بخاطر چند چیزه: 1-بزرگان شما نتونستند بکی از کارایی رو که کوروش کرد انجام بدن .... مثلا بزرگ شما حضرت علی در طول 5 سال حکومتش چه کرد چه کار مثبتی انجام داد؟؟ برای کشور ما چه کرد ... جز این که از ما خراج (جزیه) میگرفت(چون دینمون فرق داشت ) و هر وقت مردم ما آزادی میخداستند اونارو به شدت سرکوب میکرد ؟؟ 2-شماها نمیتونین باور کنین که یک آدم عادی(که پیامبر و برگزیده ی خدا نیست ) چنین کارهای بزرگی رو کرده باشه. .. وجود افرادی مثل کوروش داریوش و اسپارتاکوس و ... در تاریخ نشون میده که آدم برای اینکه انسانیتشو حفظ کنه نبازی نداره پیامبر باشه کافیه انسان باشه ... 3-شما از اینکه مردم بیداری بشن و هویت ایرانیشونو پیدا کنند ترس بزرگی دارین پس سعی میکنید هرجوری هست تاریخ کشورتونو بکوبید 4-اما در جورد دین.... در تواریخ آمده زرتشت وقتی ظهور کرد بک کلیاتیو مطرح کرد(به نام گاتها ) که هسته ی مرکزی دینش بود سپس تمام احکام و موارد دینشو بر اساس گاتها نوشت احکام دین بمرور تغییر پیدا کرد ولی هیته مرکز(گاتها) بصورت دست نخورده و کامل بدست ما رسیده و ترجمه شده اگه بشینی گاتها رو بدون پیشداوری مطالعه کنید متوجه میشی که چقدر از متون مقدس دین اسلام غنی تره ... مس ما دلیلی برای حسد ورزی نداریم انی ک حسد میورزه شماهایید اگه تاریخچه دین اسلام مطالعه کنید متوجه میشی همچین تاریخ پر افتخاری نداره پس بهتره انقدر دم از اسلام نزنید

ما باید دقیقا به چه چیزی حسادت کنیم، به شاهانی که برای قدرت به خودشون رحم نمیکردن یک روز پدر، پسر را میکشت و یک روزی پسر پدر را، طوری از تاریخ کشور صحبت میکنید که انگار قبل از اسلام در ایران بر سر قدرت اصلا دشمنی ها و خونریزی هایی صورت نگرفته، تاریخ این مملکت چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام پر بوده از خونریزی و خیانت و قدرتطلبی و ... . به چه چیزی باید حسادت کنیم آیا کشتار مردم و شکنجه و پوست کندنشان توسط حکومت ارزش حسادت کردن دارد آیا حکومت فاسد ساسانی حسادت دارد آیا موبدان زرتشتی که با مزخرفات خودشون مردم سرزمینم را از دین بیزار کردند حسادت دارد آیا احکام زن ستیزانه دین زرتشت حسادت کردن دارد آیا دینی سرتاسر خرافات حسادت دارد آیا حیوان آزاری و حیوان کشی دین زرتشت حسادت دارد البته اینها همه تحریفاتی است که در دین زرتشت پدید آمده وگرنه حضرت زرتشت پاک از این مزخرفاتی که شما زرتشتیان در طول سالها به دین آن حضرت چسبانیده اید مبراست، اگر دین زرتشت یا هر دین دیگری خوبی ها و افتخاراتی دارد که حتما دارد، من مسلمان هم به آنها ایمان دارم چون ایمان به پیامبران پیشین از عقاید من است پس جای حسادتی برای من نمیماند چون جزیی از عقیده ی من است و این شما هستید که از اسلام و منابع غنی آن بی بهره اید پس به شما حق میدهم که حسادت کنید. شما از کدام تاریخ صحبت میکنید، تاریخچه اسلام یک چیز است و تاریخچه ی مسلمانان چیز دیگر، برای تاریخ اسلام همین بس که پیامبر رحمت بر منطقه ای به اندازه ی قاره ی اروپا حکومت تشکیل داد فقط با حدود هزار و پانصد کشته از مجموع کشته شدگان دشمن و دوست، آیا این اندازه احترام به خون بشر قابل تحسین و افتخار نیست، در کجای تاریخ چنین چیزی را مشاهده میکنید، تاریخ مسلمانان هم با اینکه پر است از خیانتها و دشمنی ها و خونریزی ها ولی در دوره هایی هم بسیار درخشان و تحسین برانگیز است، تمدن بزرگ اسلامی که خود اروپاییان در کتابها و مستندهایشان به این واقعیت اقرار میکنند که پیشرفت علوم در اروپا وامدار تمدن بزرگ اسلامی بوده است این اندازه احترام و توجه اسلام به علم قابل تحسین نیست؟ درحالی که کلیسا به شدت با علم مخالف بود و دانشمندان را میکشت و میسوزاند. من کوروش را قبول دارم و شخصیت تاریخی اش برای من جالب و قابل احترام است ولی حرفهای شما برای من قابل فهم نیست مگر آدم باید حتما پیامبر باشد تا بتواند کار خوب انجام دهد! اصلا مقایسه کارهای خوب انسانها چه ربطی دارد به کار پیامبران، پیامبران از طرف خداوند رسالتی دارند که باید انجامش میدادند. شماها که دایم میگویید امویان بر ایرانیان ظلم فراوان کردند، چه کسی با معاویه به مبارزه برخاست آیا مولایمان علی جلوی آنها نایستاد، میدانید که خداوند انسانها را در آن دنیا کنار همفکران و هم قطارانشان قرار میدهد و شما هم به احتمال زیاد در کنار دشمنان امیرالمومنین (ع) مثل عرب هایی چون ابن ملجم و معاویه و صدام و وهابی ها قرار خواهید گرفت و چه منظره ی دیدنی ای شود آن منظره. حال نمیدانم که چه کسی باید حسادت کند و یقینا این شما هستید که دارید از حسادت و تنگ نظری نابود میشوید و از آشفتگی فکر شما همین بس که نتوانستید ابراز عشق و علاقه ی دختری نسبت به مقدساتش را تحمل کنید، دختری که کاری به مقدسات شما نداشت و فقط خواست از عقاید بحقش دفاع کند پس به من این اجازه را بدهید که بگویم ننگ بر شما که از آزادی عقیده صحبت میکنید و اسم خود را کوروش میگذارید درحالی که درونی تیره دارید. بدرود

خدا خیرتون بده آقا بهداد حرفای قشنگی زدی واقعا من با کوروش و دوران باستان دشمنی نداشته وندارم اصلا تو قید بند این چیزا نبودم حتی تامحرم سال 89 نسبت به دین و اولیا بی تفاوت بودم تا اینکه لطف خدا شامل منه بی لیاقت شد وبه حقانیت اسلام و مقدسات اطمینان کامل دارم الانم به این دشمنان اسلام میگم حساب کتاب اصلی باشه واسه دنیا اگر به اون دنیا و آخرتی ایمان دارین واگر شما درست گفته باشین واسلام واهل بیت حق و برگزیده ی خدا نبودن توف کنید تو صورت من وحاضرم تمام گناهانتونو به گردن بگیرم ولی اگه من درست گفته باشم هر تصمیمی که پروردگارم دربارتون گرفت قبول میکنم به امید اون روز

اسلام خیلی چیزها داره که حسادت بکنید درضمن من کلی گفتم خیلیها در اون زمان به اهل بیت خصوصا حضرت علی حسادت میکردن و بزرگیهاشو انگار میکردن و یه سری داستان از روی دشمنی میساختن که شما اونارو قبول داریم درضمن من به کوروش حسودی نمیکنم وتواین باغها نبودم شیعه ها هم تازمانی که بزرگانی چون اهل بیت دارن به کسی حسودی نمیکنن حضرت علی هم کار مثبت زیاد کرد توخبر نداری ولی درکل نذاشتن اهل بیت اونجور که شایسته بود حکومت کنن که در آخر جبران میشه حضرت علی هم کسی رو به ناحق سرکوب نمیکنه جزیه هم واجبه یه نوع مالیاته عوض اون از کسایی که اون موقع بودن اگه جنگ میشد حمایت میکردن

اقا کوروش شماهم برو بدون دشمنی وغرض ورزی درباره ی اسلام و قرآن و زندگی معصومین واحادیثشون تحقیق کن میبینی اسلام از همه ی ادیان کامل تر و برتره درضمن به قول آقا بهداد ماها به همه ی پیامبران و آموزه ها و دستورات درستشون ایمان داریم اما شما چی؟؟؟با کوبیدن وبدی گفتن از اسلام و اهل بیت سعی دارین بزرگانتونو بزرگ کنید و به علاقه ی مردم به اهل بیت حسادت میکنید فکر کنم در ایام عزاداری سالار شهیدان تا مرز سکته هم برین

اقا کوروش شماهم برو بدون دشمنی وغرض ورزی درباره ی اسلام و قرآن و زندگی معصومین واحادیثشون تحقیق کن میبینی اسلام از همه ی ادیان کامل تر و برتره درضمن به قول آقا بهداد ماها به همه ی پیامبران و آموزه ها و دستورات درستشون ایمان داریم اما شما چی؟؟؟با کوبیدن وبدی گفتن از اسلام و اهل بیت سعی دارین بزرگانتونو بزرگ کنید و به علاقه ی مردم به اهل بیت حسادت میکنید فکر کنم در ایام عزاداری سالار شهیدان تا مرز سکته هم برین

اقای بهداد .... اولا اینکه بنده در اخرت چه جایگاهی خواهم داشت و با چه کسانی همنشین خواهم بود قضاوتش با شما نیست دوما کی گفته عقاید شما بحقه؟؟!! چون مسلمانید؟؟!! واقعا چه دلیل منصفانه ایی!! سوما شما از کجا امار کشت و کشتار جنگهای پیامبر رو دراوردید؟؟ فقط برای نمونه عرض میکنم که برای جنگ خییر پیامبر شما دستور کشتن 5000 یهودی را که اسیر بودند داد گفت یا مسلمان شوند یا در خون خود بغلتند .. اولین کسیم که داوطلب شد برای کشتن اونا حضرت علی بود!!ا تمام اموال اونها مصادره شد زن ها و بچه هایشان به عنوان برده به اسارت برده شدند این کجاش بشر دوستانست؟؟!!برای من توضیح بده؟؟!! یا نمونه ایی دیگر ... پیامبر اسلام کافران به مبارزه میطلبید که اگر ادعا دارن قرآن کتابی زمینی است سوره ایی مانند ان بیاورند ... یکی از کسانی که اینکارو کرد کعب ابن اشرف بود ... برو ببین پیامبر با او چه کرد؟؟ چطور ناجوانمردانه اورا کشت؟؟ پنجما بنده خرافاتی را که در احکام دین زرتشت(نه خود دین )وارد شده را قبول نداشته و ندارم ولی این همه غارت و تجاوز و خشونت که در قرآن امده و انرا کلام خدا میدانید چگونه توصیف میکنید؟؟ فقط برای یه نمونه ذکر میکنم: قرآن از یه طرف میگه لا اکراه فی الدین از یه طرف میگه: آیه ی 29 سوره ی توبه : با آن کسانی از آهل کتاب که بخدا و روز قیامت ایمان نمی اورند و جیزهایی را که خدا و پیامبرش حرام کرده اند را بر خود نمیکنند و دین حق را نمی پذیرند جنگ کنید تا آنکاه در عین مذلت جزیه بدهند نمیگه با کفار جنگ کن مستقیم دستور جنگ با اهل کتابو داده کجای این دین دین اختیاری است ؟؟ این دلیل نشد چون به حضرت محمد و دینش ایمان نداشتند دستو قتلشان داده شود این آیه و بشیاری دیگر از ایات که فقط از پیامبر به عنوان بشارت دهنده در تناقض است میبینی خدای شما تغییر وضعیت میده حرفاش عوض میشه(ناسخ و منسوخ ).... من به کجای این دین باید حسادت کنم دینی ک پر از خرافات است ... یه مشت خرافاتی که از اساطیر بین النهرین گرفته شده یا از کتب یهود و مسیح کپی برداری شده .... من باید به چی آن دین حسادت کنم اابته اعتراف میکنم حرف ها و نکته های خوبیم در قرآن هست ولی همانطور ک دیدید آزادی عقیدهدر دین شما وجود ندارد پس میبینی تاریخ اسلام از زمان خود پیامبر همچین اوضاع درستی نداشته جنگ حضرت علی با معاویه هم سر قدرت و خلافت بود نه بخاطر مردم پس زیاد مانور ندید چون ما ایرانی ها خیری از حکومن حضرت علی ندیدیم ششما بله تاریخ هر کشوری کشت و کشتار داشته ولی شما فقط کشت و کشتارشو دیدی؟؟ پیشت رفت موسیق2 و علم که در زمان ساسنیان شکل گرفت رو ندیدی؟؟ دانشگاه پزشکی جندی شاپور که در زمان ساسنیان شکل گرفت رو ندیدی؟؟ شما همچون صحبت میکینی که انگار تاریخ باستان ما فقط و کشت و کشتار بوده و مردم انگار اسایش نداشتند .... شما چجوری قضاوت کردی کدوم کتابیو خوندی؟؟؟ فقط هخامنشیان نزدیک 200 سال ازامش رو در درون حکومتشون برقرار کردند اشکانیان به مدت 220 سال ارارمش را برقرار کردند یا حکومت ساسانیان از او ل بد نبود در ااخر دحکومت دچار فساد شدند ولی از بعد اسلام چه ؟؟ مردم در اسایش بودند؟؟ تو اون دو قرنی که اسلام حکومت میکرد همیشه در ایران شورش بود و حکومت اسلام رو نمیخواستند(البته نه همه ی مردم ولی اکثریت چرا ) تاریخ مسلمان و اسلام باهمه ن جدا از همه از همون یه جملت بس که عقاید خودتو حقه نامیدی و بقیه را ناحق پس بزار منم بتو بگم ننگ بر عرب پرستان و تاری پرستان بدرود

سلام گرامي، درباره جنگ خيبر گفتار شما ارتباطي با متن مقاله ندارد و از سويي به نظر دچار خطاي ديد شديد. در كل جنگهاي پيامبر كمتر از 1500 نفر از مشركين كشته شدند (و از همان باب نيز شما ناراحتيد). كعب بن اشرف نيز به جرم پيمان شكني و تهمت بي عفتي بستن به زنان مسلمان و مشاركت در حمله نظامي عليه مسلمانان اعدام شد. وي كجا توانست سوره اي مانند قرآن بياورد؟ لطفا در بيان تاريخ دقت كنيد چون هر سخن مسئوليت براي انسان به بار ميآورد. درباره علم و دانش در ايران باستان و سطح پايين توليدات علمي بنگريد به : http://www.adyannet.com/news/10274

آقا سامان این اسلام ستیزارو ول کن که کارشون دروغ پردازیه

بله معلومه که عقاید ما به حقه واگه همینجوری ادامه بدی باهمون ابن ملجم ها محشور میشی انقدرهم از روی دشمنی موضوعات مختلف و نکش وسط چون میدونم جواب این شک و شبهه ها داده شده ولی نمیری دنبالش وقبول نمیکنی شماها صدتا خوبی و بزرگی از دین واهل بیت بشنوی اونارو تعبیر به خرافات و دروغ میکنی اما خدا نکنه یه مورد شبهه دار پیدا کنی که تحریف واز سر دشمنی و دروغ پردازیه یاحتی اطلاع درست نداشتن از ماجرا واصل مطلبه چنان قبول دارین که نگو اگه خوبیهاشو قبول ندارین میگید خرافات خب به قول خودتون بدیهارو قبول نداشته باشین مثل قبل من بی تفاوت باشین دشمن نباشین بهتره

درباره ی آیه ی 29سوره ی توبه اطمینان دارم اون اهل کتاب مدنظر قصد دشمنی و اشوب داشتن بعدشم وقتی به خدا و روز جزا ایمان ندارند هیچ فرقی با کافران ندارند هم تو این هم آیه های جهاد دیگه که نازل شده هشداره وتجاوز وغارتم توش نیست برای جنگ طلبی طرف مقابل درضمن خدا یکیه خدای ما وخدای شما نداره درضمن خداوند بنا به شرایط حرفاشو به پیامبرش میگه وگرنه هم مهربونه هم صفات قدسی دیگه وتک بعدی نیست اولا این دین خرافات نیست واگه یه جاهایی مثل یهود وعیسی هست طبیعیه چون ادیان الهی درون مایه واصل حرفاشون یکیه حسادتو میگی چطور به دینی که خرافات میدونی دشمنی میکنی عاقلانه نیست .

گیریم که در دوره ی پیامبر اوضاع خوبی نبوده خب بیشترش بخاطر همین جنگ طلبی وسختیهایی که از کافران ومشرگان ودشمناشون میدیدن بود جنگ حضرت علی بامعاویه سر قدرت نبود ولی واسه معاویه بود بعدشم از کجا میدونی هیچ کس خیری ندید علم غیب داری بعدشم به خودتون بگو که فقط جنگهای اسلامو میبینید وخوبیهاشو نه چون خرافات ودروغ میدونید درضمن اگه جنگ بده پس کلابده و اگه کشتن دشمنان خدا ودین به دست پیغمبر وامام علی یا اهل بیت بده کشتن افراد به دست کوروش وداریوش وخشایارشا ودیگر پادشاهان وسرداران هم بده راستی جنگ اونا بخاطر قدرت واینکه کشورهاومردمای بیشتری رو به خدمت خودشون دربیارن نبود درضمن من نمیگم هیچکس اون موقع اسایش نداشت ولی تو از کجامیدونی همه آسایش وآرامش داشتن رفتی از تک تکشون پرسیدی؟

شما چرا اون داشمندان مسلمونو نمیبینی چطور انقدر اطمینان داری تو دوران هخامنشیان و اشکانیان وساسانیان همه چی خوب بوده هیچ بدی و فسادی وجود نداشته فکرکنم شیطان تو اون دوره ی ایران باستان تو استراحت مطلق بوده که انقدر همه چی خوب بوده یاشما رفتی از همه ی اون آدمها پرسیدی که میگی همه در آسایش وآرامش بودن یاهمینطور تودوره ی اسلام که میگی همیشه در شورش بود هرچند من تواین 200سال فقط مدافع دوران حق مطلق حضرت علی هستم بقیش به من ربط نداره بعدشم چطور میگی اکثریت مردم اسلامونمیخواستن درصورتی که خود نویسندگان وکتابهایی که راجب حمله ی اعراب نوشتن شما قبول دارین گفتن بسیاری از ایرانیان خودشون اسلامو انتخاب کردن یاحتی اینکه چندهزار ایرانی به سپاه اعراب ملحق شدنم گفتن

درضمن ما خدا پرستیم عرب پرست نیستیم شماخودتون چون بزرگان ایرانو میپرستین فکر میکنین ماهم بزرگان دوعالم و میپرستیم که اینطوری نیست

درضمن حضرت علی به عنوان رهبر دین خیرو راه سعادتو به ما آموختن به عنوان بزرگترین خیر این دیگه بستگی به میل افراد داره که سخنانشو بپذیرن و عمل کنن یانه

من با آدم های دروغگو بی احساس متعصب و تنگ نظری چون شما هیچ حرفی ندارم، عرب پرستی و کوروش پرستی و نژادپرستی ... لایق انسانهای نادانی چون شماست، ضمنا نام کوروش را از روی خود بردارید چون لایق این نام نیستید. بدرود

کوروش گرامی شما میخوای با خطاب قرار دادن من با یه اسم دیگه خودتو با نمک و ملیجک نشان دهی یا نه منظور دیگری داری؟؟؟ اگه تو سندی داری یا حرفی برای قانع کردن من همرو همینجا بگو که بقیه همفکرای من هم استفاده کنند....اقا بهداد عزیز بسیار عالی جواب تورو داد و جایی برای حرف نگذاشت....من فقط یه مورد میگم بهت اونم با علم به اینکه شماها باز نمیفهمید و حرف حق برای شماها نامفهوم هستش....در مورد خراج و جزیه که گفتی امیرالمومنین به خاطر فرق بین دین از ایرانیان میگرفته باید بگم خدمت شما که ایران در زمان خلافت عمر فتح شد و بخش های عمده آن در اختیار مسلمانان قرار گرفت. خراج بر سرزمین های فتح شده وضع گردید و دیوان پرداخت حقوق از بیت المال ایجاد شد. آن چه مسلم است، پیشنهاد وضع خراج از سوی علی بن ابی طالب ارائه و مورد تأیید خلیفه قرار گرفت. اما این پیشنهاد فوائد فراوانی در پی داشت، که یکی از آنها جلوگیری از یک فاجعه انسانی گسترده به نام برده داری در دنیای اسلام بود، که کمتر مورد توجه مورخان و محققان قرار گرفته است.... به طور معمول، سرزمین هایی که با زور و غلبه گشوده می شد، بخش هایی از آن سر زمین که در هنگام فتح آباد بود، در اختیار مجاهدان قرار می گرفت و به عنوان غنیمت از آن بهره می بردند. دیدگاه تعدادی از فقهای اهل سنت همین است که می توان زمین های فتح شده را بین مجاهدان تقسیم کرد..... اما در عراق و روم، کسانی بودند که روی زمین کار می کردند و کارشان فقط کشاورزی بود، لذا آنان کارگر زمین بودند و به آنان علوج می گفتند.... اینان نیز جزو اسرا شمرده شدند، که باید بین مجاهدان تقسیم شوند. پس از جنگ قادسیه در سال 20 هجری، خلیفه دوم درصدد برآمد تا سرزمین های فتح شده را بین مجاهدان تقسیم کند و از آنجا که کشاورزانِ زمین نیز جزو اسراء شمرده می شدند و هر کشاورزی برابر تقسیمات دوره ساسانی، مقدار معینی از زمین ها را در اختیار داشتند، لذا تصمیم گرفتند تا زمین ها را براساس تعداد کشاورزان تقسیم نمایند. آمار کشاورزانی را که روی زمین کار می کردند گرفته، به این نتیجه رسیدند که به هریک از مجاهدان بین دو تا سه کشاورز، که همان علوج بودند می رسد. نظر عمر خلیفه دوم این بود که زمین ها و کشاورزان بین مجاهدان تقسیم شود و این خواست مجاهدان بود. از طرف دیگر، خلیفه دید که اگر زمین های حاصل خیز عراق در اختیار آنها قرار گیرد، مشکلاتی برای مسلمانان و دستگاه خلافت ایجاد می کند، زیرا: 1. مسلمانانِ عرب آشنایی لازم با مسائل کشاورزی در منطقه حاصل خیز عراق نداشتند؛ 2. اشتغال آنها به کار کشاورزی آنان را از جهاد باز می دارد؛3. پادشاه ایران به عنوان یک قدرت تهدیدکننده پس از شکست در قادسیه به سمت اصفهان و قم رفته و خود را برای حمله به مناطق تحت اشغال مسلمانان آماده می کند..... در نتیجه، پرداختن مجاهدان به کار کشاورزی و لو به صورت نظارت بر کشاورزان زمین، مسلمانان را با خطر جدّی مواجه خواهد کرد. از این روی، برای تصمیم گیری نهایی گروهی را برای مشورت دعوت کرد، که افزون بر مهاجران ده تن از انصار نیز در آن حضور داشتند. پنج تن از قبیله اویس و پنج تن از قبیله خزرج. در جمع مشاوران، علی بن ابی طالب نیز حضور داشت (شاید برای اولین بار بود که دستگاه خلافت از علی (ع) رسماً برای مشورت در امور سیاسی دعوت کرده بود) حضرت علی در انجا فرمودند که انها را رها کنند تا ذخیره و ماده برای تمام مسلمانان باشند و برای جلوگیری از برده داری و فاجعه انسانی برای انها خراج وضع کرد پس امام بزرگوار شیعیان با اینکار از برده شدن ایرانیها جلوگیری کرد .....میبینید باز هم شماها بدون علم و تحقیق و فقط با شنیدن مزخرفاتی از بقیه فقط حرف میزنید و جالب با روشن شدن حقیقت از رو نمیرید و چیز دیگه ای میگید.

برای شاهانی که برای قدرت به خودشان رحم نیکردن باید حسودی کنیم پس نه به ابوبکری که حرف پیامبرش رو قبول نداشت و اون عمر جلاد یا عثمان احمق باید حسودی کرد زن ستیزانه رو خوب امدی اوند مال 2000 سال پیشه همین کاشانی و مدرس که میگفتن زن حق دادن رای رو نداره و مدرس میگفت شرکت در انتخابت زن باعث فساد در جامعه میشه چون زن باید در خانه بماند این هم طرفداری از حقوق بانوان ازنگاه مدرس

بحث ما سر خلفای غاصب نیست بحث سر اسلام و اهل بیته که بهش حسادت میکنید مثلا یه حدیث از امام صادق بود جعل میکنید به اسم زرتشت و کوروش میزنید

شیعیان خلفای غاصبو قبول ندارن وبواز دین اسلام واهل بیت دفاع میکنند

مخلص اهل بیت ، برادر عزیزم .... شما کلا تاریخ رو دگرگون کردی و طوری صحبت میکنی انگار در زمانیگه ایران تحت نظر خلفا(4 خلیفه ی اول )بود همه چیز اوکی بود نه اینطور نیست مالیات و جزیه باهم فرق داره وقتی سرزمینی فتح میشد اسراء دو راه داشتند یا حزیه بدهند و به دین خود بمانند یا مسلمان شوند در غیر ابن صورت کشته میشدند برای همین بود که ایرانی ها جزیه رو قبول کردن جزیه فقط و فقط از اهل کتاب گرفته میشد و در کنار اون مالیات های سنگین نیز از ایرانی ها گرفته میشد که گاهی اوقات کمر شکن بود شما مثل اینکه تاریخ رو مطالعه نمیکنی.... کجا حضرت علی از برده داری مردم جلو گیری کرد؟؟ به ایرانی ها میگفتن موالی و پدران ما برده عرب ها بودن زی و جامشان از زی و جامه مسلمانان جدا بود. در آغاز فتح اسلام، بر پیشانیشان داغ می‌نهادند و آن‌ها را وادار میکردن کستی ببندند تا از دیگران شناخته باشند. بر اسب نشستن برای آن‌ها ممنوع بود، در مجالس هم حق نداشتند بر صدر بنشینند و هم نمی‌توانستند بناهایی برتر از بناهای مسلمین بسازند غالبا در کار ایرانی ها هیچ مسامحه را جایز نمی‌شمردند. تاکید می‌شد که در دولت مسلمانی هیچ کدام از اونارو به شغلی نگمارند. در روزگار خلفایی که تا اندازه‌ای پای بند دین بودند، کار کتابت نیز، جز به ندرت بدانها سپرده نمی‌شد و خلفا آن‌را زشت و ناروا می‌شمردند.  ....گذشته از اون ، بنای معبد و عبادتگاهای تازه برای آن‌ها ممنوع بود و همچنین به اونا اجازه نمی‌دادند آتشکده‌ای را که خراب شده بود رو تعمیر کنند. بعضی از اعراب زنان ایران رو به تاراج میبردند و در اثر همخوابگی با انها فرزندان مجهول الهویه بسیاری بجای ماند که به اونا القاب خاصی میدادند که از ایرانی ها برتر بودند چون پدرانشون عرب بودند و هر ماه از حکومت مواجب میگرفتند و....(منبع تاریخ طبری و.... ) این نابسامانی ها و جنایت ها در زمان حکومت حضرت علی هم پابرجا بود برای همین مردم خراسان شوش فارس و استخر نیز همواره شورش میکردن پس میبینی حضرت علی از برده شدن مردم جلوگیری نکرده بود که اگه کرده بود این شورش ها بخاطر چی بود؟؟جز اینکه در حقشون ظلم میشد ؟ ؟!! یه مطلب دیگری رو بگم به حضرت علی میگفتن قتال العرب (قاتل عرب ها ) حضرت علی خشونت و جنگ رو ترجیح میداد و راه جنگ پیشه میگرفت انقدر از عرب ها و حتی ایرانی ها کشت که یسیاری از یارانش ازش روی گردان شدند و بدست یکی از یاران خودش بقتل رسید نکته ایی دیگه ایی که هست اینه که شما چون عقایدتون موروثیه و روی اونا تعصب بیجا دارید نمیتونین حقیقت رو پذیرا باشید از اونا براتون بت ساختند بت ذهنی .... بقول یک بزرگی بت ذهنی بدتر از بت چوبی و سنگی است چرا؟؟ چون بت سنگی را میتوان شکست ولی بت گوشتی را نه (واسه همین با یک توجیح غیر عقلی و غیر منطقی کشت و کشتاری که علی میکرد رو جایز میشمارید چون اعتقاد دارید برگزیده ی خدا بود پس کارش درست بوود!!! در حالیکه نمدونیو دارید درباره ی جون هزار ادم بی گناه صحبت میکنید اینم حاصل همون عقاید موروثیه ) در پناه یزدان

سلام كورش گرامي، اولاً درباره جزيه از كدام منبع تاريخي سخن ميگوييد؟ جزيه اي كه از ايرانيان گرفته ميشد به قدر ماليات زمان ساساني بلكه كمتر بود. شورش مردم خراسان و شوش در زمان حضرت علي؟! در شورش (درگيري) مردم استخر، هيچ سركوبي نبود و بلكه قضيه به صلح انجاميد. حضرتعلي پيرو منطق قرآن بود كه همواره صلح و سلم برتر از حرب است. در مخالفت با مولا علي، شقاوت و بدبختي در دنيا و آخرت انتظارتان را ميكشد. آناني كه از مولا روي برگرداندند (و پيروان امروزي آنان) عده اي دنياطلب اهل شقاوت بودند. حضرت علي كدام بيگناه را كشت؟!

ما نمیگیم همه چیز اوکی بود بعدشم حضرت علی اون کارایی که بالا گفتی نکرده و م درضمن راجب اینکه میگی اعراب زنان ایران و میبردن وفرزندان مجهول الهویه که معلوم نیست از کیه به حساب اسلام نیست درضمن حضرت علی صلح و ترجیح میداد نه جنگو برعکس گفتی درضمن از خودت داستان نساز که بسیاری از ایرانیهارو کشت کی گفته یارانش بخاطر این ازش رویگردان شدند چی شده آقای دشمن عرب شده مدافع عربای کافر وجاهل و منافق که به دست حضرت علی کشته شدن یاشدی مدافع اون یاران بی وفا وقاتلش ابن ملجم ؟؟حضرت علی همه ی کاراش درست بوده اون کسایی هم که به دستش کشته شدن بی گناه نبودن درضمن تعصب بیجارو خودتون دارین بهتره حقیقت و قبول کنید

کورش كثيف كذاب تابع كورش هخامنشی مردوك پرست شيطان پرست بخون : چون به حضرت علی توهين كردی و [پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ از انتشار كامنت به علت توهين، معذوريم].

Vəhid türk oğlan لطفاً با آرامش بيشتري نظر خود را ارائه كنيد. و همچنين كورش گرامي، آنچه درباره مولاعلي گفتيد، صحت ندارد وليكن به منظور منحرف نشدن بحث، شما را به لينك مبحث مربوطه ارجاع ميدهم. حضرت علی (علیه السلام) و دفاع از اسیر ایرانی: http://www.adyannet.com/news/13709 مسلمانی آل شَنسَب و تلاش برای ترویج اسلام: http://www.adyannet.com/news/12732 و نامه ها و سخنان حضرت علی (ع) درباره ی مردم ایران : http://www.adyannet.com/news/1560

Vəhid türk oğlan ؛ كورش و پشيوتن، كامنت‌هاي شما به علت دربرداشتن فحاشي و عدم رعايت ادب قابل انتشار نيست. آقاي Vəhid türk oğlan (وحيد) چند بار تذكر داديم و تا وقتي كه روش شما عوض نشود از انتشار كامنت‌هاي شما معذوريم.

جناب Vəhid türk oğlan جداً از انتشار كامنت شما معذوريم. مخالفين شما حتي اگر فحاشي هم كنند هم شما مجاز به فحاشي نيستيد. لطفا رويه خود را تغيير دهيد. شما اگر مانند حقير معتقديد كه اگر كسي به مولا علي (ع) هتاكي كند، در دنيا و آخرت به ذلت خواهد افتاد، پس آرام باشيد و بدانيد كه فحاشي در مقابل هتاكي پذيرفتني نيست.

کوروش تو زیادی چرت میگی واز خودت داستان میسرایی و ماجرای خلفای قبلی رو به اسم حضرت علی مینویسی چون دشمنی داری حضرت علی دوستدار صلح بود ولی در مواقع جنگ جدی و قاطع بود درضمن اون جریان بت ذهنی رو به خودت بگو که واجب تره راستی توهمین کتبی که بهش مینازی واستناد میکنی مثل طبری و زرینکوب نوشته بسیاری از ایرانیان با خواست خودشون مسلمون شدند

فحاشی کدام بود نوشته من حقیقت بود که انتشار نیافت تاجواب داعشی بد تربیت شده باشه

جناب سامان برادر عزیز پس کامنت vahid turk رو پاک کنید چون ایشون به پدر و مادر بنده توهین کرده اند

جناب کوروش و مخصوصا جناب وحید ترک ارامتر .... ما داریم به کجا میریم!!!! این حرافها چیه که میزنید!!! من به عنوان یک آدم بی طرف که خیلی منطقی بحث دنبال میکنه صحبت میکنم جناب کوروش شما در یکی از کامنتاتون نوشته بودین باید هر حادثه ایی رو مطابق با زمان خودش سنجید و تحلیل کرد ... احسنت درسته پس باید کارای کوروش و حضرت امیر رو مطابق با زمان خودشان سنجید مقطع زمانی و قومی که حضرت امیر در ان حکمرانی میکردند با زمانی که کوروش بزرگ پادشاه بودند زمین تا اسمان تفاوت داشت پس قطعا شرایط حضرت امیر با شرایط کوروش بزرگ متفاوت خواهد بود جناب وحید ترک, من اصلا با حرفای شما در مورد کوروش موافق نیستم ... شما منو به یاد مرحوم صادق خلخالی انداختی که به خاطر جهالت و نادانی اش در مورد کوروش سخن میگفت(البته عذر میخواما قصد جسارت ندارم) اولا کوروش شیطان پرست نبود و مرد سیاست بود و با هر قوم به زبان خودشان سخن میگفت(منبع کتاب مزدیسنا و حکومت سید جلاال الدین اشتیانی) ثانیا شما به کوروش گفتی زناکار؟؟؟ اینو دقیقا از چه منبعی آوردی؟؟ من فکر میکنم شما به کتزیاس اشاره میکنی که در مورد کوروش نوشته او یک رعیت زاده بود و با پادشاه ماد نسبت خونی نداشت, بعد از شکستن استیاگ(پادشاه ماد) او با دختر پادشاه ماد (که از او بزرگتر بود ) با اخترام رفتار کرد سپس با او ازدواج کرد (منبع کتاب کتزیاس) این چه زناییه که من متوجه نمیشوم؟؟ هرودوت و گزنفون کوروش رو نوه ی استیاگ میدونستن و جفتشون اشاره دارند که کوروش با دختر دایی خودش ازدواج کرد (زنایی در کار نبوده) پس وقتی کتزیاس در داستان خرافی اش, کوروش را بی نسبت با استیاگ میداند , چطور ازدواج او با دختر پادشاه ماد , حکم زنا دارد؟؟!! خواهشا کلامی نگید که دانش و خردتان زیر سوال برود یا روایت شیر سگ و گرگ خوردنو از کدوم منبع نوشتی؟؟؟ من کتاب هرودوت رو دارم چنین چیزی ننوشته هرودوت با چندین افسانه مواجه بوده که اونی را که فکر میکرده درست است رو نقل کرده :((آستیاگ خواب دید فرزند دختر ش اون و سلطنتشو نابود میکنه هارپاک وزیر استاگ کوروش رو به زن و مرد چوپانی میسپره و کوروش بزرگ میشه و بعد در سن نوجوانی به نزد پدر و مادرش که در پارس بوده برگردانده میشه(خلاصه نقل هرودوت) )) کوروش کجا شیر سگ وگربه خورده!!! لطفا دزست صحبت کنید یا در مورد مرگ کوروش اختلاف نظر هست دانشمندان امروزی نقل هرودوت را در مورد مرگ کوروش کاملا اشتباه میپندارند و تا حدی قابل قبولی نوشته ی گزنفون با تاریخ هماهنگی دارد(( که او با مرگ طبیعی مرده )) و .... و شما جناب کوروش . شما باید کارای حصضرت امیر رو متناسب با زمان خودش بسنجی .شاید اون کارها از لحاظ این زمان غلط باشه ولی در زمان خودش بهترین کار بوده یادمان باشه داریم در مورد 1400 سال پیش صحبت میکنیم اونم در مورد قوم عرب که هیچ زبانی جز شمشیر نمیفهمیدند پس حضرت امیر هم باید مطابق فهم انها رفتار میکرد در مورد سختی هایی که ایرانیان در زمان حضرت امیر و دیگر خلفا داشتند تا حدودی موافقم ولی بدون که حضرت امیر اگر دچار ان مشکلات در دوران خلافت نمیشدند بهتر از اینها رفتار و رسیدگی میکردند بعد از این بررسی ساده یه نتیجه ی کلی میگیرم : بنظرم حضرت امیر و کوروش شخصیت های تقریبا مشابهی دارند حرف های حضرت امیر در نامه به مالک اشتر با حرفهایی که کوروش در منشور حقوق بشرش زده (تا یه حدودی ) بهم شباهت داره پس میشه نتیجه گرفت که کوروش مولای بزرگ زرتشتیان و حضرت امیر مولای بزرگ مسلمین شیعه هست و هر دو قابل احترام و یک چیزی اعمال هردو حضرت نشان دهنده ی این است که انها انسان هایی کاملا معمولی و فانی همانند ما بودند (انا بشر مثلکم) پس طبیعیه که هردو کار اشتباه و درستی داشته باشند بعد یک چیز دیگری : هرچه باشد ما در درجه اول یک انسان هستیم و عقیده ی هرکس محترم. به قول اشو زرتشت انسان مختار است که کیش خویش را خودش انتخاب کند بنظر من این جنگ و جدل های مذهبی حاصل کوته نظری است در پناه اهورا مزدا باشید

باز شما به عنوان یک زرتشتی منصفانه تر نظر دادین از شما ممنونم وباید بگم دوطرف ممکنه تو اظهارنظراشون اشتباه کنند ومثلا چون از امام علی خوششون نمیاد یا موروش خوششون نمیاد طبق میل شخصی حرف بزنن وبه صحبتای دشمنانشون اکتفا میکنند ولی باید بگم هیچ انسانی فانی نیست ونابود نمیشه ونمیشه رهبران دینی وبزرگان وانبیا واولیا رو حتی پادشاهان و معمولی دونست وطبق عقیده ی شیعه شخصی مثل حضرت علی معصومه وهیچ اشتباهی نکرده اما بازم ممنون که شما احترام میذارید درپناه اهورا مزدا باشید

ببخشید اونجا میخواستم بنویسم کوروش اشتباه شد

زرین کوب در باره خنگی عرب زیاد گفته کی عرب پرستها عاقل میشن خدا میداند کوروش زردتشتی کبیر امپراطور جهان جاوید باد

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.