بهائیت وشیخیه
در شبکهی آئین بهائی، با بررسی مشکلات کنونی جهان، دنیا را نیازمند آشتی ملّیای دانست که تنها با نوآوری معنوی ممکن است آموزههای بهائیت این آشتی را ممکن سازد. با مشاهده اختلاف، حتی میان رهبران بهائی درمییابیم که بهائیت نه تنها توانایی برقراری آشتی ملّی، بلکه حتی توانایی برقراری آشتی میان پیروان اندک خود را نیز ندارد
منزل حسینعلی نوری، سرکردهی فرقهی ضالهی بهائیت، صبح یکشنبه (12 اردیبهشت 95 ه.ش) به دستور مرجع قضائی پلمپ شد. با کمال تأسف به دلیل آشنایی نداشتن مسئولان سازمانهایی مانند: میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، اعضای فرقهی استعماری بهائیت قصد داشتند این مکان را به عنوان میراث فرهنگی ثبت کنند که اقدام آنها با شکست مواجه شد.
همواره افراد میکوشند از حوادث به نفع خود استفاده کنند و آنها را خارق العاده جلوه دهند؛ لذا در وقایع اعدام باب و وقایع مشابه، نمونههایی دیده میشود که زمینهی سوءاستفاده برای فریب تودههای مردم را داشته است. این نمونه از رفع خطرهای موقت از مدعیان، یکی از مواردی است که به عنوان دلیل حقانیت مورد سوء استفاده آنها واقع میشود.
بهائیان برای انکار وجود امام زمان (علیهالسلام)، به قول جعفر کذاب تمسک میکنند. او ادعا کرده امام شیعیان در سنین کودکی از دنیا رفته. چند اشکال به این ادعا وارد است: از جمله با توجه به روایات متواتری که بر وجود و قیام حجت ابن الحسنالعسکری (علیهالسلام) وجود دارد، چگونه ممکن است که ایشان قبل از قیام از دنیا رفته باشد؟
علی محمد شیرازی در محرم ۱۲۳۵ ه ق در شیراز متولد شد و پس از وفات پدر، تحت کفالت دایی خود قرار گرفت. وی تعلیمات ابتدائی را نزد شیخ عابد از شاگردان شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی آموخت. او فردی گوشهگیر بود و بر اثر دعانویسی و ریاضتهایی، مثل رفتن روی پشت بام و ورد خوانی در هوای گرم بوشهر و... مردم او را به نام سید ذکر میخواندند.
عبدالبهاء که خود تعالیم پدر را بیمانند میداند، در جاهای دیگری سخن خود را نقض میکند و به تازه نبودن آن تعالیم اعتراف میکند. مسألهی «تحری حقیقت» نمونهی گویای آن است. وی در جایی مینویسد: «اول تعليم حضرت بهاءالله، تحرّي حقيقت است و بايد انسان تحرّي حقيقت كند...» و در جای دیگر اعتراف میکند که تعالیم پدرش چندان هم تازگی ندارد.
از جمله اقدامات عبدالبهاء در راستای ترویج بهائیت، اهتمام وی به تحصیل، برای اصلاح آثار پرغلط پدرش بوده است. وی همچنین در دوان حکومت عثمانی، ظاهری مسلمان به خود میگرفت و در فعالیتهای اسلامی شرکت میکرد و زیرکانه به نشر بهائیت میپرداخت. سرانجام با سفر به کشورهای غربی، عناوین مدرنیسم را به نام تعالیم بدیع بهائیت نشر داد!
فطرت انسان اقتضا میکند که مدعی نبوت ادلهای برای اثبات مدعای خود بیاورد تا مردم تسلیم دعوت او شوند. حال از بزرگترین چالشهایی که بهائیان با آن روبرو هستند، درخواست معجزه از حسینعلی نوری بوده که ادعای نبوت داشته است. لذا آنها با وجود اعتراف رهبرانشان به وجود معجزه برای انبیای الهی، معجزه را بی اعتبار و مخالف عقل میدانند.
آنچه را که عبدالبهاء، از تعالیم بهائیت به عنوان آموزههای نغز و بدیع بهاءالله برمیشمارد، در واقع از بدیهیات فطری انسانی است که در همهی ادیان الهی به آن اشاره شده است. تحری حقیقت به عنوان نمونه، شاهد گویایی است از این ماجرا، که بهائیان آن را از بدایع خود میدانند، حال آنکه در سایر ادیان الهی به مسألهی حقیقتجویی توصیه شده است.
شبکه آئین بهائی با پخش مستندی به نام سفر پر فروغ، به بررسی سفر عبدالبهاء به آمریکا پرداخته است. این شبکه نقل میکند: یکی از سخنان عبدالبهاء که در آمریکا بسیار مورد توجه قرار گرفت، شعار تساوی زن و مرد بوده است. در جواب باید گفت که عبدالبهاء این شعار را از جوامع غربی تقلید کرده و در احکام و عقائد بهائیت، این شعار نقض شده است.
در چند سال گذشته خبرهایی دربارهی رفت و آمد بدون مشکل مجریان و عوامل برخی شبکههای معاند از جمله شبکه «من و تو» به ایران منتشر شده بود؛ اما تاکنون سابقه نداشت که عوامل این برنامهها در رویدادهای رسمی کشور حضور علنی داشته باشند و خود را درمعرض دید عموم قرار دهند. سؤال این است که این اتفاقات با اطلاع مسئولین است یا از روی غفلت ایشان؟
یکی از مراکزی که بهائیان از آن برای تبلیغ خود استفاده میکنند، مکانی به نام «مشرق الاذکار» یا معبد بهائیان است. معبد در تمام ادیان، محل عبادت است، اما معبدهای بهائیان، نه تنها موقعیت معنوی و معنوی سازی ندارند، بلکه ماهیتی سیاسی و تشکیلاتی دارند و به طور کلی اساس این مرکز، بهانهای برای مخالفت با اسلام و مقابله با شعائر اسلامی است.
در تشکیلات فرقهی بهائیت، تأکید بسیاری بر امر تبلیغ شده است و حتی تبلیغ اجباری و عمومی میباشد. یکی از این شیوهها تبلیغ خانوادگی است. در این روش تبلیغی، بهائیان وظیفه دارند افراد غیربهائی را به منزل خود دعوت کرده و نظر ایشان را به آئین خود جلب کنند و مراتب را به تشکیلات خود اطلاع دهند و در پروندهشان ثبت نمایند.
عبدالبهاء معتقد است که بدون تعالیم پدرش هیچکس روی رستگاری نخواهد دید، با این حال در مسألهی تساوی حقوق زن و مرد، نظرش خلاف نظر پدرش است و این یعنی اینکه اولین بدبخت رستگار نشده، خود اوست. عبدالبهاء مینویسد: «رجال و نساء در نزد خدا يكسانند. جميع، نوع انسانند، جميع سلالهی آدمند؛ زيرا ذكور و اناث تخصيص به انسان ندارد...