بهائیت وشیخیه
زورمندان واستعمار گران و قدرت طلبان جهانی که مایل نیستند شاهد گسترش تعلیمات الهی و ظلم ستیز اسلام باشند با انواع نقشه ها و حیله ها در صدد خاموش کردن این نور الهی هستند.
سيد علي محمدشيرازي در نخستن روزهاي ادعا خود را نماينده و نايب خاص امام زمان معرفي کرده و بنام حضرت مهدي (عج) در کتاب احسن القصص که بنام تفسير سوره يوسف معروف است تصريح مي نمايد و اساساً اين کتاب را از سوي آن حضرت معرفي ميکند
لعنت خدا بر کسي که مرا وکيل امام غايب بداند. لعنت خدا بر کسيکه مرا باب امام بداند. لعنت خدا بر کسيکه مرا منکر نبوّت حضرت رسول بداند. لعنت خدا بر کسي که مرا منکر انبياي الهي بداند. لعنت خدا بر کسيکه مرا منکر امامت امير المؤمنين و ساير ائمّهء اطهار بداند
یکی از نشانه های پیامبران معجزه است و ما در طول تاریخ داریم که پیامبران الهی پس از ادعا کارهای خارق العاده ای کردند تا توانستند ثابت کنند که فرستاده ی خداوند متعال هستند.
همواره در تاریخ می بینیم پیامبران و ائمه در راه خدا که قدم برمی دارند راسخند و هیچوقت از راه خود برنگشته و نمی ترسند و حتی اشتباه هم نمی کنند که بخواهند از اشتباه خود توبه کنند.
بهائیان معتقدند که در زمان علی محمد باب دوره اسلام به سر آمده و تاریخ انقضایش پایان یافته است. چون بقول خودشان دیگر در آن دوره اسلام پاسخگوی نیاز های مادی انسان ها نبود و نمی توانستند اسلام را با زندگی خود تطبیق دهند.
با تبلیغات ملا حسین بشرویه ای طي مدت پنج ماه هفده نفر دیگر از شاگردان مکتب شیخیه پيرامون باب جمع شدند و او این 18 تن را حروف حي نامید که با خود علی محمد باب تعداد آنها 19 نفر میشود
این افراد شبکه گستردهای از عوامل همراهی کننده با شبکههای ماهوارهای بیگانه، ضدانقلاب، شبکههای مارکدار وابسته به سرویسهای جاسوسی دشمنان ملت ایران و متصل به فرقه ضاله جهانی بهائیت ایجاد کرده بودند
ادعاي باب نزد ملا حسين بشرويه اي که فردهب و از شاگردان سيد کاظم بود آغاز شد که با تبليغات وي طي مدت پنج ماه هفده نفر ديگر از شاگردان مکتب شيخيه پيي شيخي مذرامون باب جمع شدند و او اين18 تن را حروف حي ناميد
در دوران محمدرضا شاه بهائیان چنان در ارکان سیاسی و اقتصادی کشور، نفوذ پیدا کردند که به یکی از وزنه های مهم قدرت در کشور تبدیل شدند.
سيد علي محمد شيرازي با کمترین بضاعت علمی نیز مدعي این جایگاه گردید که البته داعيه او بسیار فراتر از جانشینی سید کاظم رشتی بود چرا که ادعای او بابيت و نيابت خاصه امام دوازدهم شيعه بود
سيد علي محمد شيرازي محوري ترين شخصيت قصه بابيت و آغاز گر داستاني است که هر سطرش رنج نامه اي براي ايران واسلام است . او فرزند سید محمد رضا بزاز و فاطمه بیگم بود
از نمونه غلط های لفظی میرزا اینکه جناب بها الله در اقدس صفحه 39 میگوید: عاشر ولع الادیان الخ و در همان کتاب صفحه 22 میگوید: لتعاشروا مع الادیان و تبلغوا امر ربکم.
شیخ انصاری، به روایت شاگردش، در کتاب لمعاتالبیان حتی نسبت به سید کاظم رشتی احتیاط میکرد و او را لایق در تصرّف مال امام(ع) نمیدانست