روحانی در بهائیت
سایت بهائی آسو، مقاله «پرستو فروهر» با عنوان «رد فتوا و چاقو» را منتشر کرد و در آن، به حمایت از توهین سلمان رشدی به قرآن و محکومیت فتوای قتل او توسط امام خمینی (ره) اشاره کرد. اما اقدام سایت آسو در حمایت از سلمان رشدی و اسلامستیزی، نشان میدهد که تشکیلات بهائی بر خلاف ادعای خود، با هر جریان ضداسلامی متحد میشود.
مزدور رسانه ای بهائیت در حالی علت دشمنی علمای شیعه با بهائیت را مخالفت این فرقه با قشر روحانیت در ادیان و برچیدن خمس و زکات عنوان کرد که بهائیت خود دارای قشر روحانی است و با تغییر نام از پیروانش خمس و زکات دریافت می کند! در واقع باید پرسیده می شد که علت دشمنی تاریخی بهائیت با علمای شیعه در ریختن خون و سب و لعن ایشان چیست!
بهائیان، ادعای نبود مرد روحانی در بهائیت را دلیلی بر جستوجوی آزادانهی حقیقت در بهائیت برمیشمارند. این در حالیست که بنابر اسناد موجود و اعتراف جناب عبدالبهاء؛ افرادی در بهائیت وجود دارند که شغلی جز تبلیغ نداشته و حقوق بگیر تشکیلات بهائیت هستند. با این حال چه فرقی میان مبلّغان حقوق بگیر شما با عالمان سایر ادیان وجود دارد؟!
مرتضی اسماعیلپور، در طول حدود 4 سال گذشته، فعالیتهای گستردهای در جهت (به اصطلاح) دفاع از حقوق شهروندان بهائی ایرانی در فضای مجازی داشته است. این فعالیتهای به اصطلاح حقوق بشری، که با هدف مقابلهی نرم با انقلاب اسلامی در ایران صورت میگرفت، تا حدی به دور از حقیقت و اغراقآمیز بود، که دست آخر، صدای بیتالعدل حیفا را نیز درآورد!
تشکیلات بهائی، وجود قشر روحانی در بهائیت را لازمهی مخالفت با آموزهی تحری حقیقت معرفی و از اینرو، بهائیت را تُهیِ از این قِشر معرفی نمود. در پاسخ میگوییم: بهائیت به عنوان نماد بارز تقلید کُور نمیتواند تحری حقیقت را سبب عدم وجود آخوند بهائی معرفی کند. چرا که نه تحری حقیقتی در بهائیت وجود دارد و نه این فرقه از وجود آخوند تُهی است.
تشکیلات بهائیت با تهمت فساد به روحانیون سایر ادیان، مدعی عدم وجود قشر روحانی در بهائیت شد. این ادعا در حالیست که اسناد بسیاری بر وجود مبلّغانی در بهائیت، با همان عنوان و عملکرد علماء و روحانیون سایر ادیان وجود دارد. همچنان که عبدالبهاء؛ از وجود کسانی در بهائیت پرده برمیدارد که شغلی جز تبلیغ ندارند و میبایست حمایت مالی شوند.