ولایت تکوینی
مصطفی طباطبایی، یکی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون، علیرغم اینکه در تفسیر اکثر آیات قرآن، همانند مفسران وهابی، ظاهر آیات را مبنا قرار داده، اما در آیات مربوط به معجزات پیامبران، از ظاهر عدول کرده و نسبت فاعلیت این معجزات به پیامبران را مجازی دانسته و منکر ولایت تکوینی انبیا شده است.این درحالی است که از آیات قرآن استفاده می شود که بعضى از معجزات، کار انبیاء و به فرمان خدا است و بعضى دیگر کار خداوند است، ولی هر دو سرانجام به اراده الهى باز مى گردد و هیچ گونه منافاتى با اصل توحید ندارد.
«مصطفی حسینی طباطبایی» ازجمله عناصر شاخص جریان سلفیگرای قرآنیون است که اعتقاد شیعیان به ولایت تکوینی انبیا و معصومین علیهمالسلام را با اعتقاد مشرکان زمان پیامبرصلیاللهعلیهوآله درباره قدرت بتها همسان میپندارد، درحالی که میان این دو اعتقاد تفاوت وجود دارد؛ چرا که مشرکان نگاهی استقلالی به بتها داشتند، درحالیکه باورمندان به ولایت تکوینیِ اولیای الهی، آن را به اذن الهی میدانند و قائل به تفویض نیستند.
ابن ابیالدنیا در کتاب «من عاش بعدالموت» ماجراهایی را از تصرف برخی از انسانها، بعد از مرگ نقل میکند. ماجرای تکلم زید بن خارجه و مردی انصاری؛ ماجرای خندیدن ربعی پس از مرگ؛ از همینرو مشخص میشود که اعتقاد به تصرف اولیاء الهی در عالم، آن هم پس از مرگشان، اعتقادی صحیح و متقن بهحساب میآید.
انبیاء و اوصیاء الهی، دارای ولایت تکوینی هستند؛ ولی برخی از اهل تسنن با شبهات واهی درصدد انکار این مقام هستند، ولی شبیه به این ولایت را، برای دجال ثابت کردهاند؛ آیا حجج الهی (علیهمالسلام) کمتر از دجال هستند؟!