شخصیت ناهنجار کمال الماسی جاف
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از جریانات انحرافی موجود ایران، فرقه اکنکار است. اکنکار عرفان کاذب و جدید است که بر اثر یک تجربه عرفانی به ادعای پال توئیچل در آمریکا پدید آمد. این جریان همانند برخی جریانات معنویت جدید وارد کشور ایران شده و برخی افراد را به خود جذب کرده است، که یکی از افراد شاخص این جریان شخصی به نام «کمال الماسی جاف» میباشد که اصالتاً اهل سنندج ایران بوده و به علت همجواری محل ولادت وی با کشور عراق و آشنائی با آن محدوده، توانسته بود نمایندگی فرقه اکنکار در این دو کشور را از رهبر فعلی اکنکار، «هارولد کلمپ» در آمریکا بگیرد.
پس از مدتی وی به سبب اختلاف مالی که با هارولد کلمپ پیدا میکند، از این فرقه جدا شده و خود یک فرقه جدید به نام فرقه فرزندان را تأسیس میکند. نقش تجربیاتی که الماسی در زمینه اداره تشکیلات فرقهای در اکنکار بدست آورده، در ایجاد فرقه اختصاصی خودش «بنیاد فرزندان اک» خیلی مهم است. البته برخی طرفداران اکنکار ایران، الماسی را متهم به قدرت طلبی کرده اند و این کار وی را یک امر غیر اخلاقی دانسته و وی را در راه حق نمیدانند.
الماسی نماینده یک جریان انحرافی بوده و به تبلیغ و ترویج آن میپرداخت و تا وقتی مشکل مالی پیدا نکرده بود، متعرض اشکالات فرقه اکنکار نبود، اما بعد از مسائل مالی، جریان اکنکار را منحرف معرفی میکند و این شاهد و قرینهای است که حق جویی، شاید ملاک این تبعیت و عدم تبعیت از اکنکار نباشد، بلکه منفعت مادی سبب ترک این فرقه بوده است.
شاهد دیگر این موضوع این است که بعد از اینکه سایر پیروان اکنکار در ایران به وی هجمه بردند و با وی مخالفت کردند، وی با نوشتن کتابی دو جلدی به نام «بنی جبرئیل روح است» اعترافاتی در مورد تناقضات و اشکالات فرقه اکنکار بیان کرد و به روشنگری در مورد کلاهبرداری و دروغهای رهبران اکنکار پرداخت؛ آیا این اعترافات یک تصفیه حساب درون فرقهای و عقده گشایی نبوده است؟ اگر این روشنگری در مسیر هدایت دیگران بوده است، وی چرا زودتر به وظیفه خود عمل و انحرافات را بیان نکرد.
این مطلب نشان از یک شخصیت ناسالم در الماسی دارد. البته اسناد و مدارکی نیز وجود دارد که بیان میکند وی قبل از ایجاد فرقه جدید خود، دچار اختلال شخصیت بوده است.
کمال الماسیجاف اهل شهر سنندج بوده و بنابر ادعای مخالفانش در اصفهان با هوشنگ اهرپور، مترجم آثار فرقه اکنکار در ایران، آشنا شده و از اعضاء این فرقه میشود. شواهد زیادی از تخلفات وی در اصفهان از جمله اسنادی مبتنی بر کلاهبرداری وی با چک، کودکآزاری و معاونت در تکدیگری در دسترس است که نشان میدهد وی دارای شخصیتی ضد اجتماع[1] است. این تخلفات فارغ از جرائمی است که منتقدان وی در سنندج به الماسی جاف نسبت میدهند.[2]
مدارکی که در دادگاه در مورد وی وجود دارد نشان از این دارد که وی شخصیت ناهنجاری داشته است. بر خلاف شواهد متعددی که نشان از زندگی خارج از عرف الماسی دارد؛ چنین شخصی با این ویژگی، مدعی است که تحت تأثیر تعالیم معنوی علامه محمدتقی جعفری رحمت اللهعلیه بوده و خود را از شاگردان ایشان معرفی میکند که در ردّ این ادعا باید گفت: هیچ دلیل، سند و مدرک و شاهدی بر این مطلب وجود ندارد.
دلیل دوم بر ردّ این ادعا این است که علامه جعفری رحمت اللهعلیه در اوج معنویت اسلامی و تابع فقه شیعی بودند، اگر الماسی ادعای شاگردی وی را دارد، چرا ملتزم به مبانی معنویت اسلامی نیست و برای خود فرقه دینگونه تأسیس کرده است.
پینوشت:
[1]. سایکوپتی (psychopathy) یا اختلال شخصیت ضداجتماعی به شرایط رفتاری فردی گفته میشود که هیچ حقوقی برای دیگران قائل نمیشود و اهمیتی به رفتار صحیح یا ناصحیح دیگران قائل نیست. فرد سایکوپت نسبت به احساسات دیگران بیتفاوت است و گاه رفتارهای سنگدلانه و خشن از خود بروز میدهد که اغلب از انجام آنها هیچ احساس پشیمانی نیز ندارد.
[2]. پایگاه خبری مفاز، تیتر خبر: الماسیجاف؛ مریدی شرور با آرزوی مرادی، کد خبر 23275، 10 آبان 1400
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید