صلحی که قرار است توسط بهائیت به وجود آید
چگونه میتوان از ظهور علی محمد شیرازی، مهدی موعود بهائیان، پس از گذر چند هزارسال، میوه صلح برداشت کرد در حالی که او خشونت و ظلم کاشته است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائیان با تحریف آیات قیامت و تفسیر آن به پیشوایان خود، مدعی اند که وعده اسلام به تحقق صلح و عدالت توسط حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیازمند گذر پنجاه هزار روز یا سال است. لذا از آنجا که خود را دین حق و وارث مهدی دروغین (علی محمد شیرازی) می دانند، تحقق اهداف صلح جویانه و عدالت خواهانه را به نوعی در زمان و توسط خود میدانند: «ديانت بهائی وعده صلح قريب الوقوع را می دهد که پايه های آن در حال شکل گرفتن است. امر بهائی برای جهانگير شدن و برقرار کردن صلح احتياج به جهانی نو دارد، که لازمه اش از بين رفتن نظم کهن و تولد نظم نوين جهانی است.»[1]
اما در پاسخ به مبلّغین بهائی می گوییم:
اولاً: مبلّغین بهائی در حالی مدعی اند که صلح و عدالت ممکن است پنجاه هزار سال پس از مهدی دروغینشان محقق شود که دیگر این صلح به پیشوای بابیت و بهائیت منتسب نیست. چرا که صلح و عدالتی که قرار باشد طبق روایات، توسط حضرت مهدی (علیه السلام) ایجاد شود، با گذر چند هزار سال از شهادت ایشان دیگر نمی تواند نتیجه عملکرد حضرتش باشد.
ثانیاً: فرض که بپذیریم صلح و عدالت وعده داده شده قرار است پنجاه هزار سال پس از اعدام مهدی دروغین بهائیان شکل گیرد و از اینرو پیشوایان و تشکیلات بهائی هم پرچم دار آن باشند! در این صورت باید پرسید که پیشوایان و تشکیلات بهائی خود چه تلاشی برای برقراری صلح و عدالت انجام داده و جهان را تا چه میزان به سمت صلح و عدالت حرکت دادهاند؟!
تعالیم جنگ طلبانه و بیرحمانه مهدی دروغین بهائیت، پیروانش را به قتل عالم و نابودی مخالفینش سوق می داد![2] تعالیم مزورانه بهائیت از یک سو به صلح فرا می خواند [3] و از یک سو منظورش را از صلح و وحدت میان بهائیان معرفی می کند و اساساً غیربهائیان را از دایره انسانیت خارج می داند.[4] پیشوایان بهائی حتی میان خود نیز نتوانستند صلح و عدالت را برقرار کنند و بر سر قدرت با یکدیگر به نزاع بر خواسته و اموال فرقه را هرکدام به نفع خود چاپیدند.[5]
وقتی می بینینم که پیشوایان و تشکیلات بهائی از ابتدا تا کنون، برخلاف مسیر تحقق صلح و عدالت، زیر بلیط جنگ طلبان و متجاوزین بوده و ملت های آزاده را به ظلم پذیری سفارش کرده و به توجیه جنایات ظالمین و متجاوزین پرداخته اند؛[6] دیگر چه امیدی برای برقرای صلح و عدالت توسط فرقه بهائی وجود دارد؟! فرقه ای که برخلاف تمام مخالفت های عملی با صلح و عدالت، خود را پرچم دار صلح و عدالت می داند!
در پایان باید گفت که چگونه می توان از ظهور علی محمد شیرازی مهدی موعود بهائیان پس از گذر چند هزارسال، میوه صلح برداشت کرد در حالی که او خشونت و ظلم کاشته است و اگر غیر از این بود، تشکیلات بهائیت از مطالعه و انتشار آثار او نهی نمی کرد.
پینوشت:
[1]. به نقل از کانال های تبلیغی تشکیلات بهائیت.
[2]. چنان که عبدالبهاء سیره و منطق مهدی دروغین و پیشوای بابیت و بهائیت را این گونه به تصویر کشیده است: «و در یوم ظهور حضرت (باب) منطوق بیان، ضرب اَعناق (زدن گردنها) و حَرق کُتُب و اوراق (سوزاندن کتابها و نوشتهجات) و هدم بقاع (نابودی اماکن) و قتل عام، إلّا مَن آمن و صدق (مگر کسانی که به او ایمان بیاورند و تصدیقش کنند) بود»: عباس افندی، مکاتیب، نسخهی الکترونیکی، ج 2، ص 266.
[3]. «وحدت عالم انسانی و صلح عمومی بدون اجرای تعالیم حضرت بهاءالله تحقق پذیر نیست»: به نقل مبلّغان بهائی از کتاب: برهان واضح، نوشته: غلام رضا روحانی.
[4]. پیامبرخوانده بهائی: «برای اثبات مظهر احدیة الیوم (امروز) هر نفسی بر احدی از معرضین (مخالفین) من، اعلاهم أو ادناهم (بزرگ و کوچکشان)، ذکر انسانیت نماید، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است، تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس، رتبه و مقام نماید»: حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخه خطی، کاتب: حرف الزاء، ربیع الاول، ص 140.
[5]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: رفتار عجیب بهائیان در تقسیم اموال شوقیافندی!
[6]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: علت ظلم پذیری در بهائیت چیست؟!
افزودن نظر جدید