بهاءالله: ماستفروشی که ماست خود را تُرش نمیداند!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبرخواندهی بهائیان در کتاب ایقان، صراحتاً با قِشر علمای دینی و روحانیون مخالفت ورزیده و آنان را سبب گمراهی مردم در طول تاریخ معرفی میکند؛ همچنان که وی معتقد است: «در همهی اوقات سبب صدّ (مانع) عباد (بندگان) و منع ایشان از شاطی بحر (کرانهی دریای) احدیّه (خداوند)، علمای عصر بودهاند که زمام آن مردم در کفّ (دست) کفایت ایشان بود».[1]
اما جالب است بدانیم پیامبرخواندهی بهائیان در حالی علمای دین را سبب گمراهی بشر میداند که در کتاب اقدس خود، از علمای مسلکش با صفات کم سابقهای یاد کرده و میگوید: «طُوبی لَکُم یا مَعشَرَ العُلَماء فِی البَهاء تَالله أنتُم أمواجُ البَحر الأعظَم و انجمُ سمآءِ الفَضل و الوِیَةُ النَّصر بینَ السَّمواتِ و الأرضین؛ أنتُم مطالعُ الإستقامة بینَ البَریَّةِ و مَشارِقُ البَیان لِمَن فِی الإمکان طُوبی لِمَن أقبَلَ إلَیکُم وَیلٌ لِلمُعرضین [2]؛ خوشا به حال شما ای جماعت علمای بهائی، سوگند به خدا شما امواج دریای بزرگ و ستارگان آسمان کمال و صاحب یاری، میان آسمانها و زمین هستید. شما اهل استقامت بین خشکی و مشارق بیان برای عالم امکان هستید؛ خوشا به حال کسی که به شما روی بیاورد، وای بر کسانی که از شما روی گردان شوند».
حال میبایست پرسید که جناب بهاء، اگر به راستی علمای دین در طول تاریخ، سبب گمراهی بشر بودهاند، پس چگونه علمای مسلک خود را ملاک تشخیص حق و باطل معرفی کردهاید و آنان را عامل نجات بشریت میدانید؟! آری؛ این تناقضگویی پیشوای بهائیت، ما را به یاد این مثل میاندازد که: «مرگ خوبه؛ ولی برای همسایه!»...
پینوشت:
[1]. حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار بهائی به زبان فارسی و عربی، 1998 م، ص 9.
[2]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص 165-164.
افزودن نظر جدید