علت حمایت رژیم غاصب صهیونیستی از بهائیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از بدو پیدایش رژیم غاصب صهیونیستی در کشور فلسطین و همجواری این رژیم با فرقهی ضالّهی بهائیت، که در شهر عکّا ساکن بودند، شاهد حمایت همهجانبهی دولت غاصب اسرائیل از فرقهی بهائیت هستیم. در این مقاله بر اساس مدارک خود بهائیان، به چند نمونه از این حمایتها اشاره میکنیم.
در تلگراف مورخ 24 دسامبر 1951 میلادی، شوقیافندی (رهبر وقت بهائیت) که به محفل ملّی بهائیان منعکس شده است، وی به طور آشکار تأیید کرد که با تشکیل دولت اسرائیل و حمایتهای آنها، کار احداث تأسیسات مرکز جهانی بهائیان امکانپذیر شده است. در این تلگراف آمده است: «اَماکن تاریخی مربوط به ایام سِجن (زندان) حضرت عبدالبهاء، تملّک، تعمیر و تزئین گردید و دولت جدیدالتأسیس (اسرائیل)، آنها را رسماً جزء مقامات متبرکه شناخت و از پرداخت مالیات معاف نمود، این مقامات اکنون نِزهتگاه (مأوا) و مورد نظر توجه عموم مردم است».[1]
از مدارک دیگر حمایت این رژیم از بهائیت، ملاقات رئیس جمهور وقت اسرائیل در سال 1333 ه.ش با شوقیافندی، رهبر بهائیان، آن زمان است که رئیس جمهور وقت اسرائیل به حمایت خود از بهائیت تصریح کرده است. اهمیت بیشتر این ملاقات از آنجا روشن میشود که بهائیان برای آن، بیش از آن چیزی که تصور میشد، ارزش قائل شدند. «لروی آیواس» منشی کل شورای بینالمللی بهائیان، طی نامهای در تاریخ روز سیزدهم اردیبهشت ماه 1333، برای محفل بهائیان با شرح مفصّل از ملاقات رئیس جمهور رژیم صهیونیستی با شوقیافندی مینویسد: «در این روز تاریخی، رئیس جمهور و خانمشان، منشی کل هیئت بینالمللی بهائی را در هتل ماگید، در تالار مخصوص به حضور پذیرفتند. پس از لحظهای رئیس جمهور و همراهان با اتومبیل روانه بیت مبارک شدند؛ حضرت ولی امر مبارک، از رئیس جمهور و خانم، با لطف و محبت خاصی پذیرایی نمودند، ضمن مذاکرات دوستانه و غیر رسمی حضرت ولی امر الله، مقصد و مرام بهائیت را توضیح و نظر مساعد و تمایل بهائیان را نسبت به اسرائیل بازگو کردند و آرزوی بهائیان را برای ترقی و سعادت اسرائیل برشمردند».[2]
علت این حمایتها، ارتباط تنگاتنگی است که بین رژیم اشغالگر قدس و فرقهی بهائیت وجود داشته و دارد و میتوان گفت بهائیت، دنبالهای از صهیونیسم جهانی شده است. دکتر شلبی در کتاب مقاونة الأدیان مینویسد: «زیست بهائیان در شهر عکّا، در قلب اسرائیل چنانچه یهود، بهائیان را به هم پیوند داده، بهائیان نسخهی دوم یهود شدهاند و در اسرائیل برای تشکیل مجلس عالی بهائیان، یک نفر یهودی آمریکایی به نام «میسون» را به عنوان رهبر تمام بهائیان انتخاب کردهاند».[3] و بالأخره این جملهی روحیه ماکسول، همسر شوقیافندی، که گفته است: «سرنوشت و آیندهی اسرائیل و بهائیگری، چون حلقههای زنجیر، به هم پیوسته است».[4] به روشنی از پیوند بین رژیم اشغالگر قدس و فرقهی بهائیت، پرده برمیدارد.
در پایان میتوان گفت: مهمترین انگیزهای که این دو غدّه سرطانی را به هم پیوند داده است، عناد و دشمنی این دو گروه، نسبت به اسلام است. به نصّ قرآن کریم، یهودیان با مسلمانان، دشمنی عمیق و دیرینهای دارند، چنانکه خداوند متعال میفرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ [مائده/82] مسلّماً يهوديان و كسانى را كه شرک ورزيدهاند، دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت».
پینوشت:
[1]. مجلهی اخبار أمری، ارگان رسمی بهائیان ایران، ش 9، دی ماه 1330، ص 3.
[2]. ر.ک: مجلهی اخبار أمری، ارگان رسمی بهائیان ایران، ش 30، تیرماه 1333.
[3]. محمد محمدی اشتهاردی، ارمغان استعمار، صص 12-11؛ به نقل از کتاب مقاونة الأدیان.
[4]. مجلهی اخبار أمری، ارگان رسمی بهائیان ایران، دیماه 1340، ص 60.
افزودن نظر جدید