دیدگاه میرزای قمی درباره خواب ابن عربی از پیامبر (ص)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مشهورترین خوابهایی که از صوفیان درباره خواب دیدن پیامبر (صلی الله علیه و آله) ذکر شده است، نقل خواب ابن عربی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است. ابن عربی درباره این خواب میگوید: «من در خوابِ نیکِ بشارت دهنده دیدم در دمشق رسول خدا را و به دست آن حضرت کتاب بود، پس به من فرمود که: این کتاب فصوص الحکم است، این را بگیر و به مردم برسان که به آن منتفع شوند. پس من گفتم: فرمان میبرم و اطاعت میکنم خدا و رسول و أولوا الأمر ما را. پس من به آرزوی خود رسیدم و نیّت خود را خالص کردم و همت بستم که اظهار کنم این کتاب را به نحوی که رسول خدا از من خواسته بی زیاده و نقصان، و از خدا خواستم که مرا در تألیف این کتاب و سایر احوالم از بندگان خالص خود گرداند که شیطان تسلّطی بر آنها ندارد، اینکه آنچه به دست من نوشته میشود و زبان من به آن گویا میشود و دل من به آن اعتقاد میکند از الهام اِلهی باشد و من ترجمه کلام اِلهی کنم، تا اینکه محقق شود بر صاحب دلان- که أهل الله میباشند- که در این تلبیسی نیست، و اینکه منزّه است غرض من از اغراض نفسانیّه. و امیدوارم که چنآنچه حقّ تعالی ندای مرا شنیده است دعای مرا مستجاب کرده باشد. و پس، من القا میکنم و نمیرسانم به شما مگر آنچه را که خدا به من میرساند، و در این کتاب نمینویسم مگر آنچه از جانب خدا به من نازل میشود، و من پیغمبر و رسول نیستم و لکن وارث علوم ایشانم و زراعت میکنم در دنیا از برای آخرتم. پس از خدا بشنوید و به خدا بازگشت کنید و دل دهید به آنچه من میگویم. پس بعد از آن، به فهم و ادراکات مجملات قول مرا تفصیل بدهید و توضیح کنید. پس منّت گذارید بر طالبان این علوم و منع نکنید این رحمت واسعه را از ایشان.» [1]
عالم بزرگ میرزای قمی در نقد این گفته و ادعای ابن عربی در مورد این خواب میگوید: «برفرض تسلیم (قبول) که راست میگوید، از کجا معلوم شد که آنچه دیده رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده؟ شاید شیطان خود را چنان وانموده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است! و حدیث مشهوری که وارد شده که معصوم فرموده: «کسی [که] ما را در خواب دیده ما را دیده زیرا که شیطان متمثّل نمیشود بهصورت ما» [2] در این حدیث سخن بسیار است... یکی از آن سخنها این است که کسانی که معصوم را به چشم ظاهر دیدهاند و او را میشناسند، هرگاه در عالم رؤیا صورت آن جناب را ببینند همان جناب را دیدهاند و شیطان بهصورت ایشان نمینماید. محیالدین که صورت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را ندیده بود که در عالم خواب جزم کند که صورت آن جناب است، از کجا جزم کرد که آن جناب را دیده است؟» [3]
میرزای قمی در ادامه میگوید: «مراد محیالدین این است که "آن کتابی که آن حضرت در دست داشتند مثال آن چیزی است که من قادرم به استخراج مطالب مقصود آن جناب ... و اظهار آن در عهده فهم و قریحه من قرار داده، که آنچه مقصود آن جناب است از من حاصل خواهد شد. پس من همت بستم که اظهار کنم آن کتاب را به نحوی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خواسته بی زیاد و کم، یعنی دانستم که محوّل کردن ایشان این امر را به من، از راه علم ایشان است که من اظهار خواهم کردم مقصود آن جناب را بی زیاد و کم.» [4] میرزای قمی در مورد این ادعا مینویسد: «اکثر این سخنهای او همان معنی نبوّت و رسالت است که به الهام اِلهی سخن میگوید و ظاهر قول او این است که من نبی هستم و رسول نیستم، ولکن وارث علم اویم، از برای این است که او را تکفیر نکنند، باوجود اینکه از کلمات دیگر او در آن کتاب ادّعای نبوّت عامه میرسد که به نبوّت خاصه خود قائل نباشد، و خود را خاتم اولیا میداند و ادّعا کرده است که جمیع انبیا اجتماع کردند و آمدند در نزد من از برای تهنیت من اینکه من خاتم اولیا هستم.» [5] ابن عربی ادعاهای زیادی داشت ازجمله ادعای رؤیت خداوند متعال را داشت و میگفت: «من در مدّت نه ماه اکل و شرب نکردم و هر وقت که خوان طعام در نزد من حاضر میکردند که چیزی را بخورم، خدا مجسّم میشد در پیش روی من و به من میگفت که: آیا تو چیزی میخوری و حال آنکه مشاهده میکنی مرا؟ پس من سیر شدم بدون آنکه چیزی بخورم!» [6]
پینوشت:
[1]. ابن عربی، محیالدین، فصوص الحکم، نشر الزهرا، 1366 ه ش، ص 47
[2]. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، نشر جامعه مشهد، چاپ اول، 1348 ه ش، ص 293
[3]. گیلانی، میرزا ابوالقاسم (میرزای قمی)، سه رساله در نقد عرفان، مقدمه حسین لطیفی، نشر بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، 1384، ص 207
[4]. همان
[5]. ابن عربی، محیالدین، الفتوحات المکیه، نشر دارالفکر، ج 1، ص 33
[6]. گیلانی، میرزا ابوالقاسم (میرزای قمی)، سه رساله در نقد عرفان، مقدمه حسین لطیفی، نشر بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، 1384، ص 208
افزودن نظر جدید