نفوذ روحانی و ناپیدا

  • 1395/02/26 - 14:58
یک رهبر آسمانی، خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی ـ که از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادی صورت می‌گیرد ـ تربیت روحانی دارد که از راه نفوذ معنوی در دل‌ها و فکرها اعمال می‌شود و می‌توان آن را تربیت تکوینی نام گذاشت. در آن‌جا الفاظ و کلمات و گفتار و کردار به کار نمی‌آید، بلکه تنها جاذبه و کشش درونی مؤثر است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یک رهبر بزرگ آسمانی، خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی ـ که از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادی صورت می‌پذیرد ـ تربیت روحانی دارد، که از راه نفوذ معنوی در دل‌ها و فکرها اعمال می‌شود، و می‌توان آن را تربیت تکوینی نام گذاشت. در آن‌جا الفاظ و کلمات و گفتار و کردار به‌کار نمی‌آید، بلکه تنها جاذبه و کشش درونی مؤثر است.
در حالات بسیاری از پیشوایان بزرگ الهی می‌خوانیم که گاه بعضی از افراد منحرف و آلوده، با یک مصاحبت مختصر با آنان، به‌کلی تغییر مسیر می‌دادند و سرنوشتشان یک‌باره دگرگون می‌شد و به قول معروف با 180 درجه بازگشت، راه کاملاً تازه‌ای را برمی‌گزیدند و به یک‌باره به فردی پاک و مؤمن و فداکار تبدیل می‌شدند، که از بذل همه وجود خود نیز مضایقه نداشتند. این دگرگونی‌های سریع و همه‌جانبه و این تحوّلات جهش‌آسا و فراگیر، آن هم با نگاه و برخوردی کوتاه ـ البته برای آن‌ها که در عین آلودگی، نوعی آمادگی نیز دارند ـ نتیجه جذبه ناخودآگاه است که گاهی از آن به «نفوذ شخصیت» تعبیر می‌شود.
بسیاری این موضوع را در زندگی خود تجربه کرده‌اند که به هنگام برخورد با صاحبان روح‌های بلند و متعالی، چنان بی‌اختیار و ناخودآگاه، تحت تأثیر آنان قرار می‌گیرند که حتی سخن گفتن در برابر آنان برایشان مشکل می‌شود و خود را در میان هاله‌ای مرموز و وصف ناپذیر از عظمت و بزرگی می‌بینند. البته ممکن است گاهی این امور را با تلقین و امثال آن توجیه کرد، ولی مسلماً این تفسیر برای همه موارد صحیح نیست. راهی جز این نیست که بپذیریم این آثار، نتیجه شعاع اسرارآمیزی است که از درون ذات انسان‌های بزرگ برمی‌خیزد.
سرگذشت‌های فراوانی در تاریخ پیشوایان بزرگ می‌بینیم که از این راه نمی‌توان آن‌ها را تفسیر کرد. در این‌جا به دو مورد از آن‌ها اشاره می‌نماییم:
برخورد اسعد بن زراره بت‌پرست به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کنار خانه کعبه و تغییر جهش‌آسای طرز تفکر او، و یا آن‌چه دشمنان سرسخت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نام آن را سحر می‌گذاردند و مردم را به‌خاطر آن از نزدیک شدن به او باز می‌داشتند.[1]
و تأثیر امام حسین (علیه السّلام) بر فکر «زهیر» در مسیر کربلا، تا آن‌جا که با شنیدن پیام امام، حتی نتوانست لقمه‌ای را که در دست داشت به‌دهان بگذارد و آن را به زمین نهاد و حرکت کرد.[2]
وجود مبارك امام (عجل الله فرجه الشریف) در پشت ابرهای غیبت نیز، این اثر را دارد كه از طریق شعاع نیرومند و پردامنه «نفوذ شخصیت» خود، دل‌های آماده را در نزدیك و دور، تحت تأثیر جذبه مخصوص قرار داده، به تربیت و تكامل آن‌ها می‌پردازد و از آنان انسان‌هایی كامل‌تر می‌سازد. ما قطب‌های مغناطیسی زمین را با چشم خود نمی‌بینیم، ولی اثر آن‌ها روی عقربه‌های قطب‌نما، در دریاها، راهنمای كشتی‌هاست و در صحراها و آسمان‌ها، راهنمای هواپیماها و وسائل دیگر است. در سرتاسر كره زمین، از بركت این امواج، میلیون‌ها مسافر راه خود را به‌سوی مقصد پیدا می‌كنند. وسائل نقليه بزرگ و كوچك به فرمان همین عقربه، ظاهراً كوچك از سرگردانی رهایی می‌یابند.

پی‌نوشت:

[1]. اعلام الوری بأعلام الهدی، فضل بن حسن طبرسی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ص 35 ـ 40.
[2]. اللهوف في قتلى الطفوف، تألیف سید بن طاوس، اسوه، ص 62 ـ 63.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.