یاد خدا به هنگام بهرهگیری از نعمتها
از نکات جالبی که در آیات قرآن به چشم میخورد این است که دعاهایی به مؤمنان تعلیم داده که به هنگام بهرهگیری از مواهب الهی بخوانند، دعاهایی که با محتوای سازندهاش روح و جان انسان را میسازد و آثار غرور و غفلت را میزداید.
به عنوان مثال: به نوح دستور میدهد: «فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَکَ عَلَی الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ.» ؛ هنگامی که تو و کسانی که با تو هستند بر کشتی سوار شدید بگو: ستایش خدایی را که ما را از قوم ستمگر نجات بخشید. [۱]
نکتهای که از این آیه شریفه برداشت میشود این است که؛ نجات از قوم ظالمین یکی از نعمتهائی است که انسان باید شکر آن را بجای آورد، ظلم انواع مختلفی دارد که یکی از آنها ظلم به نفس است؛ یعنی گناه و طغیان در برابر نعمتهای خداوند، یکی دیگر از اقسام ظلم، ظلم به مردم و افراد جامعه میباشد. از این آیه برداشت میشود هر کس از این گناه به دور باشد، حال یا گناه به افراد و اشخاص باشد و یا گناه در برابر طغیان خود شخص، انسان باید شکر این نعمت بزرگ را بجای آورد.
مثال دیگر این است که به او دستور میدهد که برای تقاضای نزول در منزلگاه پر برکت بگوید: «رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبارَکاً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ» ؛ پروردگارا! مرا در منزلگاهی پربرکت فرود آر، و تو بهترین فرود آورندگانی. [۲] در آیات مورد بحث نیز خواندیم که دستور شکر نعمتهای پروردگار و تسبیح او را به هنگام قرار گرفتن بر مرکبها میدهد.
هرگاه این خلق و خوی انسان گردد که به هنگام بهرهگیری از هر نعمتی به یاد منعم حقیقی و مبدء آن نعمت باشد، نه در ظلمت غفلت فرو میرود و نه در پرتگاه غرور میافتد، بلکه مواهب مادی برای او پلی میشوند به سوی خدا.
در حالات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آمده است که هرگاه پای خود را در رکاب میگذارد میفرمود: «بسم اللَّه» و هنگامی که بر مرکب استقرار مییافت میفرمود: الحمد للَّه علی کل حال، سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنَّا إِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ[[].. [۳]
در روایت دیگری از امام حسن مجتبی (علیه السلام) آمده است که مردی در حضور آن حضرت به هنگام سوار شدن بر مرکب گفت: سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا. امام فرمود: اینچنین به تو دستور داده نشده است، دستور این است که بگویی:::: «الحمد للَّه الذی هدانا للاسلام، الحمد للَّه الذی من علینا بمحمد (صلی الله علیه و آله) و الحمد للَّه الذی جعلنا من خیر امة اخرجت للناس، ثم تقول: سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا.» [۴] ؛ نعمت هدایت به سوی اسلام، نعمت نبوت پیامبر (صلی الله علیه وآله)، نعمت قرار گرفتن در زمره بهترین امتها، سپس تسبیح خداوند بر تسخیر این مرکب! قابل توجه اینکه از پارهای از روایات استفاده میشود که هر کس این جمله را (سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنَّا إِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ) به هنگام سوار شدن بر مرکب بگوید به فرمان خدا آسیبی به او نخواهد رسید.
این مطلب در حدیثی در کتاب کافی از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نیز نقل شده است. [۵]
چهقدر تفاوت است میان این تعلیمات سازنده اسلام با آنچه از گروهی هوسران و مغرور دیده میشود که مرکبهای خود را وسیله خودنمایی و فخرفروشی و گاه وسیلهای برای انواع گناهان قرار میدهند، چنانکه «زمخشری» در «کشاف» از بعضی از سلاطین نقل میکند که او سوار بر مرکب مخصوصش شده بود و از شهری به شهر دیگر میرفت و یک ماه در میان آن دو فاصله بود، آن قدر شراب میخورد که هرگز پیمودن راه را متوجه نشد، تنها هنگامی از مستی به هوش آمد که به مقصد رسیده بود. [۶]
بسیارند انسانهائی که در دوران ما زندگی میکنند تا زمانی که در فقر و فاقه هستند، توسلات شدیدی پیدا میکنند که خداوند نعمتی به آنها بدهد و آنها را از این فقر و بیچارگی رهائی بخشد. چهبسا با خود عهدها میبندند که اگر خداوند عالم ما را از این بدبختی و فلاکت، نجات بخشد، بنده بسیار خوبی خواهم بود و هر چه خداوند منان دستور فرماید، بدون چون و چرا اجرا خواهم کرد، ولی به محض اینکه خداوند عزیز نعمتی به آنها بدهد، چرخشی ۱۸۰ درجهای خواهند داشت و تمام این وعد و وعیدها فراموش خواهد شد و با نعمتی که خداوند عالم به اینها داده است به جای شکر نعمت به کفران آن میپردازند.
اولین آثار این کفران نعمت، دوری از مجالس وعظ و موعظه و نمازهای جماعت و ... است. دومین آثار آن، تغییر در وضع ظاهری آنها رخ خواهد داد. چه بسیارند خانمهائی که قبل از این ظاهری آراسته و دینی داشتهاند ولی به محض اینکه مقداری وضع مالی آنها متفاوت میشود، آثار آن در بدحجابی آنها نمایان میشود و چنان غفلت و بیخبری آنها را فرا میگیرد که هر چه دورتر از مظاهر دین باشند را نشانه تمدن و فرهنگ و فرهیختگی میدانند. خلاصه اینکه قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام) میخواهند این نکته را متذکر شوند که انسان اگر به نعمتی از جانب خداوند عالم برسد باید صاحب آن را شکرگذار باشد نه اینکه همین نعمتها را بر علیه خود خداوند عالم بکار گیرد.
منابع:
۱- مؤمنون، ۲۸.
۲- مؤمنون، ۲۹.
۳- تفسیر فخر رازی، جلد ۲۷، صفحه ۱۹۹.
۴- همان مدرک.
۵- نور الثقلین، جلد ۴، صفحه ۵۹۳.
۶- تفسیر نمونه، ج۲۱، ص ۲۴.
افزودن نظر جدید