عبادت و تعريف کامل و جامع آن
«عبادت» در لغت عرب، معادل لفظ «پرستش» در زبان فارسي است، همان طور كه لفظ پرستش نزد ما مفهوم روشن و واضحي دارد، لفظ عبادت نيز مفهوم كاملاً روشني دارد، هر چند نتوانيم آن را با جمله اي به صورت يك تعريف منطقي، تفسير و ارائه كنيم.
شكي نيست كه زمين و آسمان نزد ما مفهوم كاملاً روشن و واضحي دارد، در صورتي كه بسياري از ما نمي تواند آن را به صورت كامل تعريف كند و يا توضيح دهد، ولي اين مطلب مانع از آن نيست كه از شنيدن هر دو لفظ، معناي واضحي از آن، در ذهن ما مجسم گردد.
عبادت و پرستش نيز بسان لفظ زمين و آسمان است كه همگي به معناي واقعي آن واقف و آگاهيم هر چند نتوانيم درك خود را در قالب يك تعريف منطقي بريزيم، همچنانكه مصاديق واقعي هر يك از «عبادت» و «تعظيم» و يا «پرستش» و «بزرگداشت» نزد ما روشن است و جداسازي مصاديق هر يك از ديگري بسيار آسان مي باشد.
عاشق دلداده اي كه در و ديوار معشوق خود را مي بوسد و يا لباس و پيراهن او را به سينه مي مالد و يا پس از مرگ، قبر و تربت او را مي بوسد، در ميان هيچ ملتي پرستشگر خوانده نمي شود. عمل و كار كساني كه براي ديدار جسدهاي موميايي رهبران بزرگ جهان، كه مورد علاقه گروهي از توده هاست، مي شتابند و يا براي ديدن آثار و خانه و كاشانه آنها مي روند وبراي احترام آنان چند دقيقه سكوت كرده و مراسمي را بر پا مي كنند، عبادت و پرستش محسوب نمي شود، هر چند خضوع و اظهار علاقه آنان در پايه خضوع خداپرستان در مقابل خدا باشد. در اين بحث تنها وجدان هاي بيدار مي تواند قاضي و داور باشد تا «احترام و تعظيم» را از «عبادت وپرستش» جدا سازد.
بنابر اين اگر بنا باشد عبادت را به صورت منطقي تعريف كنيم و تجزيه و تحليل نماييم، مي توانيم آن را به سه گونه تعريف كنيم كه آن سه تعريف هدف واحدي را تعقيب مي كنند ولي پيش از آن، دو تعريفي را كه وهابيها روي آن تكيه مي كنند مي آوريم: