اتحاد راهی برای رسیدن به ریاست!
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صلاحی قطب خودخوانده دراویش گنابادی که بعد از مرگ نورعلی تابنده ریاست فرقه صوفیه گنابادی را در سر می پروراند و مدعی داشتن این جایگاه است از موقعیت های مختلف برای رسیدن به خواسته دیرینه خویش استفاده می کند.
محمد اسماعیل صلاحی برای ایجاد یک وحدت پوشالی بین سران فرقه های موجود در ایران اسلامی اقداماتی همچون فرستادن پیام تسلیت به مناسبت شهادت مولوی عبدالواحد ریگی به مولوی عبدالحمید (عنصر مخالف نظام اسلامی) و در اقدام جدید خویش به خاطر اجرای حکم اعدام یکی از وابستگان به فرقه یارسان، برای بزرگ فرقه اهل حق آقای سید نصرالدین حیدری پیام تسلیت فرستاده و در ضمن آن به او گوش زد می کند که «در این برهه حساس همراهی و اتفاق و تبادل نظر افرادی که زعامت گروههای مختلف را برعهده داریم بسیار مهم و حیاتی است و از این جهت فقیر در دیداری که با جناب مولوی عبدالحمید اخیراً داشتم، این مساله را یادآوری نموده و خوشبختانه مورد استقبال ایشان قرار گرفت امیدوارم جنابعالی نیز این مهم را مدنظر قراردهید.»(1) البته باید دانست که بزرگ فرقه اهل حق تاکنون وارد این بازی که محمد اسماعیل صلاحی شروع نموده است، نشده و هیچ پاسخی به صلاحی نداده است و کم ترین تنش را با نظام جمهوری اسلامی داشته است.
عملکرد محمد اسماعیل صلاحی بعد از مرگ نورعلی تابنده تاکنون نشانگر این است که او برای رسیدن به ریاست دراویش گنابادی به هر اقدامی روی آورده است. او بعد از مرگ نورعلی تابنده، به مهندس جذبی تبریک می گوید ولی پس از چند روز مدعی قطبیت شده و از آن روز به بعد، اقدام به تخریب مهندس جذبی پرداخته و در اغتشاش های اخیر نقش پر رنگی در تهییج مریدان خویش برای همکاری با اغتشاشگران داشته است.
رایزنی وی با سران مذاهب و فرقه های داخل کشور، برای ایجاد اتحاد در مقابله با نظام اسلامی و اعتباربخشی هر چه بیشتر به خود و تکیه زدن بر کرسی ریاست است که از همه چیز برای او مهمتر است. این مسئله ای است که شرمان بهشتی همسر شیخ مأذون دراویش گنابادی در صفحه شخصی خویش در شبکه های اجتماعی به آن اشاره کرده است که جریان های مخالف نظام اسلامی با سناریوی وحدت، در پی کسب قدرت و سهم خواهی و ریاست طلبی بعد از سقوط انقلاب ایران می باشد.
معمّر بن خلّاد، نزد امام رضا(علیه السلام) از مردی یاد کرد و گفت: او ریاست طلب است. حضرت فرمود: « مَا ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ فِي غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِأَضَرَّ فِي دِينِ الْمُسْلِمِ مِنَ الرِّئَاسَةِ(2) دو گرگ درنده در گلهی بی چوپان، به اندازهی ریاست طلبی در دین یک مسلمان زیانبار نیست.» این روایت در مورد صلاحی به درستی مصداق پیدا کرده است که همه چیز زا به خاطر ریاست طلبی به آتش کشیده است.
محمد اسماعیل صلاحی باید بداند که قرآن کریم در مورد این اتحاد صوری آنها به درستی بیان کرده است که «لا يُقاتِلُونَكُمْ جَميعاً إِلاَّ في قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَديدٌ تَحْسَبُهُمْ جَميعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ(حشر/14)آنها همگى جز در دژهاى محكم يا ازپشت ديوارها با شما نمىجنگند. پيكارشان در ميان خودشان شديد است، (امّا در برابر شما ضعيف)! گمان مىكنى آنها متّحدند، درحالىكه دلهايشان پراكنده است؛ اين به خاطر آن است كه آنها گروهى هستند كه تعقّل نمىكنند.»
به اين ترتيب انسجام ظاهرى افراد بى ايمان و پيمان وحدت نظامى آنها هرگز نبايد ما را فريب دهد، چرا كه در پشت اين پيمانها و شعارهاى وحدت، دلهاى پراكندهاى قرار دارد که هر کدام به دنبال ریاست خویش می باشد و دليل آن هم روشن است، زيرا هر كدام حافظ منافع مادى خويشاند.
پی نوشت:
(1). صفحه شخصی محمد اسماعیل صلاحی//۱۰/۲
(2). كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، دار الحديث، قم، چاپ: اول، ق1429، ج3 ؛ ص726.
افزودن نظر جدید