مفاسد رقص سماع در تصوف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رقص سماع ازجمله آدابی است که بعضی از متصوفه قائل به قداست آن هستند و جایگاهی والا برایش قائلاند. برخی از بزرگان صوفیه آن را بزرگترین مراسم عبادی صوفیه به شمار آورده و از سماع به نمازعشاق [1] یا قرآن پارسی [2] تعبیر کردهاند.
اما در حقیقت، رقص سماع، انحرافی برخواسته از نفسانیات شهوانی متصوفه قدیم است که در هر یک از طریقتهای صوفی که به آن مبتلا بودند، مفاسد و عوارض متعددی برایشان به همراه داشته است. یکی از مفاسدی که سماع با خود به همراه داشت، رقص مختلط بعضی از بزرگان صوفیه با زنان و ورود زنان به جرگه سماع گران است. آنچه از مراسمات سماع شنیده شده است حاکی از مردانه بودن مراسم سماع بوده اما بعضی از صوفیه برای جذابیت بیشتر و رونق پیدا کردن مجلس خود از عنصر جنسی یعنی حضور زنان در مجلس خود بهعنوان رقاصه و بهعنوان گردانندگان مراسم استفاده میکردهاند. چنانچه در اوراد الاحباب به کنیزکان آوازخوان برای رونق بخشی به مجلس سماع اشاره شده است. [3] یا در کتب صوفیه آمده است که: «وقت باشد که مستورات (زنان) نیز به مجلس سماع درآیند، برخی به نظاره و برخی خود سماع گر و مردان و زنان باهم در یکخانه گرد آیند و خود را محرم یکدیگر دانند». [4]
از رقص سماع مختلط مردان و زنان صوفی نقلهای مختلفی شده است. چنانچه نقل شده است که مولوی دارای مجالس سماع زنانه نیز بوده و علاوه برزنان طبقات مرفه، بین زنان طبقات پایین هم علاقهمندانی داشته که به خاطر او مجلس سماع ترتیب میدادند و وقتی مولوی در مجلس آنان حاضر میشد گلبارانش میکردند و همراه او به رقص و سماع برمیخاستند. [5]
یکی از مهمترین عوارض و مفاسدی که برای سماع توسط خود صوفیه ذکر شده است خطر مرگ، در وقت سماع یا بعد از آن است. چنانچه سراج طوسی در اللمع به این امر اذعان داشته و مینویسد: «احمد نوری با شنیدن شعری، چنان دچار وجد و شوریدگی شد که به سماع مشغول کشت و از شب تا صبح دیوانهوار به اینسو و آنسو میدوید و در نیزاری که چوبهای تیز و برنده از آن باقیمانده بود جستوخیز میکرد و درحالیکه خون از پای او میچکید به خواندن شعر مشغول بود، تا جایی که این کار به کشته شدن او منجر شد و بعد از سه روز از دنیا رفت». [6] به گفته خواجه عبدالله انصاری تعداد زیادی از مشایخ بزرگ صوفیه همچون شبلی، خزاز، نوری و دراج در مجلس سماع یا بعد از آن بر اثر سماع جان باختهاند! [7]
شاهدبازی یکی دیگر از عوارض و مفاسد رقص سماع است. شاهدبازی در بین صوفیه بیشتر در مجالس سماع مرسوم بوده است و معروف است که احمد غزالی در پیش خوبرویان سجده میکرد و اوحد الدین کرمانی با خوبرویان سر و سرّی داشت و با غلبه وجد، در مجلس سماع سینه بر سینه آنان مینهاد و حکایت او با پسر خلیفه، یکی از مشهورترین جریانات شاهدبازی است [8] و فخرالدین عراقی به دنبال پسری زیبا چهره از عراق به هند رفت. [9]
از دیگر مفاسد سماع که منجر به حرمتشکنی آداب اسلامی شد و از شاهکارهای مولوی بهحساب میآید جایگزینی سماع بهجای تلاوت قرآن و ذکر و دعا در تشییعجنازه است. وقتی یکی از دوستان یا مریدان مولوی از دنیا میرفت او را با رقص و سازوآواز تشییع میکرد! و در پاسخ به منتقدین و اعتراضهای مکرر مردم میگوید: «قرائت قرآن و ذکر و دعا در تشییعجنازه نشانه مسلمان بودن میت است اما رقص و ساز و آواز نشانه این است که میت علاوه بر مسلمان بودن عاشق نیز هست.»[10] در حالی که این کار بهعنوان یک عمل عبادی هیچ جایی در سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و مسلمین نداشته است و نشان از بدعتی بزرگ در میان مسلمانان است که میتواند زمینه ساز مفسده و بدعتی بزرگ در جوامع اسلامی شود.
این عوارض و مفاسد، منحصر در گذشته نیست و این مفاسد گریبانگیر عصر کنونی و جامعه امروزی نیز شده است. کما اینکه در گوشه و کنار شاهد آوازخوانی زنان در جمع مردان و رقصهای مختلط زنان و مردان در قالب مجلس سماع هستیم.
پینوشت:
[1]. افلاکی، شمسالدین احمد، مناقب العارفین، انتشارت دنیای کتاب، تهران، 1362، ص 394
[2]. همان، ص 673
[3]. باخرزی، یحیی بن احمد، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، به کوشش افشار، نشر دانشگاه تهران، تهران، 1383، ص 190
[4]. جام، احمد (ژندهپیل)، مقدمه مفتاح الجنات، ص 44
[5]. زرینکوب، عبدالحسین، پلهپله تا ملاقات، نشر علمی، تهران، 1394، ص 165
[6]. ابونصر سراج طوسی، اللمع فی التصوف، مقدمه نیکلسون، اساطیر، تهران، ص 363
[7]. جامی عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، تهران، نشر سعدی، 1366، ص 189
[8]. همان، ص 588
[9]. همدانی (عراقی)، ابراهیم بن بزرگمهر، کلیات عراقی، مصحح سعید نفیسی، نشر سنایی، تهران، 1363، صص 49 و 50
[10]. مدرسی طباطبایی، محمدعلی، سماع عرفان مولوی، نشر انصاریان، قم، 1386، ص 134
افزودن نظر جدید