نگاه محمد بن عبدالوهاب به امامیه و اهلسنت
خلاصه مقاله
محمد بن عبدالوهاب امامیه را تکفیر کرده و میگوید: «و هر کس در کفر آنان شک کند، خودش کافر است.» وی میگوید: «هر کس یکی از صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را دشنام دهد، کافر است.» او همه مسلمانان را اعم از شیعه و سنی، کافر و واجب القتل میدانست: «کشتن و غارت اموال مسلمانانی که به عقیدهی اهل تسنن معتقدند، مباح است.» در پاسخ باید گفت از بدترین دیدگاههای شیخ نجدی این است که همه مسلمانان را تکفیر میکند و خون و مال و عرض آنها را حلال میداند. آیا سیره رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و تابعین و تابعین تابعین، اینگونه بوده است؟ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «من از طرف خداوند مأمورم تا آنجا با مردم مبارزه کنم تا «لا اله الّا الله» بگویند، اما همین که آن را گفتند و مانند ما نماز خواندند و رو به سوی قبله ما کردند و مانند ما ذبح نمودند، پس از آن از جانب من، خون و مالشان در امان خواهد بود و حساب و کتابشان با خدا خواهد بود.»
متن مقاله
یکی از انحرافات بنیانگذار وهابیت، محمد بن عبدالوهاب این است که وی امامیه را تکفیر کرده و میگوید: «و هر کس در کفر آنان شک کند، خودش کافر است.»[1] وی همچنین میگوید: «هر کس یک فرد صحابی از صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را دشنام دهد، کافر است.»[2] اگر اینگونه باشد معاویه، حضرت علی (علیه السّلام) را ناسزا میگفت او هم کافر است؛ امام وهابیت معاویه را قبول دارند. نویسنده کتاب «عقیدة الشیخ محمد بن عبدالوهاب» مینویسد: «... در آغاز قرن دوازدهم هجری، بیشتر مردم به خاطر رفتار شرکآمیز به دوران جاهلیت باز گشته و مشرک شدند، زیرا از عبادت خدا روی گردانده، به عبادت اولیا و صالحان پرداخته، در مشکلات به آنان روی آورده و اهل قبور را عبادت میکردند: در سرزمینهای نجد امر عظیمی در این ارتباط اتفاق افتاد. مردم نزد قبر زید بن خطاب میآمدند و او را برای برطرف نمودن سختیها و مشکلات میخواندند. وی در ادامه، تهمتهایی به شیعیان میزند و میگوید: شیعیان نجف، بت را پرستش کرده و او را با خلوص میخوانند و بدون اینکه خدا را بخوانند، در زیر گنبد، رکوع و سجده انجام میدهند و در دلهای آنان برای تعظیم خدا یک دهم از آنچه برای علی (علیهالسّلام) انجام میدهند، وجود ندارد.»[3] بن باز میگوید: «پیش از حرکت محمد بن عبدالوهاب، مردم نجد و عربستان به گونهای بودند که هیچ مؤمنی از آن خشنود نبود و شرک بزرگ فراگیر شده بود، تا جایی که درختها، گنبدها و... را پرستش میکردند.»[4]
همچنین محمد بن عبدالوهاب اظهار میدارد: یکی از شباهتهای شیعیان و یهود این است که شیعه برای خروج از نماز سلام نمیگوید: «و از شباهتهایشان: خروج آنها از نماز با انجام عمل است و آنها سلام را در نماز ترک کردهاند. پس آنها از نماز با سلام خارج نمیشوند، بلکه دستهایشان را بالا میآورند و بر پایشان میزنند.»[5] محمد بن عبدالوهاب، ریختن خون شیعیان را مباح دانسته و میگوید: «و با اسنادی که بعضی از آنها حسن هستند و از ابن عباس نقل شده است که نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بودم و علی (علیهالسّلام) نیز نزد ایشان بود. پس پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: ای علی! به زودی در امتم قومی خواهند آمد که ادعای محبت اهلبیت را دارند و به آنها رافضی میگویند؛ آنها را بکشید، زیرا مشرک هستند.»[6]
محمد بن عبدالوهاب همه مسلمانان را اعم از شیعه و سنی، کافر و واجب القتل میدانست: «کشتن و غارت اموال مسلمانانی که به عقیدهی اهل تسنن معتقدند، مباح است.»[7]
در پاسخ باید گفت از بدترین دیدگاههای شیخ نجدی این است که همه مسلمانان را تکفیر میکند و خون و مال و عرض آنها را حلال میداند. آیا سیره رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و تابعین و تابعین تابعین، اینگونه بوده است؟ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «من از طرف خداوند مأمورم تا آنجا با مردم مبارزه کنم تا «لا اله الّا الله» بگویند، اما همین که آن را گفتند و مانند ما نماز خواندند و رو به سوی قبله ما کردند و مانند ما ذبح کردند، پس از آن از جانب من، خون و مالشان در امان خواهد بود و حساب و کتابشان با خدا خواهد بود.»[8]
پینوشت:
[1]. الدرالسنیة فی الأجوبة النجدیة، عبدالرحمن بن محمد عاصمی، ج 10، ص 369.
[2]. همان.
[3]. عقیدة الشیخ محمد بن عبدالوهاب، صالح عبدالرحمان، ص 36.
[4]. همان، ص 45.
[5]. رسالة فی الرد علی الرافضة، محمد بن عبدالوهاب، الدار السلفیة، هند، ص 106.
[6]. رسالة فی الرد علی الرافضة، محمد بن عبدالوهاب، الدار السلفیة، هند، ص 59.
[7]. «یباح قتل المسلمین الذین یعتقدون عقیده أهل السنة و اغتنام اموالهم.» کشف الشبهات و الایمان و الاسلام، ص 44.
[8]. مسند، احمد بن حنبل، دار صادر، بیروت، ج 4، ص 8.
افزودن نظر جدید