آتئیسم چیست و پیروان این نحله دارای چه مبانی فکریای هستند؟
واژه آتئیسم در زبان انگلیسی از واژه یونانی atheos (به یونانی: ἄθεος) گرفته شده است که به معنای بی خدایان است. این واژه در گذشته با دلالت ضمنی منفی، در اطلاق به کسانی به کار میرفته که بی اعتقاد به خدایانی میشدند که در جامعه در سطح گسترده مورد پرستش قرار میگرفته است. با گسترش آزادی اندیشه و پرسشگری شکگرایانه و متعاقباً انتقادات رو به فزونی از دین، کاربرد این اصطلاح محدودتر و هدفمند شد. نخستین افرادی که به طور رسمی خود را با واژه «بیخدا» تعریف میکردند مربوط به قرن ۱۸میلادی بودند.[1]
خداناباوری یا بیخدایی یا خداانکاری یا الحاد یا آتئیسم (Atheism)، در معنای عام، رد باور به وجود خدا است. در معنایی محدودتر، بیخدایی به این معنا است که هیچ خدایی وجود ندارد. در جامعترین معنا، بیخدایی، عدم باور به وجود هر گونه خداست. بیخدایی نقطه مقابل خداباوری است، که در کلیترین شکل، اعتقاد به وجود حداقل یک خدا میباشد.
خداناباوری به جریان فکریای میگویند که در آن به رد وجود خداوند متعال میپردازند. در بین مردم شایع است که از خداناباوران، با کلمه بیخدایان تعبیر میکنند که واژه درستی نیست. خداناباوران چه خدا را قبول داشته باشند، و چه قبول نداشته باشند، خداوند متعال وجود دارد و آنان را آفریده و از نعمتهای مختلف خود بهره مند کرده است، گرچه او را انکار کنند. اگر جنینی که در شکم مادر زندگی میکند و هستی خود را مدیون اوست، وجود مادر را انکار کند، حقیقت وجود مادر، به عدم تبدیل نمیشود. لذا تعبیر بیخدا، با این که مورد علاقه خداناباوران است، تعبیر درست و دقیقی نیست و بهتر است به جای آن از واژه خداناباور استفاده شود.[2]
آتئیست اندیشهای است که در میان گروهی از پیروان داروین[3] دیده میشود. این گروه برای هیچ پدیده ای قائل به وجود خدا نیستند. آتئیستها برای تمام پدیدهها به دنبال توجیهات غیرمذهبی بوده و منکر ذات الهی هستند. آنها اصول اخلاقی و پایبندی به اخلاقی را بدون تکیه بر مذهب دنبال میکنند. هر چند در طول تاریخ افرادی چون هیتلر و استالین نمونه های از بی اخلاق ترین آتئیست ها محسوب میشوند.
پینوشت:
[1]. ویکیپدیا، ذیل واژه آتئیسم.
[2]. بیست سؤال درباره آتئیست، محمدرضا طباطبایی.
[3] چارلز رابرت داروین (به انگلیسی: Charles Robert Darwin) (۱۲ فوریه ۱۸۰۹انگلستان - ۱۹ آوریل ۱۸۸۲انگلستان)، زیستشناس بریتانیایی و واضع نظریه فرگشت است. از آثار او میتوان خاستگاه گونهها یا «منشأ انواع» (۱۸۵۹) و تبار انسان، و انتخاب طبیعی در ارتباط با جنسیت (۱۸۷۱) را نام برد. او از اعضای انجمن سلطنتی بریتانیا بود. از کتاب او بانام کامل «خاستگاه گونهها بهوسیله انتخاب طبیعی» بهعنوان یکی از مهمترین کتابهای دنیا یاد میشود.