فرقهسازیهای استعمار در تسنّن و تشیّع
احمد البصری از جمله افرادی است که خود را سید یمانی، فرزند امام، وصی، فرستاده، امام سیزدهم! اول المهدیین، معصوم و ... مینامد(المشتبهات، ج4، ص144) و با استفاده از این القاب فرقهای ساخته است. او کارش را در میان معتقدان به امام زمان، یعنی شیعیان آغاز کرد و بعد از مدتی که جمعیتی به دور خود جمع کرد، با ترک کردن آنان، عملی را که شیعیان در مورد امام زمان خود مبنی بر «غیبت» به اذن خداوند قائل هستند، بر پیروانش القاء نمود و آن سادهلوحان بیچاره نیز بدون تدبر در ماهیت این کار، قدم در راهی گذاشتند که هم هدف کوچک احمد البصری را در راه رسیدن به شوکت و جاه و مقام دنبال میکرد و هم هدف بزرگ استکبار یعنی به انحراف کشاندن اعتقادات مذهبی را.
بدون شک این جریانات، گذرا و اتفاقی نبوده و بلکه کاری حساب شده و برنامهریزی شده و مدوّن از ناحیه استکبار جهانی برای به استثمار کشیدن جوامع مختلف و از جمله مسلمانان طراحی شده است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ استعمار و دول استکباری همواره سیاستهای خود مبنی بر اسلام ستیزی را در دستور کار دارند و آن را به شکلهای مختلفی که شاید در بیشتر مواقع، خود مجریان نیز در غفلت بهسر میبرند را در جوامع مختلف اسلامی پیاده میکنند. اینان برای همه فرق اسلامی از جمله اهل تسنن و همچنین شیعیان برنامههای مدوّنی دارند، که متأسفانه هر روزه شاهد اجرای آن در این جوامع هستیم. جریانهایی مانند «یمانی» و «داعش» که امروزه بلای جان مسلمانان شدهاند و باعث جنگ و خونریزی و به تعبیری برادر کشی در میان جامعه اسلامی گشتهاند.[1]
احمد البصری از جمله افرادی است که خود را «سید یمانی»، «فرزند امام»، «وصی»، «فرستاده»، «امام سیزدهم!»، «اول المهدیین»، «معصوم»[2] و ... نام نهاد و با استفاده از این القاب و عناوین در طول مدت فرقهای را برای خود ساخت. او کار خود را در میان معتقدان به حضور امام زمان، یعنی شیعیان آغاز کرد و بعد از مدت زمانی که افراد و جمعیتی را به دور خود جمع کرد، با ترک کردن ایشان، عملی را که شیعیان در مورد امام زمان خود مبنی بر «غیبت» به اذن خداوند را قائل هستند، بر پیروانش القاء نمود و آن ساده لوحان بیچاره نیز بدون تدبر در ماهیت انجام این کار، قدم در راهی گذاشتند که هم هدف کوچک احمد البصری را در راه رسیدن به شوکت و جاه و مقام دنبال میکرد و هم هدف بزرگ استکبار یعنی به انحراف کشاندن اعتقادات مذهبی را.
شبیه به این جریان بهوسیله میزا غلام احمد قادیانی متولد یکی از روستاهای شهر گرداسپور پنجاب هند بود که اهل ریاضت کشیدنهای غیر شرعی بود، که باید او را موسس فرقه قادیانیه دانست. او هم پس از مدتی کتابی را با عنوان «براهین احمدیه» منتشر کرد و ادعاهایی مانند «مورد وحی قرار گرفتن، مظهر مسیح و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را مطرح کرد و بعد از آن نیز خود را «مصلح» و «مهدی موعود» خواند که در یک معامله دو طرفه استعمار، از وی حمایت میکرد و او مجری طرحهای استعماری بود و کار را به جایی پیش برد که خود را خاتم الاولیاء دانسته و پس از آن نیز خود را «محدّث» و «کلیم الله» نامید.[3]
بنابراین میتوان با تأمل در جریانات این دو فرقه، پی برد که استعمار تا چه اندازه در فکر تخریب اذهان عمومی مسلمانان و از بردن اعتقادات مذهبی ایشان است. استعمار در حال کنونی نیز با تولید عنصر جدیدی به نام داعش در میان اهل سنّت آن را در عراق و شامات بهوجود آورد و در حال حمایت همه جانبه و پشت پرده از وی است. جریان داعش و وهابیت شبهاهتهای زیادی با جریان یمانی دارند که کمترین آن دشمنی با فقه پویا و مرجعیت شیعه است که در طول تاریخ علمدار مباره با خرافیگری و افساد جامعه اسلامی است.
پینوشت:
[1]. اسلامستیزی در غرب: دلایل و ویژگیها
[2]. احمد الحسن،المشتبهات، ج4، ص144
[3]. سید مجتبی عصیری، شبهات مهدویت1، ص151.
افزودن نظر جدید