معاویه سردمدار تشکیک در عقیده مهدویت
در موضوع مهدویت احادیث آنچنان فراوان است که جای هیچ انکاری باقی نمیماند. در طول تاریخ اسلام تعداد کمکی یافت میشوند که موضوع مهدویت را انکار کنند. سرآمد منکرین ابنحزم اندلسی و ابنخلدون هستند. این دو در قلمرو دولت اموی بودند لذا افکار آنها دستخوش تفکرات امویان قرار گرفت و در نتیجه سخنان نادرستی از خود به جا گذاشتند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در موضوع مهدویت، احادیث آنچنان فراوان است که جای هیچ شک و انکاری باقی نمیماند. این موضوع از مسلمات دین مبین اسلام است و اکثر قریب به اتفاق مسلمین بر این موضوع اتفاق دارند و تعداد کمی هستند که عقیده مهدویت را زیر سؤال میبرند، که آن هم ریشه تاریخی دارد، که به آن اشاره میکنیم.
شهيد صدر در مورد تواتر احادیث مهدویت میفرمايد: «بهراستی اعتقاد به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) بهعنوان پيشوای منتظر برای تغيير جهان به جهانی بهتر، در احاديث پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهلبيت (علیهم السلام) آمده است. در این روايات به حدی بر اين مسئله تاکيد شده، که جای هيچ شکی را برای انسان باقی نمیگذارد. تنها از طرق برادران اهلسنت، حدود چهارصد روايت از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) وجود دارد. مجموعه روايات مهدويت که از طرق شيعه و سنی رسيده و احصا شده، بيش از 6000 روايت برآورد شده است و اين، رقم بزرگی است که در بسياری از قضايای بدیهی اسلامی برای آن نظيری نيست؛ قضايايی که معمولاً مسلمانان در آن ترديد نمیکنند».[1]
حال سؤالی که مطرح است این است که چرا با وجود این تعداد روایات، افرادی به مسئله مهدویت با دیده انکار نگاه کردند؟ مگر روایات مهدویت به آنها نرسیده است؟ آیا نمیتوان گفت کسانیکه این حقیقت روشن را انکار میکنند، مغرضانه با این موضوع برخورد مینمایند؟
همانگونه که اشاره شد مسئله انکار و تشکیک در مهدویت، ریشه تاریخی دارد. اولین کسیکه در عقیده مهدویت تشکیک کرد و به نوعی منکر آن شد، «معاویه» بود.
علامه مجلسی در بحارالانوار نقل کرده است: «معاویه به جماعتی از بنیهاشم خطاب کرد اینکه شما گمان میکنید، مهدی قائم از آن شما است، عقیدهای باطل است، بلکه مهدی همان عیسی بن مریم است. امر خلافت به دست ما است تا آن را به او تسلیم کنیم. ابنعباس که در مجلس حضور داشت، به معاویه گفت: امّا این که گفتی ما گمان داریم که برای ما حکومتی است که مهدی حاکم آن است، جوابش این است که این گمان، شرک است همانگونه که خداوند متعال میفرماید: «زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ لَنْ یُبْعَثُوا.[تغابن/7] کافران پنداشتهاند که هرگز برانگیخته نمیشوند.» در حالیکه همه شهادت میدهند که برای ما ملک و حکومتی است که اگر از عمر دنیا یک روز باقی باشد، خداوند متعال کسی را از ما میفرستد تا زمین را پر از عدل و داد کند، همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد، و امّا اینکه میگویی: مهدی همان عیسی بن مریم است، عیسی کسی است که برای مقابله با دجّال فرستاده میشود، و هرگاه دجّال او را ببیند، نابود میشود، ولی امام کسی است که عیسی بن مریم به او اقتدا کرده و نماز میخواند...».[2]
برخی از بزرگان اهلسنت در صدد انکار و توجیه روایات مهدویت برآمدند که از آن جمله میتوان به افراد ذیل اشاره کرد:
1) ابنخلدون، با تمسک به قاعده «جرح، مقدم بر تعدیل»[3] روایات مهدویت را ابطال کرده است.[4]
2) ابوزهره، به دنبال ابنخلدون رفته و میگوید: «علمای اهلسنت در این احادیث خدشه کردند، بنابراین عقیده مهدویت، در نزد اهلسنت ثابت نیست.»[5]
3) احمد امین مصری: او نیز کلام ابنخلدون را بیان میکند و به آن نیز تمسک میکند و روایات مهدویت را طرد میکند.[6]
در پاسخ به ابنخلدون و دیگران میتوان گفت: که چرا برای ابطال احادیث مهدویت، فقط به چند حدیث تمسک کردید، در حالیکه در بین این روایات، روایات صحیح السندی وجود دارند، که قابل خدشه نیستند که دکتر بستوی، 46 عدد از این روایات را ذکر کرده است. علاوه بر آن دکتر عبدالمحسن بن حمد العباد میگوید: «ابنخلدون، مورخ است نه رجالی، لذا به تضعیفات رجالی او توجهی نمیشود.»[7]
اما در خصوص قاعدهای که ابنخلدون بیان کرد، باید گفت که این قاعده در نزد همه اهلسنت عمومیت ندارد. از جمله کسانیکه قاعده «تقدم جرح بر تعدیل» را نپذیرفتند، ابنحجر عسقلانی، قاضی سبکی، خطیب بغدادی، نووی، سخاوی، و سیوطی و برخی دیگر هستند. که این امر باعث میشود، که این قاعده قابل تمسک نباشد.[8]
پینوشت:
[1]. بحث حول المهدی، شهید صدر، مرکز الغدیر، بغداد : ص63
[2]. بحارالأنوار، علامه مجلسی، داراحیاء التراث العربی، بیروت: ج 33، ص 256
[3]. مقصود از این قاعده این است که تضعیف یک راوی بر توثیق آن مقدم است.
[4]. تاریخ ابنخلدون، ابنخلدون، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج1، ص311
[5]. کتاب الامام الصادق، ابوزهره، دارالفکر العربی، بیروت: ص239
[6]. المهدی و المهدویة، احمد امین مصری، انتشارات نعمان، بیروت: ص108
[7]. عقیدة اهل السنة و الاثر فی المهدی المنتظر، بن حمد العباد،: ص128
[8]. موعود شناسی، رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم: ص129
نویسنده: محمد یاسر بیانی
افزودن نظر جدید