به خواسته دل ابن سمعون، تمر رطب شد!
ابن سمعون که نام واقعیش ابوالحسین محمد بن احمد بن اسماعیل بن عیسی است، از بزرگان و علمای حنابله به شمار میرود که در توصیف وی گفتهاند: وی قول و عملش با یکدیگر منافات داشته و در حالیکه مردم را به زهد و قناعت دعوت میکرد، خودش لباسهای فاخر میپوشید و آن را توجیه میکرد.
در سرگذشت وی آمده است که وقتی برای سفر حج رفته بود، در راه دچار دزدان قافله شد و بعد از اینکه تمام دارایی قافله ربوده شد، به سختی حج خود را به پایان رساندند. اما بعد از آن به واسطه ازدواج با یکی از کنیزان دربار به ثروت هنگفتی دست پیدا کرد. حنابله در فضیلت تراشی برای وی خرافاتی را آوردند که از جمله آن اینکه:
ابنسمون میگوید: از مدینه به قصد بیت المقدس خارج شدم، مقداری تمر صیحانی نیز همراه خود برداشتم. هنگامیکه به بیت المقدس رسیدم، دلم هوای رطب کرد. نفسم را سرزنش کرده و گفتم: از کجا برایت رطب تهیه کنم؟ وقت شام به سراغ تمرهایی که با خود آورده بودم رفتم، ناگهان دیدم که تبدیل به رطب شدهاند. به خاطر مبارزه با خواسته نفس، از رطبها نخوردم. فردا شب دوباره به سراغ تمرها رفتم. باز با صحنه جالبی مواجه شدم و دیدم رطبها به تمر صیحانی تبدیل شدهاند.[1]
متقن نبودن این کرامت از آنجایی است که در این داستان که تمر به رطب تبدیل شده و پس از آن دوباره رطب به حالت اول خود یعنی تمر برگشته است، تنها یک ادعا بوده و هیچکس به جز ادعا کننده چنین چیزی را ندیده است و هیچ شاهد و یا دلیل دیگری برای آن وجود ندارد؛ بنابراین به صرف یک ادعا نمیتوان آن را باور کرد و جزء فضیلت به حساب آورد.
پینوشت:
[1]. «من أين لنا فِي هَذَا الموضع رطب فلما كَانَ وقت الإفطار عمد إلى التمر ليأكل مِنْهُ فوجده رطبا صيحانيا فلم يأكل مِنْهُ شيئا ثُمَّ عاد إِلَيْهِ من غد عشية فوجده تمرا عَلَى حالته الأولى فأكل مِنْهُ» محمد بن ابی یعلی، طبقات الحنابله، ج3، ص280. جهت مشاهده تصویر کلیک کنید.
افزودن نظر جدید