البانی و تقسیم بدعتگونه بدعت
بدعت به مثابه دستاویزی برای هموار ساختن مسیر توهین به دیگر مسلمانان از سوی سلفیه مورد استفاده قرار گرفته است. البانی نیز به عنوان یک عالم مدعی سلفگرایی، از این مقوله خارج نبوده و با نگاه ویژه خود به مساله بدعت در راستای وسعت گستره آن گام نهاده و به دنبال آن برخی از اعمال مسلمانان را به چالش میکشاند. او ضمن تقسیم بدعت به بدعت در دین و دنیا متذکر میشود که باید در میان این دو نوع بدعت فرق نهاده شود.[1] او در ادامه بیان میکند که آنچه ایجاد میشود اگر ارتباط با دین داشته باشد از دو حال خارج نیست:
یا از آن زیادت تقرب به خدا قصد شده است (بدعت است)
یا از آن زیادت تقرب به خدا قصد نشده است:
الف: اقتضای آن فعل در زمان حضرت رسول (صل الله علیه و آله و سلم) بوده ولی ایشان آن عمل را انجام ندادهاند ( حکم این قسم عدم جواز انجام آن برای ماست)
ب: اقتضای آن فعل در زمان حضرت رسول (صل الله علیه و آله و سلم) نبوده:
در راستای غرض شرعی استفاده میشود (استفاده جائز است، مثال: بلندگو)
در راستای غرض شرعی استفاده نمیشود (استفاده از آن جائز نیست، مثال: ضبط صوت برای غنا)
اما استفاده از شیئی که ارتباطی به دین ندارد با شرط عدم مخالفت با کتاب و سنت قابل قبول است.[2]
این تقسیم خالی از اشکال نیست. چرا که در گزینه الف از قسم دوم میتوان بیان داشت که چه بسا کلیاتی از سوی حضرت رسول (صل الله علیه و آله و سلم) نقل شده که بر مصادیق امروزی قابل حمل است. بدین معنا که شاید عملی از سوی حضرت رسول (صل الله علیه و آله و سلم) انجام نشده اما به صرف انجام ندادن ایشان، نباید آن عمل را بدعت خواند.
پینوشت:
[1]. البانی، محمد ناصر، الف فتوا للشیخ الالبانی (مجموعه فتاوی العلامه الالبانی)، ج 2، ص 113 و 114.
[2]. همان.
افزودن نظر جدید