چگونه امام حسن که 46 سال عمر کرده و 64 زن گرفتند، معصوم هستند؟
تعداد زیاد ازدواج ها و طلاق های امام حسن ع برای چیست ایا ازمون خطا می کرده که این با علم امام و عصمت او سازگار نیست و اگر این رفتار حکیمانه بوده چرا بقیه همانند ایشان عمل نمی کردند و پاسخ گوی نسل های بعدی نیست؟
اصل «مطلاق» بودن امام حسن مجتبی صلوات الله علیه در دو روایت که یکی صحیح و دیگری موثق است بالااجماع ثابت شده است اما در مورد عدد 50 زن مطلقه بنابر نظر مرحوم آیت الله خوئی روایت ضعیف است و بنابر نظر مختار روایت موثق و معتبر است. اما افسانه هایی که از این واقعیت در «مطلاق» بودن حضرت علیه السلام تراشیده شده وعدد 400 زن یا 300 زن را ذکر کرده اند هیچ سند قابل توجهی وجود ندارد و معتبر نمی باشد.
سه غرض برای خطبۀ امیر المؤمنین علیه السلام قابل تصویر است:
1- نهی از اصرار مردم و پیشگامی در تزویج دخترانشان به امام حسن (ع) و اتمام حجت در صورت طلاق دختران نالایق 2- قطع طمع منافقان کوفه از نفوذ در خانه امام مجتبی (ع) توسط دخترانشان 3- امتحان ایمان و وفاداری مردم) و هر سه این اغراض حکیمانه با یک سخنرانی کوتاه امیرالمؤمنین علیه السلام حاصل شد و این اهداف بدون سخنرانی عمومی خطاب به مردم کوفه حاصل نمی شد. از این رو امیرالمؤمنین علیه السلام باید با مردم کوفه سخن می گفت نه با فرزند معصوم و بزرگوارش چرا که خطایی از جانب امام حسن علیه السلام که مورد رضای امیرالمؤمنین (ع) نباشد صادر نشده تا امیر المؤمنین (ع) ایشان را مورد نهی قرارد هد، بلکه خطا اصرار بی جای مردم و طمع منافقان بوده است که امیر المؤمنین (ع) باید ایشان را مورد نهی و خطاب قرار می داد.
زیرا که اولاً ازدواج امری است که به خودی خود نزد خداوند محبوب و مستحب است و حتی گاهی واجب می شود و متعدد بودن آن گناهی نیست که با عصمت ناسازگار باشد بلکه گاهی محبوب پروردگار هم می باشد مانند جائیکه انسان برای درپناه گرفتن و خدمت کردن به زنان بی سرپرست با ایشان ازدواج کند یا برای ترویج دین خدا و هدایت یک طایفه با ایشان پیوند مقدس ازدواج را منعقد کند. مانند بسیاری از ازدواج های رسول خدا (ص) که آن حضرت انجام داده اند و گاهی با یک ازدواج آن حضرت (ص) گروه زیادی از اهل آن قبیله بت پرستی را کنار گذاشته و به خدای یکتا ایمان می آوردند و یا زنان مسلمان بی سرپرستی را که گاهی سن بالایی هم داشتند مانند حفصه و ام حبیبه دختر ابی سفیان و ام سلمه را که شوهر مرده بودند و از خانواده های خود هم به جهت مسلمانی طرد شده بودند رسول خدا (ص) در پناه همسری خویش می گرفت و از ایشان حمایت می نمود.
دوم اینکه ازدواج های متعدد و در میان انبیاء الهی به اعتراف کتاب مقدس مسیحیان امری رائج و معمول بوده است و در عین حال با مقام قدس و نبوت الهی آن پیامبران عظیم ایشان خدا هیچ منافاتی ندارد
به عنوان مثال: حضرت ابراهیم (ع) به اعتراف کتاب مقدس هم زمان 2 همسر داشت، یک همسر بانو (ساره) و یک همسر کنیز (هاجر) (سفر پیدایش: باب 16، جملۀ 3) و حضرت یعقوب همزمان 4 همسر داشت 2 همسر بانو و 2 همسر کنیز که این 4 همسر مادران اسباط دوازده گانه بنی اسرائیل هستند. (سفر پیدایش: باب 32 : 22) و حضرت موسی علیه السلام طبق کتاب مقدس مسیحیان هم زمان 2 همسر داشت: یک صفوره دختر کاهن مدیان (دختر شعیب: شیرون ورعوئیل هم ظاهرا به ایشان گفته می شده است) و دیگری زنی از اهل حبشه (سفر خروج، باب 2: 16 الی 21 و سفر اعدادف باب 12 : 1) و حضرت داود علیه السلام همسران بسیاری داشتند نام 7 تن از ایشان را در کتاب اول تواریخ، باب 3 : 1 الی 9 بر می شمرد که مادران پسران داود از همسران آزاد بودند. از جمله بتشبع مادر سلیمان، علاوه بر این 7 تن همسر آزاد همسران آزاد دیگری هم به نکاح خود درآورد از جمله: ابیشک شونمیه (اول پادشاهان 1: 3) و سیکان دختر شاوول (اول سموئیل 18: 27) و همچنین او ده همسر کنیز هم داشت (دوم سموئیل، 15: 16) و حضرت سلیمان علیه السلام به اعتراف کتاب مقدس مسیحیان دارای 700 همسر بانو و 300 همسر کنیز بوده است (اول پادشاهان، 11: 3) اما در عین حال سلیمان علیه السلام صاحب وحی الهی است و مسیحیان نسبت می دهند به آنها را وحی الهی بر آن حضرت (ع) می دانند. بنابر این ازدواج های متعدد منافاتی با عصمت و مقام قدسی انبیاء و اوصیاء ایشان ندارد.
در نتیجه باید گفت: ازادواج های معتعدد می تواند در مسیر رضای خدا و محبوب خدا باشد پس منافاتی با عصمت ندارد و هرگز گناه نیست و همچنین باید به مسیحیان گفت کتاب مقدس شما هم تعدد ازدواج های انبیا ئی مانند ابراهیم، یعقوب، موسی، داود و سلیمان علیه السلام را تأیید می کند.
سؤال دوم: آیا امام مجتبی علیه السلام 64 زن گرفته اند یا طبق بعضی از روایات 300 همسر را به ازدواج خود در آورده و طلاق داده اند؟
پاسخ اول: روایاتی که می گوید امام مجتبی علیه السلام 64 همسر یا 70 همسر یا 300 همسر داشته و طلاق داده اند از نظر علم الحدیث روایاتی بی سند و مرسل و غیر قابل اعتماد می باشند. تنها 2 روایت وجود دارد که یک روایت سند آن صحیح است به اتفاق همۀ علماء حدیث شیعه و روایت دیگر موثق و مانند روایت صحیح بوده و معتبر می باشد. این دو روایت نزد همۀ محدثان شیعه فقط دلالت دارند بر اینکه امام مجتبی علیه السلام زیاد ازدواج کرده و ازدواج های حضرت منجر به جدایی و طلاق گشته است، اما اینکه عدد آن ازدواج ها 300 یا 64 یا 70 بوده باشد یک افسانه بوده و روایتی جعلی، بی سند و بی اعتباری است که قصه گویان حکومت های بنی امیه و بنی العباس آن را ساخته اند و به قول ضرب المثل ما ایرانی ها یک کلاغ چهل کلاغ کرده اند. نشانه این امر عدم مطابقت اعداد مذکور با تعداد اسماء همسران امام مجتبی علیه السلام است که دلالت بر جعلی بودن و غیر واقعی بودن اعداد مذکور دارد. چراکه طبق ادعای مدائنی تعداد همسران آن حضرت (ع) احصاء شده است و احصاء یعنی شمارش کامل و عدد آن 70 یا 90 بوده است. خوب سؤال ما اینست که اگر همسران آن حضرت شمارش کامل شده اند پس نام آن ها چیست و چه اشخاصی بوده اند، وقتی به گزارش های تاریخی دربارۀ نام همسران آن حضرت مراجعه می کنیم می بینیم این گزارشات بر دو قسم هستند، یک قسم گزارشات قابل وثوق و اطمینان و قسم دیگر گزارشات قابل تردید و وقتی همۀ گزارشات را چه قابل وثوق و چه قابل تردید روی هم جمع می کنیم می بینیم تعداد نام های همسران امام مجتبی علیه السلام با کمال خوش بینی بیش از 16 اسم و شخص نمی باشد اینجاست که جعلی بودن اعداد افسانه ای واضح و روشن می شود.البته همین تعداد 16نفر هم به طور کامل قابل اعتماد نیست. اگر ما از روی خوش بینی تمام گزارشات مرسل و فاقد سند را معتبر بدانیم باز فاصله بسیار زیادی تا عدد 50 و 70 و 90 و ... وجود دارد. مضافا اینکه داشتن 16 همسر و طلاق دادن تدریجی ایشان در عرف زمان اصحاب پیامبر (ص) امری رایج بوده که در تاریخ نمونه های زیادی برای آن ذکر شده از جمله سعید بن زید بن نفیل بن عدی القرشی و مغیرة بن شعبة الثقفی و ...
در آخر اینکه اگر چنین افسانه ای صحت می داشت معاویه و دشمنان امام علیه السلام در زمان حیات خود آن حضرت آن را بهانه ای برای ضربه زدن به شخصیت گرامی ایشان قرار می دادند، در حالیکه در هیچیک از رویارویی های غیر منصفانه و ظالمانه معاویه با اهل بیت علیه السلام ما اثری از چنین طعنه و ایرادی بر امام مجتبی علیه السلام نمی یابیم در حالیکه معاویه و اتباع او بسیار مشتاق عیب جوئی و سبّ و ناسزا گویی بر علی و آل علی علیهم السلام بوده اند و این نشان می دهد که این افسانۀ بزرگ بعد از شهادت امام مجتبی علیه السلام و حتی مدتها بعد از شهادت حسین بن علی علیه السلام جعل و ساخته شده و بر سر زبان ها افتاده است و مسأله تعدد ازدواج ها و طلاق های امام مجتبی (ع) در عرف زمان معاویه و بعد از او امری عادی و متعارف بوده است که قابل عیب جویی محسوب نمی شده است.