تمام ایمان در برابر تمام شرک
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرماندهی و پیروزی امیرمؤمنان (علیه السّلام) در جنگها و غزوات زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از افتخارات منحصر به فردی است که بارها حسادت حسودان و دشمنی دشمنان را برانگیخت. و اینها خود دلالت بر ولایت و برتری امیرمؤمنان بر سایر صحابه بوده؛ که در این مقاله بر آنیم به ذکر برخی از آنها بپردازیم: در سال پنجم هجرت، زمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای مبارزه با عمرو بن عبدود، امیرمؤمنان (علیه السّلام) را فرستاد، فرمود: «برز الایمان کلّه إلی الشّرک کلّه.[1] تمام ایمان در برابر تمام شرک قرار گرفت» و قندوزی حنفی در ینابیع المودة مینویسد: «عن حذیفة قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): ضربة علیّ فی یوم الخندق أفضل أعمال أمّتی إلی یوم القیامة[2] ضربت علی (علیه السّلام) در جنگ خندق برترین اعمال امت من تا روز قیامت است.» قاضی عضد الدین ایجی در کتاب «المواقف» در مقایسه فضایل امیرمؤمنان (علیه السّلام) با خلیفه اول به طور قطعی این مطلب را پذیرفته و مینویسد: «ألرّابع الشّجاعة: تواتر مکافحته للحروب و لقاء الأبطال و قتل أکابر الجاهلیة حتّی قال (صلی الله علیه و آله و سلم) یوم الأحزاب «لضربة علیّ خیر من عبادة الثّقلین» و تواتر وقائعه فی خیبر و غیره.[3] رویارویی علی (علیه السّلام) با قهرمانان عرب در جنگها و کشتن بزرگان مشرکان، نشان از شجاعت اوست و همین برای او بس که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ احزاب فرمود: ضربت علی (علیه السّلام) در خندق برتر از عبادت جن و انس است.» همچنین سعد الدین تفتازانی در قیاس آن حضرت با ابوبکر مینویسد: «و أیضا هم أشجعهم یدلّ علیه کثرة جهاده فی سبیل الله و حسن إقدامه فی الغزوات و هی مشهورة غنیة عی البیان و لهذا قال النّبی (صلی الله علیه و آله و سلم) «لا فتی إلّا علی و لا سیف إلّا ذوالفقار» و قال (صلی الله علیه و آله و سلم) یوم الأحزاب «لضربة علیّ خیر من عبادة الثّقلین.[4] علی (علیه السّلام) به دلیل فراوانی پیکارهایش در راه خدا و دستاوردهای ارزشمندش در جنگها که نیازی به گفتن ندارد شجاعترین مسلمان است و به همین جهت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره وی فرمود: «جوانمردی نیست جز علی (علیه السّلام) و شمشیری نیست مگر ذوالفقار» و در روز احزاب فرمود: «یک ضربه شمشیر علی (علیه السّلام) از عبادت جن و انس برتر است.»
در سال هفتم هجری در جنگ خیبر، زمانی که دیگران نتوانستند قلعه خیبر را فتح کنند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: فردا پرچم را به دست کسی خواهم سپرد که خدا و رسول، او را دوست دارند و او نیز خدا و رسول را دوست دارد، جنگآوری که هرگز فرار نمیکند و تا سنگر دشمن را فتح نکند، باز نمیگردد. بخاری در کتابش اینگونه روایت کرده: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز خیبر فرمود: فردا پرچم اسلام را به شخصی خواهم سپرد که خیبر به دست او فتح میشود. او خدا و رسول را دوست میدارد، و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند. مسلمانان آن شب در این اندیشه بودند که پرچمدار اسلام چه کسی خواهد بود؟ فردای آن روز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: علی کجاست؟ گفته شد: علی (علیه السّلام) به درد چشم مبتلا شده. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی (علیه السّلام) را نزد خویش طلبید، سپس آب دهان مبارک خویش را به چشم وی مالید و برای او دعا کرد، بلافاصله چنان درد چشم او بهبود یافت که گویی از آغاز دردی نداشته است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پرچم سپاه را به حضرت علی (علیه السّلام) سپرد و فرمود: با این مردم نبرد میکنم تا مانند خودمان از نعمت اسلام برخوردار شوند. سپس خطاب به علی (علیه السّلام) فرمود: اینک با کمال قدرت برو و چون به خیبر رسیدی، نخست آنان را به آیین اسلام دعوت کن و آنها را به آنچه برایشان واجب گردیده، آگاه نما! به خدا سوگند اگر خدا به وسیله تو شخصی را به اسلام هدایت کند، برای تو از شتران سرخ موی بهتر است.»[5] جالب این که بسیاری از علمای اهلسنت و مورد قبول وهابیت از زبان عمر بن خطاب نوشتهاند که او در همان روز گفت: «هیچگاه امارت را به اندازه آن روز دوست نداشتهام که رسول خدا امارت را به علی (علیه السّلام) داد.» چنانکه در صحیحترین کتاب پس از قرآن کریم نزد وهّابیت آمده: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز خیبر فرمود: پرچم اسلام را به دست کسی میسپارم که... در این هنگام عمر بن خطّاب گفت: هیچگاه امارت را به اندازه آن روز دوست نداشتم و در این رابطه با همدستانم، آهسته سخن گفته و آرزو کردم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا پرچمدار اسلام معرفی کند، امّا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی (علیه السّلام) را به حضور طلبید و پرچم اسلام را به دست او سپرد.»[6]
پینوشت:
[1]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 13، ص 158.
[2]. ینابیع المودة لذوی القربی، قندوزی، دار الأسوة للطباعة و النشر، ایران، ج 1، ص 282.
[3]. کتاب المواقف، عضد الدین الإیجی، دار الجیل، بیروت، ج 3، ص 628.
[4]. شرح المقاصد فی علم الکلام، سعد الدین تفتازانی، دار المعارف النعمانیة، باکستان، ج 2، ص 301. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. عَنْ أَبِی حَازِمٍ، أَخْبَرَنِی سَهْلُ بْنُ سَعْدٍ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ یَوْمَ خَیْبَرَ: «لَأُعْطِیَنَّ هَذِهِ الرَّایَةَ رَجُلًا یَفْتَحُ اللهُ عَلَى یَدَیْهِ، یُحِبُّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَیُحِبُّهُ اللهُ وَرَسُولُهُ» قَالَ: فَبَاتَ النَّاسُ یَدُوكُونَ لَیْلَتَهُمْ أَیُّهُمْ یُعْطَاهَا، قَالَ فَلَمَّا أَصْبَحَ النَّاسُ غَدَوْا عَلَى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، كُلُّهُمْ یَرْجُونَ أَنْ یُعْطَاهَا، فَقَالَ أَیْنَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ فَقَالُوا: هُوَ یَا رَسُولَ اللهِ یَشْتَكِی عَیْنَیْهِ، قَالَ فَأَرْسِلُوا إِلَیْهِ، فَأُتِیَ بِهِ، فَبَصَقَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی عَیْنَیْهِ، وَدَعَا لَهُ فَبَرَأَ، حَتَّى كَأَنْ لَمْ یَكُنْ بِهِ وَجَعٌ، فَأَعْطَاهُ الرَّایَةَ، فَقَالَ عَلِیٌّ: یَا رَسُولَ اللهِ أُقَاتِلُهُمْ حَتَّى یَكُونُوا مِثْلَنَا، فَقَالَ: «انْفُذْ عَلَى رِسْلِكَ، حَتَّى تَنْزِلَ بِسَاحَتِهِمْ، ثُمَّ ادْعُهُمْ إِلَى الْإِسْلَامِ، وَأَخْبِرْهُمْ بِمَا یَجِبُ عَلَیْهِمْ مِنْ حَقِّ اللهِ فِیهِ، فَوَاللهِ لَأَنْ یَهْدِیَ اللهُ بِكَ رَجُلًا وَاحِدًا خَیْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ یَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَمِ. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 3، ص 1096. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. عن أبی هریرة أنّ رسول الله (ص) قال یوم خبیر لأعطینّ هذه الرّایة رجلا یحبّ الله و رسوله یفتح الله علی یدیه قال عمر بن الخطّاب ما أحببت الإمارة إلّا یومئذ قال فتساورت لها رجاء أن أدعی لها قال فدعا رسول الله (ص) علیّ بن أبی طالب فأعطاه إیاها و قال... . صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 4، ص 1871.
افزودن نظر جدید