افزودن نظر جدید

با سلام اینکه شما مذهب مولوی را مطابق مذهب استادش بدانید، بعید نیست به شرط اینکه مدارکی در مورد مذهب استادش ارائه دهید مولوی که وجوه زندگی اش بسیار آشکارتر از استادش است، چطور مذهبش را باید از زندگی و مذهب بسیار پرابهام تر شمس استخراج کرد ؟ به قول اهل فضل: معرِّف باید اعرف از معرّف باشد (شناساینده از شناخته شونده ، شناخته شده تر باشد) و مذهب شمس اعرف (معلوم تر) از مذهب مولانا نیست دوم: جالب است که دوستان طوری در این موارد بحث می کنند که گویا اصلا اسمی از تقیه هم بگوششان نخورده و آن را شعار شیعه نمی شناستد یا در بهترین حالت طوری آن را تعریف می کنند که از مفهوم خود تهی می شود مثلا شخصی می گوید این مورد چون خیلی در تشیع مهم است، دیگر چه جای تقیه ؟؟؟ !!! گویی غرض از تقیه را برعکس متوجه شده اند (که نامعلوم ماندن مذهب (تشیع) شخص بوده است) سوم: مفصلا می توان نشان داد که نه شمس و مولوی که بحمدالله قرائن ارادتشان به مولی علی و اهل بیت تا حدی بوده که تشیعشان امروز بسادگی قابل انکار نیست، نمی توانند اسماعیلی باشند. اسماعیلیه (البته گروهی که قائل به غیبت اسماعیل بن جعفر صادق نشدند)، اتفاقا امامت ائمه خود را موروثی و متعلق به نسل حضرت زهرا (س) می دانند و بیتی که از مولانا بدان استناد کرده اید، این معنا را نمی رساند چهارم: نه در دعوت شمس و نه مشخصا در دعوت مولانا خبری از دعوت به امام وقت اسماعیلیه ثبت نشده است لذا چطور می توان این دو را شیعه امامان وقت اسماعیلیه شمرد ؟! پنجم: نه در سخنان شمس و نه مولانا حتی به تلویح به اسماعیل ، اسماعیلیه و آرای «خاص» آنها هیچ دلالتی وجود ندارد پس چطور می توان آنها را از اسماعیلیه قائل به غیبت امامشان شمرد ؟! (و مشخص است که نمی توان صرف تکیه به باطن را مدنظر قرار داد چرا که عموم اهل تصوف و عرفان باطن گرا بوده اند) ششم: بسیاری از آراء و معارف و احادیث علوی در جای جای آثار مولوی بویژه مثنوی عینا نقل شده است که با ردّ فرض اسماعیلی بودن او باید محمل دیگری برای این همه اصرار در نقل معارفی چون حدیث غدیر، روایت «فاطمة بضعة منی ... » تصریح به ترجیح علی(ع) بر سایر اصحاب و ... اندیشید، امیدوارم این بار دوستان به شیعه زیدی بودن مولانا متوسل نشوند !
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.