1. انگلیسیها و یهودیان در 1-2 قرن گذشته، کوروش را به عنوان نماد هویت ایرانی به خورد ملت دادند. برخی هم فریب خوردند. در این میان کسانی هستند که به هیچ وجه حاضر نیستند قبول کنند که توسط استعمار، خر شدند. روایات زرتشتی همواره دست خود زرتشتیان بود. اوستا همواره دست خود زرتشتیان بود. هیچ یونانی یا عرب یا مغول، هیچ گاه هیچ دخل و تصرفی در اوستا و روایات زرتشتی نکردند. چون اصلا زبان دینی اینها را بلد نبودند. با این حال میبینیم که در روایات زرتشتی از جزئی ترین جزئیات تاریخ سخن به میان است ولی هیچ چیزی درباره کوروش و هخامنشیان نداریم. نتیجه: یا کوروش و هخامنشیان وجود نداشتند. یا وجود داشتند ولی یک مشت بیارزش بودند. حتی بیارزشتر از آن خوکها و شترهایی که یشتهای اوستا از آنان نام برده است. شاهنامه هم هیچ حرفی از کوروش و هخامنشیان نزده است. نمیتوان فردوسی را خودفروخته ناآگاه نامید. برخی حاضرند همه چیز را خراب کنند تا انگ «خر شدن توسط استعمار» از پیشانیشان پاک شود. راهشان این نیست که همه نویسندگان و فرهیختگان ایرانی را تخریب کنید. راهشان این است که اعتراف کنید فریب استعمار را خوردید و از این لحظه به آنان سواری ندهید. ضمنا زرتشتیان، همبستری با محارم داشتند. در قوانین زرتشتی، پدر میتواند به زور با دختر خودش همبستر شود. همچنین برادر با خواهر. این در منابع زرتشتی سند دارد و اسنادش را در همین سایت ارائه کردیم. وظیفه ما سند دادن است و وطیفه انسان عاقل، پذیرش حقیقت. وظیفه احمق هم فرار از قبول واقعیت.
saman
1399/04/18 - 19:31
لینک ثابت