تعريف منطقى عبادت
تعريف منطقى هر چيز ،بايد در عين «ايجاز» و اختصار، «جامع» و «مانع» باشد. يعنى در عين فراگيرى همه افراد و مصاديق شىء تعريف شده، مانع از ورود مصاديق بيگانه در آن شود. در نتيجه ضابطه اى به دست آيد كه بتوان در پرتو آن،موارد «واقعى» عبادت را از موارد غير آن تميز داد و از خلط و اشتباه آنها با هم جلوگيرى كرد. طبعاً اگر ما به چنين تعريفى دست يابيم، بسيارى از مشكلات برطرف شده و اختلاف در داورى از ميان مى رود.
در تعريف مفهوم «عبادت و پرستش»، از سه راه مى توان بهره گرفت:
الف. مراجعه به فرهنگها.
ب. بررسى مواردى كه لفظ عبادت در آن به كار مى رود.
ج. تحليل ويژگى هاى عبادت هاى قطعى، مانند پرستش موحدان يا بت پرستان.
يادآور مى شويم دو راه نخست ما را به نتيجه مطلوب كه همان اعطاى يك ضابطه دقيق و مشخص در شناخت مصاديق «عبادت» است نمى رساند،و تنها راه سوم است كه پيمودن آن افق را روشن مى سازد. اينك درباره هر يك سخن مى گوييم.