مراتب توحيد

توحيد براى خود مراتب گوناگونى دارد و «توحيد در پرستش»، كه همه پيامبران براى دعوت به آن آمده اند، يكى از شاخه هاى «اصل توحيد» است. ذيلاً برخى از شاخه هاى توحيد را به صورت فشرده بيان مى كنيم:

الف. توحيد در ذات: خدا يكى است و براى آن مانندى نيست; يگانه است و به ذات او تركيب راه ندارد.
ب. توحيد در خالقيت: آفريدگار هستى يكى است و جز او خالقى وجود ندارد و تأثير و يا آفرينشگرى ديگر عوامل، پرتوى از آفريدگارى اوست.
ج. توحيد در تدبير: كارگردان جهان، خداست و آفريدگارى و كردگارى از آنِ او مى باشد. اوست كه انسان و جهان را آفريد و تدبير و سرپرستى هستى را به عهده گرفت; كارآيى و فعاليت علل و اسباب در پهنه هستى به اذن و فرمان او است.
د. توحيد در عبادت: پرستش از آن خداست، و غير او (هرچه و هر كه هست) بنده ناتوان اوست و همگى بايد پيشانى بر آستان قدس الهى بسايند.

همه بندگانيمو ايزد يكى است *** پرستش جز او را سزاوار نيست

در ميان مراحل گوناگون توحيد، مرحله اخير رشته واقعى سخن ما را تشكيل مى دهد، هر چند بحث در مراحل پيشين نيز از اهميت بالايى برخوردار است.

اينكه گفتيم توحيد در عبادت، محور گفتار ماست نه به اين معناست كه در كلّيّت اين اصل و يا اساس آن شك و ترديدى وجود دارد تا به زدودن آن بپردازيم. زيرا همان طور كه يادآور شديم كليت اين اصل خدشه بردار نبوده و پيروان تمامى شرايع آسمانى در «اساس آن» اتفاق نظر دارند و شعار همگان شعار قرآنى است كه دستور مى دهد كه همگان بگويند: (إِيّاكَ نَعْبُدُ ) : «فقط تو را مى پرستيم».

اصولاً نام كسى را نمى توان مسلمان نهاد مگر اين كه اين اصل را بپذيرد، و انكار اين اصل با انكار اسلام يكسان است.

صرف نظر از اتفاق مسلمين بر توحيد در «عبادت» و اينكه اين اصل، نقطه مشترك در ميان همگان است، جواز و مشروعيّت موضوعاتى مانند «شفاعت خواهى» از پيامبر يا «بزرگداشت روز تولد او» و مانند آنها،موردبحث و گفتگو واقع شده وبرخى تصور كرده اند شفاعت خواهى از پيامبر يا اجتماع در روز ولادت او، نوعى عبادت و پرستش وى مى باشد.

از اين جهت بحث ما بايد بر تشخيص موارد، انجام گيرد تا روشن شود واقعيت اين نوع درخواستها و بزرگداشتها چيست؟«عبادت» پيامبر است(پس شرك و نارواست) يا صرفاً تكريم و احترام اوست(پس جايز بلكه مستحب مى باشد).

حل ّمسئله در گرو اين است كه عبادت به صورت منطقى وعلمى تعريف شود تا در سايه آن، موارد مشكوك و مشتبه را باز شناخته، و «تكريم» را از «پرستش» جدا سازيم .زيرا چنانچه عبادت به صورت دقيق، تعريف نشود نمى توان درباره اين نوع موارد داورى كرد.