کره جنوبی بهشت یا جهنم؟
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در سال 1945 میلادی، کره جنوبی از اِشغال ژاپن[1] آزاد شد و به دو نیم کره جنوبی و شمالی تقسیم شد. کره جنوبی دچار مشکلات بسیار زیادی بود، فقر و مشکلات اقتصادی و آسیبهای جنگ جهانی دوم و سالها مستعمره و در اشغال ژاپن بودن، کره را به کشوری بسیار عقب مانده و با وضعیت اقتصادی ضعیف تبدیل کرده بود و بحران هویتی و فرهنگی هم در بین مردم کره یک آسیب جدی بود.
کره جنوبی با یک جهش اقتصادی، در مدت کمی توانست از کشوری فقیر به یک کشور توسعهیافته و پیشرفته تبدیل شود. موفقیت و توسعه اقتصادی کشور کره جنوبی در مدت بسیار کم، باعث تعجب بسیاری از کشورهای دیگر شد. از این پیشرفت به عنوان «معجزه روی رودخانه هان» یاد میشود؛ محققان و پژوهشگران اقتصاد و سیاست سعی کردند با بررسی روند این جهش اقتصادی این نوع پیشرفت را به عنوان الگوی موفق به سایر کشورها ارائه دهند. این نظریهپردازان امید داشتند کشورهای در حال توسعه، با تکرار این روند بتوانند به رشد اقتصادی برسند.
بحث مغفول مانده این است که عدد و ارقام از رشد بالای اقتصادی در کره خبر میدهد، امّا از میزان توزیع این ثروت و چگونگی برخورداری مردم از این پیشرفت اقتصادی، سخنی به میان نمیآید. نکته اینجا است که عمده ثروت و رشد اقتصادی متعلق به خاندانهای محدودی است که صاحب شرکتهای بزرگ در کره«چائبول»[2] هستند؛ برای بسیاری از مردم کره به نظر میرسد که رنج و ضرر این توسعه، بیش از سود بوده است و این معجزه اقتصادی که همه را بهشگفتی واداشته، برای مردم کره سوغاتی جز رنج نداشته است. مردم کره نتیجه این پیشرفت را با عنوان «جهنم چوسون»[3] یاد میکنند که بهمعنی جهنم کره میباشد.
در دهه 1960 «پارک چونگ هی»، ژنرال ارتش، با مجموعهای از سیاستهای اقتصادی، کره جنوبی را در مسیر سریع رشد قرار داد. رشد سریع در این دوره، معمولاً توسط مردم، به رابطه ویژه دولت-شرکت گفته میشود که به قدرت chaebols معروف شد. دولت با حمایتهای فراوان از شرکتهای بزرگ، باعث رشد اقتصادی کره شد که جمع کثیری از مردم سهمی از این ثروت نداشتند و این توسعه، فقرشان را زیاد کرد و توان خرید و زندگی آنان را پایین آورد.
نکته بعدی این است که رشد و توسعه، فقط مسائل اقتصادی نیست؛ علاوه بر اینکه همین رشد اقتصادی، باعث فاصله طبقاتی زیاد، بیعدالتی در حیطه اجتماعی، فرهنگی، آموزش و ... شد. این رشد اقتصادی را قشر کارگر و مستضعف کره رقم زدند ولی سود آن را دیگران بردند. بهعنوان نمونه، در دهه 1960، هزاران کرهای به عنوان معدنچی به آلمان فرستاده شدند و دولت این کار را برای دریافت کمک مالی 150 میلیون مارک آلمانی انجام داد؛ همچنین دهها هزار سرباز کره جنوبی به آلمان فرستاده شدند و در کشوری غریب، سختترین کارها را به امید خدمت به میهن خودشان انجام دادند، در حالی که بیشترین سود این کارها متعلق به خاندانهای چائبول بود.
همچنین در جنگ ویتنام، در ازای وام توسعه اقتصادی آمریکا به مبلغ 150 میلیون دلار، سربازان کرهای زیادی به ویتنام اعزام شدند. رشد اقتصادی در کره یک سیستم ارباب و رعیتی دارد که چائبولها و دولت نقش ارباب، و بقیه مردم نقش رعیت را دارند. این مدل توسعه و رشد مخالف اخلاق و انسانیت و دین الهی میباشد، لذا نباید غافل از لوازم فاسد این رشد در کره بود و اصلاً این مدل رشد و توسعه، نهتنها نمیتواند بهعنوان الگو مطرح شود، بلکه خود کره هم بهخاطر مردمش باید این سیستم اقتصادی را اصلاح کند. اعتراضات خیابانی مردم در کره، نشان دهنده همین نارضایتی و غلط بودن این سیستم اقتصادی است. متأسفانه تصویری که رسانهها از کره نشان میدهند بهشت چوسان (کره) است، در حالی که خود مردم از کره، با جهنم چوسان یاد میکنند.
پینوشت:
[1]. استعمار ژاپن بر کره بین سالهای ۱۹۱۰ و ۱۹۴۵، به دنبال الحاق کره به بخشی از امپراتوری ژاپن آغاز شد. پادشاهی چوسان با پیمان ۱۸۷۶ ژاپن و کره و ائتلاف پیچیدهای از دوره میجی به منطقه نفوذ ژاپن وارد شده بود. مقامات نظامی و بازرگانی، روند ادغام سیاست و اقتصاد شبه جزیره کره با ژاپن را آغاز کردند تا کره بخشی از کشور ژاپن به حساب آید.
[2]. در کره جنوبی به جای استفاده از عنوان گروههای کسب و کاری، از اصطلاح چائبول، به معنی «پول کلان» برای توصیف این شرکتها یاد میشود. سامسونگ، هیوندا، الجی، همگی چائبولهای شناخته شده هستند.
[3]. جهنم چوسان یا جهنم کره (کرهای: 헬조선 ) اصطلاحی درکره جنوبی است که از حدود سال ۲۰۱۵ مورد توجه قرار گرفت. این اصطلاح برای انتقاد به اوضاع اقتصادی اجتماعی کره جنوبی استفاده میشود.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید