جایگاه طرفداران(فن) موج کرهای، در پازل نظام سرمایه داری
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سرمایهداری یا کاپیتالیسم[1] یا سرمایه محوری، یک نظام اقتصادی است که ابزارهای تولید ثروت در دست مالکان خصوصی است و از این ابزار تولید ثروت برای ایجاد بهرهمندی اقتصادی (سود) در بازارهایی رقابتی استفاده میشود. به این قانون، آزادی مالکیت شخصی نیز گفته میشود که معنای آن، تولید و توزیع کالاها است. اینجا کالا شامل هر چیزی میشود، از نوشت افزار و پوشاک تا خودرو، مسکن، طلا، معدن، موسیقی، سینما و... یعنی حتی هنر و فرهنگ هم به عنوان یک کالا شناخته میشوند یا حداقل ابزاری برای نظام سرمایهداری میباشند تا بتواند کالاهای خود را بهواسطه آنها عرضه کرده و سود بیشتری نصیب خود کند. در نظام سرمایه داری یک تعداد افراد به عنوان اربابهای جهان وجود دارند که عمده ثروت جهان را در تصاحب خود دارند؛ سایر مردم هم رعیتهای آنان هستند، البته رعیتها همگی در یک رده نیستند، درجه بندیهای مختلفی دارند که بهواسطه میزان بهرهمندی بیشتر از سرمایه و ثروت، یک پله بالاتر از دیگری قرار میگیرند.
خدای نظام سرمایه داری ثروت و سود بیشتر است و همه چیزهای دیگر در خدمت این خدا هستند، حتی دین هم ابزاری در دست نظام سرمایه داری است. نظام سرمایه داری تقریباً حاکمیت خود را در تمامی جهان اعمال می کند. منتقدان سرمایهداری استدلال میکنند که در نظام سرمایه داری قدرت در دست یک طبقه سرمایهدار اقلیت متمرکز است که از طریق استثمار اکثریت انسانها به عنوان طبقه کارگر وجود خود را زنده نگه میدارند. نظام سرمایه داری مدعی است که در بازار آزاد کسب و کار که بر پایه تولید کالا و رقابت حاصل میشود هر کسی میتواند رشد کند و سرمایه دار شود و این بازر عرضه و تقاضا است که تعیین کننده واقعی سرمایه داری است. اما در واقع این سخنان فقط شعارهای غیرواقعی هستند. تسلط عده قلیلی بر کالای اجتماعی(کنترل ذهن مردم)، منابع طبیعی و محیط زیست، موتور نابرابری، فساد و بیثباتیهای اقتصادی، باعث میشود مردم قادر به دسترسی به منافع و آزادیهای ادعایی نظام سرمایهداری آزاد نباشند.
نکته مهم این است که اگر نظام سرمایه داری پشتوانه و جایگاه مردمی و انسانی نداشته باشد، نظام سرمایه داری فرو خواهد ریخت، قانون جذب یکی از راههای حفظ این نظام برده داری نوین است که با ارائه معنویت سکولار و سرمایه محور با مبانی الهیات رفاه، نه تنها به حفظ و بقای این نظام سرمایه داری کثیف، کمک میکند بلکه از سردمداران این نظام بردهداری تصویر قدیس ارائه میدهد. کیپاپ کرهای هم مانند قانون حذب، با هدف جذب ثروت در نظام سرمایه داری ایجاد شد. آیدولها (خوانندگان محبوب) ابزاری برای تبلیغ کالا، زندگی لوکس و مصرف گرایی هستند. آنها نه تنها به کسب سود بیشتر کمک میکنند بلکه یک جایگاه بالایی هم به سرمایهداران میدهند. موجودیت این آیدولها بستگی به داشتن فنهایشان( طرفداران افراطی) میباشد. توجه آیدولها به فنها برای حفظ و بقای خودشان و بالتبع حفظ و بقای نظام سرمایهداری است. لذا این آیدولها سعی میکنند به هر طریقی فنها را حفظ کنند، مثلاً گروه موسیقی بی تی اس با حضور در سازمان ملل، برایشان سخنرانی کردند. آنها گفتند باید در لحظه زندگی کنیم و گفتند که ما واکسینه شدیم(ایام کرونا) واکسینه شدن مثل ملاقات با فنهایمان است که منتظرمان هستند و دلیل اینجا بودن ما، فن های ما هستند. آنها تاکید کردند که وجود فنها باعث شده آنها وجود داشته باشند و پیشرفت کنند.
در روستایی شخصی مدعی بود صاحب همه زمینها و نهرهای آب و خانههای روستائیان و... است. مردم روستا هم این ادعا را پذیرفته بودند و آن فرد هم در اوج ثروت و مِکنت زندگی میکرد؛ در حالی که بقیه اعضای روستا در سختی روزگار میگذراندند و برای یک لقمه نان از صبح تا شب کار میکردند. البته عمده درآمدشان هم متعلق به ارباب بود. اگر یک شخصی به این موضوع اعتراض میکرد با برخورد سایر اعضای روستا مواجه میشد، چون در ذهن آنها این شکل گرفته بود که آنچه صحیح است همین سبک زندگی موجود است. تا آنکه یک جوان خوشنام و امین توانست مردم را متقاعد کند که این روش زندگی غلط است. این منابع طبیعی و... از آن همه مردم است. آنجا بود که همه مردم یک روز تصمیم گرفتند آن ارباب ظالم را از روستا بیرون کنند و ارباب هیچ حامی نداشت که از این عمل، جلوگیری کند. حال و روز فنهای این آیدولها نیز همین داستانی بود که نقل شد.
اگر این فنها از فضای طرفداری افراطی آیدولها خارج شوند، دیگر نظام سرمایه داری کیپاپ سیاهی لشکر و محافظی نخواهد داشت و نظام سرمایه داری این بخش از حامیان و حافظان خود را از دست میدهد. اگر سایر حامیان این نظام سرمایهداری هم از حمایت سرمایهداری دست بکشند، این نظام فاسد سرمایه داری هم به نتیجه ارباب روستای داستانمان مبتلا میشود، تا همه مردم بتوانند از مواهب دنیا به عدالت استفاده کنند؛ لذا نظام سرمایه داری به هر طریقی سعی میکند این پیاده نظامها را حفظ کند. چون حفظ آنها حفظ موجودیت خودشان است. اینجا است که متوجه میشویم فنها چه نقش مهم و حیاتی را در این نظام سرمایه داری و مدیریت جهانی ایفا میکنند. لذا باید با کارهای فرهنگی، همبستگی با آنان و کمک به این فنها، آنها را بیدار کرده و با رها کردن طرفداری از این آیدولها، باعث سست شدن پایههای نظام سرمایه داری ظالم شد.
پینوشت:
[1]. Capitalism
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید