علّت چاپ جزوات تبلیغی بهائیت در ایران چیست؟

  • 1400/07/20 - 11:52
تشکیلات بهائیت با چاپ و نشر جزوات و کتاب‌های خود در داخل کشور، نه تنها از دستورات پیشوایانش تخطی می‌کنند، بلکه به مخالفت مدنی با حکومت در ایران می‌پردازد؛ حکومتی که در سال 1362 ش، به اطاعت از آن تعهد داده بود. به راستی تشکیلاتی که پیروانش را به نقض تعالیم پیشوایانش و عهدشکنی سوق می‌دهد چه نام دارد؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تشکیلات بهائیت در کنار مانور تبلیغاتی بر اخبار دستگیری برخی عناصر خود، کشف و مصادره‌ی جزوات و کتاب‌های تبلیغی مبلّغان بهائی را به عنوان یکی از دلایل مظلومیت پیروانش در ایران برمی‌شمارد و از آن به فشارهای قضایی و امنیتی بر علیه بهائیان یاد می‌کنند.

اما گلایه‌ی تشکیلات بهائی از جمع‌آوری و برخورد با جزوات و کتُب تبلیغی مبلّغانش در حالیست که:

اولاً: پیشوایان بهائی در کتاب‌های خود، پیروی و اطاعت از تمامی حکومت‌ها را تکلیف دینی بهائیان دانسته و از چاپ و نشر حتی کلمه‌ای بدون اجازه‌ی حکومت منع کرده‌اند؛ همچنان که در کتاب احکام بهائیان می‌خوانیم: «باری به نصّ قاطع جمال مبارک روحی‌لاحبّائه‌ الفداء ابداً بدون اذن و اجازه حکومت جزئی و کلّی نباید حرکتی کرد و هرکس بدون اذن حکومت ادنی (کمترین) حرکتی نماید، مخالفت به امر مبارک کرده است و هیچ عذری از او مقبول نیست. این امر الهی است، ملعبه صبیان (بازیچه کودکان) نیست که نفسی (شخصی) چنین مستحسن (نیکو) برشمرد و به میزان عقل خود بسنجد و نافع داند. عقول به منزله تراب (خاک) است و اوامر الهیّه نصوص ربّ الارباب، تراب چگونه مقابلی با فیوضات آسمانی نماید... امر قطعی الهی این است که باید اطاعت حکومت نمود. این هیچ تأویل بر نمی‌دارد و تفسیر نمی‌خواهد، از جمله اطاعت این است: کلمه بدون اذن و اجازه حکومت نباید طبع گردد... تکلیف احبّای الهی اطاعت و انقیاد حکومت است خواه استقلال و خواه مشروطه».[1]

ثانیاً: پس از حکم دادستانی کلّ کشور مبنی بر ممنوعیت فعالیت بهائیت در ایران، محفل روحانی بهائیان ایران، در سال 1362 اقدام به ارسال نامه‌ای به دادستانی کشور می‌کند و در یکی از بندهای آن مدعی می‌شود: «کلیه‌ی مراکز بهائیت در ایران تعطیل است و از این‌رو، کسی در ایران بهائی شناخته نمی‌شود».[2] لذا بنابر حکم حکومتی و تأیید تشکیلات بهائیت، هرگونه فعالیت بهائیان، از جمله فعالیت‌های تبلیغی نظیر چاپ جزوات، ممنوع است.

ثالثاً: طبق قانون اساسی کشور، اقلیّت‌هایی که در قانون اساسی به رسمیت شمرده نشده‌اند، تا زمانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدامی نکنند، با اخلاق حسنه و عدل اسلامی با ایشان برخورد می‌گردد.[3] حال آن‌که مبلّغین بهائی در کنار زیرپا گذاشتن اصل اطاعت از حکومت در فرقه‌ی خود، با تبلیغ غیرقانونی به همراه گسترش نافرمانی‌های مدنی از دایره‌ی این اصل خارج می‌شوند.

با این حال تشکیلات بهائیت با چاپ و نشر جزوات و کتاب‌های خود در داخل کشور، نه تنها از دستورات پیشوایانش تخطی می‌کنند، بلکه به مخالفت مدنی با حکومت در ایران می‌پردازد؛ حکومتی که در سال 1362 ش، به اطاعت از آن تعهد داده بود.[4] در این صورت به جای گلایه بهتر نیست تبلیغات به سبک تبشیری خود را متوقف کند و دستکم، به اصول فرقه‌ای و تعهدات تشکیلاتی خود پایبند باشد؟!

پی‌نوشت:
[1]. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، صص463-464.
[2]. زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، بی‌جا: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، صص 317-307.
[3]. جهانگیر منصور، قانون اساسی، تهران: نشر دوران، 1393 ه‍.ش، ص 35.
[4]. زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، بی‌جا: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، صص 317-307.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.