مهدیین در روایات کیستند؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مباحث مهم در جریان احمد بصری، بحث مهدیین است. آنها قائلند که 12 مهدی از ذریه امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) پس از حضرت ولیعصر(عجلاللهتعالیفرجه) برجهان حکومت میکنند که دارای مقام امامت و عصمت هستند. یکی از اتباع احمدبصری در اثبات این ادعا گفت: «حتی بعضی علما نیز بر این مطلب مهر صحت زدند. از جمله سید مرتضی علم الهدی(رحمةاللهعلیه): «إنا لانقطع بزوال التكليف عند موت المهدي (ع) بل يجوز أن يبقى بعده أئمة يقومون بحفظ الدين ومصالح أهله ولايخرجنا ذلك عن التسمية بالإثني عشري لأنا كلفنا أن نعلم إمامتهم وقد بيّنا ذلك بياناً شافياً فانفردنا بذلك عن غيرنا» [1] و همچنین مرحوم محدث نوری(رحمةاللهعلیه) در کتاب خود به بودن 12 مهدی پس از امام زمان (علیهالسلام) اشاره میکند و مهر تایید بر حدیث وصیت میزند.[2]
گفتم: «متن کامل رسائل سید مرتضی(رحمةاللهعلیه) را برای شما ترجمه میکنم حتما بخوانید، تا تقطیع را متوجه شوید. «ما مطمئن نیستیم که باظهور صاحب الزمان (عجلاللهتعالیفرجه) تکلیف از همه زائل بگردد؛ بلکه جایز است که هستی پس از صاحب الزمان (عجلاللهتعالیفرجه) نیز مدت مدیدی باقی بماند و در عین حال این ممکن نیست که زمین خالی از حجتهای الهی بوده باشد. و نیز جایز است شماری امامان بوده باشند که دین را حفظ کرده و مصالح اهل دنیا را حافظ باشند و این ضرری به مسلک تشیع پیرامون نظریه امامت نمیزند. زیرا آنچه که ما برایمان تکلیف و واجب است و بایستی آن را قبول کرده و به آن تعبد داشته باشیم این است که عالم به امامت آن دوازده امام بوده باشیم و اگر خلافی یا سوالی باشد ما آن را به بیان بسیاری شافی تبیین می کنیم. پس این سخن ما را از نام گذاری به دوازده امامی خارج نمیسازد، زیرا که ما بر خلاف سایر فِرق اثبات کردیم که امامان ما دوازده تن هستند و این لقب (دوازده امامی) نیز صرفا برای کسی استفاده میشود که این سخن را اثبات کرده باشد.» پس سخن سید(رحمةاللهعلیه) پیرامون رجعت و برگشت امامان (علیهمالسلام) و بدست گرفتن زمام رهبری امت پس از شهادت حضرت صاحب الزمان (عجلاللهتعالیفرجه) است و نه به امامت مهدیین اشاره میکند و نه چیز دیگر. در آخر کلام هم دقت کنید میگوید آنچه واجب است باور به دوازده امام است ولاغیر.
اما در مورد مطلب کتاب مرحوم نوری (رحمةاللهعلیه)؛ اولا: شما به کتاب نجم الثاقب مراجعه کنید مرحوم میرزای نوری در مورد عیال و ذریه امام زمان تعدادی روایت که بدون سند و ضعیف و یا صادر شده از غیر معصوم و یا نقل از کتب غیر معتبر حدیثی آورده و در نتیجه حدیث موسوم به وصیت الغیبة شیخ که منتسب به امام معصوم بوده و در یکی از کتب معتبر حدیثی آمده همچنین دارای سند با ذکر راویان از ابتدا تا انتها بوده است، میآورد. بعد میرزا این حدیث را در مقابل آن احادیث که بدون سند و ضعیف و صادره از غیر معصوم بوده گذاشته و حکم به اعتبار سند داده است. حال آنکه اینها هیچ کدام دلیل بر صحت سند نیست و یقینا سند این حدیث مشکل دارد.[3] پس این سند به هیچ عنوان معتبر نیست.
ثانیا مرحوم محدیث نوری در عین حال که جزو محققان نیکوکار میباشد دارای نظریات شاذ بسیار همانند تحریف لفظی قرآن و ادعاهای شاذ و بیپایه دیگر است که علمای بعدی متعرض او شدند و نظریات او که خلاف روایات متواتر و نصوص محکمه است را رد کردهاند.»[4]
پینوشت:
[1]. انا لا نقطع على مصادفة خروج صاحب الزمان محمد بن الحسن (عليهما السلام) زوال التكليف، بل يجوز أن يبقى العالم بعده زمانا كثيرا، و لا يجوز خلو الزمان بعده من الأئمة. و يجوز أن يكون بعده عدة أئمة يقومون بحفظ الدين و مصالح أهله، و ليس يضرنا ذلك فيما سلكناه من طرق الإمامة، لأن الذي كلفنا إياه و تعبدنا منه أن نعلم إمامة هؤلاء الاثني عشر، و نبينه بيانا شافيا، إذ هو موضع الخلاف و الحاجة. و لا يخرجنا هذا القول عن التسمي بالاثني عشرية، لأن هذا الاسم عندنا يطلق على من يثبت امامة اثني عشر اماما. و قد أثبتنا نحن و لا موافق لنا في هذا المذهب، فانفردنا نحن بهذا الاسم دون غيرنا. رسائل الشریف المرتضی، سید مرتضی، نشر دارالقرآن الکریم، قم، ج3، ص 146.
[2]. نجم الثاقب، محدث نوری، انتشارات مسجد مقدس جمکران، ج2، 72.
[3]. به این مقاله مراجعه کنید: «ردیهای قاطع بر بزرگترین دلیل احمدالكاطع»
[4]. انوار الهدایة، امام خمینی(رحمةاللهعلیه) ، تنظیم و نشر آثار امام خمینی(رحمةاللهعلیه) ج1، ص 245.
افزودن نظر جدید