استجابت دعای ابراهیم حربی

  • 1396/09/21 - 15:02
یکی از شاخصه‌های فکری و اعتقادی وهابیان، غلو این فرقه درباره پیشوایان و علمای خود است. وهابیان در حالی که شیعیان را به اتهام غلو، تکفیر می‌کنند و آنان را مشرک می‌دانند، برای بالا بردن و مهم جلوه دادن پیشوایان و علمای خود، با جعل و نسبت دادن مطالب غیر واقعی و دروغین به غلو در حق علما و پیشوایان خود پرداخته‌اند.

یکی از شاخصه‌های فکری و اعتقادی وهابیان، غلو این فرقه درباره پیشوایان و علمای خود است. وهابیان در حالی که شیعیان را به اتهام غلو، تکفیر می‌کنند و آنان را مشرک می‌دانند، برای بالا بردن و مهم جلوه دادن پیشوایان و علمای خود، با جعل و نسبت دادن مطالب غیر واقعی و دروغین به غلو در حق آنان پرداخته‌اند.

شیعیان به اتهام غلو در حق امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و سایر ائمه (علیهم السّلام) از زیارت مرقد شریف حضرت علی (علیه السّلام) محروم می‌شوند. قبر شریف امام حسین (علیه السّلام) نیز به همین بهانه تخریب می‌شود. اما در مقابل می‌بینیم که وهابیت به غلو درباره علما و پیشوایان خود پرداخته‌اند.

ابواسحاق ابراهیم بن اسحاق بن ابراهیم بن بشر یکی از علمای مورد قبول وهابیت است که در سال 198 هجری قمری به دنیا آمده و در سال 285 هجری قمری در بغداد از دنیا رفته و در منزل خودش واقع در خیابان باب الأنبار دفن شده است. وی یکی از ملازمان احمد بن حنبل بوده و حدود بیست سال با او مصاحبت داشته و از افکار او تبعیت کرده است. دارقطنی او را در علم و زهد و ورع با احمد بن حنبل مقایسه کرده است. در این مقاله به دو نمونه از غلو وهابیت در مورد ایشان اشاره می‌نماییم.

- استجابت دعای ابراهیم حربی در حق قاصی محمد بن یوسف؛ قاضی اسماعیل علاقه شدیدی به دیدن ابراهیم حربی داشت اما ابراهیم حربی به دیدن او نمی‌رفت و می‌گفت: به خانه‌ای که نگهبان و دربان داشته باشد وارد نمی‌شوم. علت نیامدن ابراهیم حربی را به اسماعیل بن اسحاق خبر دادند. وی گفت: در خانه‌ام را مانند درهای مسجد جامع باز می‌گذارم. هنگامی که ابراهیم حربی به منزل او آمد و کفش‌هایش را درآورد، قاضی محمد بن یوسف کفش‌های ابراهیم حربی را در دستمالی قرار داد. ابراهیم حربی هنگام خروج دنبال کفش‌های خود می‌گش. محمد بن یوسف آن‌ها را از داخل دستمال بیرون آورد و به او داد. ابراهیم حربی در حق او دعا کرده و گفت: تو به علم احترامی گذاشتی، خداوند گناهان تو را ببخشد. وقتی قاضی محمد بن یوسف از دنیا رفت، شخصی او را در خواب دید و از وضعیت او پرسید. وی در جواب گفت: دعای ابراهیم حربی در حقّ من مستجاب شد و تمامی گناهان من بخشیده شد.[1] ذهبی سلفی ماجرای دیگری از استجابت دعای ابراهیم حربی در حق دو دوست را ذکر می‌کند.[2]

- رازداری و قناعت ابراهیم حربی؛ ابراهیم حربی می‌گوید: مرد باید غم‌های خود را در درون خود نگه داشته و به دیگران منتقل نکند. هیچ‌گاه تب و لرز خودم را به مادر، خواهر، همسر و دختران خودم اطلاع ندادم. چهل و پنج سال سردرد شدیدی داشتم ولی به هیچ‌کس خبر ندادم. بیست سال بود یک چشم خود را از دست داده بودم ولی کسی چیزی نفهمید. سی سال شب‌ها به دو قرص نان قناعت کرده بودم. یک ماه را با یک درهم و دو و نیم دانق[3] سپری کردم و تمام هزینه یک ماه رمضان من، یک درهم و چهار و نیم دانق بود.[4]

پی‌نوشت:

[1]. «کان إسماعیل بن اسحاق القاضی یشتهی رؤیة ابراهیم الحربی و کان ابراهیم لا یدخل علیه، یقول: لا أدخل دارا علیها بواب، فأخبر إسماعیل بذلک، فقال: أنا أدع بابی کباب الجامع، فجاء ابراهیم إلیه، فلمّا دخل علیه خلع نعلیه... .» معجم الأدباء، حموی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 33.
[2]. سیر علام النبلاء، ذهبی، ج 13، ص 365 ـ 366.
[3]. دانق، معادل هشت دانه جو متوسط، و برابر با يك ششم درهم است؛ بنابراين، يك درهم معادل شش دانق خواهد بود. 
[4]. «... ما شکوت إلی أمّی و لا أختی و لا إلی امرأتی و لا إلی بناتی حمّی قطّ وجدتها، الرجل هو الذی یدخل غمّه علی نفسه و لا یغمّ عیاله و کان بی شقیقة خمسا و أربعین سنة، ما أخبرت بها آحدا قطّ... .» تاریخ بغداد أو مدینة السلام، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 6، ص 31.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.