این است فضائل حضرت علی(ع) در کتب اهل سنت

  • 1395/01/11 - 23:23
جایگاه حضرت علی (علیه السلام) چنان بلند و والا است که مخالفین و موافقین آن حضرت در وصف او عاجز ماندند، به‌طوری که برخی از عالمان بزرگ اهل‌سنت در مقابل عظمت و فضائل ایشان سر تعظیم فرود آورده و نسبت به حضرتش این‌گونه سخن گفتند که علی بن ابی‌طالب کسی است که برای ما جز عشق و محبت ورزیدن به او چیزی روا نباشد.

بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) دشمنان قسم خورده اهل بیت (علیهم السلام) خصوصاً بنی امیه که در شرق و غرب عالم بر حکومت اسلامی در آن زمان تسلط یافتند، با تمام دسیسه‌های شیطانی سعی بلیغ کردند که نور الهی حضرت علی (علیه السلام) را خاموش کنند، لذا با نسبت دادن دروغین و عیب‌های بی‌شمار و کارهایی که موجب سرزنش را برای آن صحابه جلیل القدر پیامبر فراهم آورد، کوشیدند تا شان و منزلت او را حتی از یک صحابی بیابان‌گرد هم پائین‌تر بیاورند و روایاتی را که در بردارنده فضیلتی برای حضرتش باشد را جلوگیری کنند، تا کسی نامی از این یار خاص پیامبر نبرد، اما تلاش آن‌ها به جایی نرسید و با همه این برنامه‌ها همواره مقام حضرت علی (علیه السلام) در میان مردم و حتی ادیان دیگر الهی خصوصاً یهود و نصاری بالا رفت و معروفیتش بیشتر شد و همانند مشکی که هر چند روی آن را بپوشانند، عطرش بیشتر پخش شد، او از یادها نرفت، اما دشمنانش بعد از چند صباحی برای همیشه تاریخ محو و نابود شدند و اسمی از آن‌ها باقی نماند تا وعده الهی محقق شود.

از طرف دیگر جایگاه حضرت علی (علیه السلام) چنان بلند است که مخالفین و موافقین آن حضرت در وصف او عاجز ماندند، به‌طوری‌که برخی از عالمان بزرگ اهل سنت نسبت به حضرتش این‌گونه سخن گفتند که علی بن ابی‌طالب برای ما جز عشق و محبت ورزیدن به او چیزی روا نباشد.[1]
لذا با نگاهی مختصر در برخی از کتب اهل سنت جایگاه فضیلتی آن حضرت را متذکر می‌شویم باشد تا همگان بر این باور برسند که اوست نفس پیامبر و خلیفه و جانشین حضرتش و هیچ صحابه‌ای این سمت را نمی‌تواند داشته باشد مگر این‌که نسبت به پیامبر یقین نداشته باشد.
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه خود می‌نویسد: «ما اقول فی رجل اقرّ له اعدائه و خصومه بالفضل و لم یمکنهم جحد مناقبه ولاکتمان فضائله.[2] چه باید گفت در مورد مردی که دوست و دشمن در فضل او معترف هستند و نمی‌توانند مناقب او را پنهان و مخفی کنند».
احمد بن حنبل روایت می‌کند و می‌گوید: «لم یجیء فی احد من الصحابه من الفضائل ما جاء فی علیّ بن ابی‌طالب.[3] درباره علی بن ابی‌طالب آن قدر روایت و فضائل نقل شده که در مورد هیچ‌یک از صحابه پیامبر این‌طور روایت نقل نشده است».
ابن مغازلی در کتاب خود می‌نویسد: «انا دار الحکمه و علی بابها.[4] من خانه حکمت هستم و علی درب آن است».
ذهبی ناصبی و متعصب در میزان الاعتدال به نقل از خود حضرت علی (علیه السلام) می‌نویسد: «علّمنی رسول الله الف باب من العلم یفتح من کل باب الف باب.[5] یاد داد به من رسول خدا هزار باب از علم که از هر باب هزار باب دیگر گشوده شد».
خوارزمی در مورد حضرت علی (علیه السلام) نقل می‌کند که حضرت فرمود: «هذا سفط العلم، هذا مازقنّی رسول الله زقاً زقاً.[6] این سینه من صندوق دانش است، این همان چیزی است که رسول خدا اندک اندک به من چشاند».
حاکم حسکانی در کتاب شواهد التنزیل به نقل از خود حضرت می‌نویسد: «سلونی فوالله لاتسالونی عن شیء یکون الی یوم القیامه الاّ حدّثکم -به- سلونی عن کتاب الله فوالله ما منه آیه الاّ و انا اعلم این نزلت بلیل او بنهار، او بسهل نزلت او فی جبل.[7] هر چه می‌خواهید از من بپرسید، قسم به خدا اگر در پیرامون هر چه که تا قیامت به وقوع خواهد پیوست، بپرسید شما را از آن خبر می‌دهم، از من درباره قرآن بپرسید به خدا قسم احاطه کامل دارم، تک تک آیات قرآن را می‌دانم که شب نازل شده یا روز، در زمین هموار نازل شده یا در کوه». و همچنین صفوری در کتاب نزهة المجالس خود به نقل از حضرت علی (علیه السلام) می‌گوید: «سلونی عن طرق السموات فانّی اعلم من طرق الارض.[8] از من درباره راه‌های آسمانی بپرسید که شناخت من به آن‌ها بیشتر از راه‌های زمینی است».
و در خاتمه بحث جهت حسن ختام چقدر زیبا شاعر شعری را در وصف او سروده است که می‌گوید:
کسی که گفت سلونی سزد امامت را ... نه آن که کرد با –لا- کرد به جهل خود اقرار
امام اهل معارف کسی تواند بود ... که کرد تربیتش مصطفی بدوش و کنار

پی‌نوشت:

[1]. الابطال، محمد السباعی، فجاله، مکتبه مصر، قاهره، (1414ق)، ص87.
[2]. شرح نهج الیلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج11 ص17.
[3]. صواعق المحرقه، ابن هجر هیثمی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ص118.
[4]. مناقب علی بن ابیطالب، ابن مغازلی، دارالاضواء، بیروت، لبنان، (1424ق)، ص78 حدیث 128.
[5]. میزان الاعتدال، ذهبی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، تحقیق علی محمد بجاوی، ج1 ص624 رقم 2362. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. المناقب، خوارزمی، دار الفکر، بیروت، لبنان، ص91 حدیث 85.
[7]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، وزاره الثقافه و الارشاد الاسلامی، موسسه الطبع والنشر، تهران؛ ایران، تحقیق محمد باقر محمودی،ج1 ص42 حدیث 31.
[8]. نزهه المجالس، صفوری، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، محقق علی عبد الوارث محمد، ج2 ص210.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.