تناقض محمد بن عبدالوهاب در فقهی یا اعتقادی بودن توسل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد بن عبدالوهاب در کتاب «فتاوی و مسائل»، درباره توسل مینویسد: «برخی از علما، توسل به صالحین را جایز میدانند؛ بعضی از علما هم آن را مخصوص پیامبر صلیاللهعلیهوآله میدانند؛ بیشتر علما هم از آن نهی کردهاند و توسل را مکروه میدانند؛ توسل یک مسئله فقهی است. ما هم که آن را مکروه میدانیم، با کسی که این کار را میکند، مخالفت نمیکنیم؛ در مسائل اجتهادی، جایی برای رد کردن نیست».
جالب است که وی در کتابی دیگر، استغاثه و دعا به غير خدا را شرک میخواند و از یک روایت، نتيجه میگيرد که توسل به غير خدا، شِرک اکبر است؛ این توسل، سودی ندارد و توسل کننده، گمراهترينِ مردماند.
اما اگر توسل یک مسئله فقهی باشد؛ پس شرک خواندن آن، معنی ندارد و لذا اگر مجتهدی به این نتیجه برسد که توسل مستحب است و مجتهد دیگری آن را مکروه بداند؛ نمیشود گفت هر دو مشرک هستند.
تازه! اگر توسل را اعتقادی هم بدانیم، باز هم نمیشود بگوییم هر کسی این کار را میکند مشرک است!
باید بررسی شود که نیتِ توسلکننده چیست؟ اگر توسل کننده، غیر خدا را مستقل در برآوردنِ حاجَتش بداند، شِرک است، ولی اگر آن را واسطه، و خدا را همه کاره عالَم بداند، شرک نیست.
افزودن نظر جدید