اساس حل نزاع
بايد توجه داشته باشيم كه اساس حل نزاع در بسياري از مسائل اختلافي ميان ما و وهابي ها، تحليل مفهوم عبادت است و تا عبادت به صورت منطقي تعريف نشود و در آن با افراد منصف به توافق نرسيم، هرنوع بحث و گفتگو به نتيجه نخواهد رسيد، از اين جهت بايد فرد محقق در اين بخش، بيش از آنچه كه يادآور شديم، غور و بررسي كند و فريب بسياري از تعريفهاي اهل لغت را كه غالباً در صدد تفهيم اجمالي معناي لفظ هستند - نه تحليل واقعي آن - نخورد و در اين مورد غور در آيات بهترين راهنما است.
متأسفانه همه نويسندگان وهابي و گروهي از نويسندگان رد بر عقايد آنها، به جاي اين كه فشار را بر اين نقطه وارد سازند، بيشترين اهميت را به مسائل جنبي مي دهند.
خلاصه وهابي ها مي گويند: بسياري از اين اعمالي كه شما درباره پيامبر - ص - انجام مي دهيد، عبادت پيامبر - ص - و يا امام است، و لازمه اش شرك در عبادت مي باشد، از اين جهت بايد باتفسير دقيقِ عبادت، او را خلع سلاح كنيم.
اكنون براي روشن شدن مقصود، نمونه اي از كارها و اعمال را كه وهابيان آن را عبادت ميّت تلقي مي كنند، در اينجا مي آوريم و يادآور مي شويم كه تمام اينها مانند ديگر كارهاي عادي، به دو صورت انجام مي گيرد؛ يكي از آن دو، عبادت شمرده مي شود و ديگري ارتباطي به آن ندارد:
1 - طلب شفاعت از پيامبر و صالحان.
2 - درخواست شفا از اولياي الهي.
3 - درخواست حاجت از پيشوايان ديني.
4 - تعظيم و تكريم صاحب قبر.
5 - استعانت و كمك خواهي از رسول گرامي و غير.
آنان مي گويند: شفاعت به حكم آيه: «قُلْ للَّهِِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً» از افعال خدا است، همانگونه كه شفا دادن از كارهاي خدا است؛ چنانكه مي فرمايد: «وَاَذا مَرَضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ». و در خواست فعل خدا، از غير او، عبادت غير خدا خواهد بود.